درباره من
مطالب نوشته شده در وبلاگ بلاگر ( Blogger Blog) عقاید شخصی من میباشد و لزوما ممکن است تجربه مناسب یا نظر مفیدی برای سایرین نباشد.
شرایط و نحوه زندگی هر کس میتواند تجربه های متفاوتی از زندگی برای او داشته باشد.
نظرات شما قطعا" برای من عزیز و محترم خواهد بود .
کل نوشته ها در این وبلاگ و نظراتی که در دیگر بلاگها میگذارم نوشتن فکرم میباشد،مگر در دادن اطلاعات خاص که با ذکر منبع مشخص میکنم.
با احترام ، بلاگر
ادامه...
صدای 5 شنبه !
با اینکه دیشب تا دیروقت بیدار بودم ولی صبح نتونستم زیاد بخوابم ، گفتم از دست ندم این لحظاتو ، دوست دارید صدای 5 شنبه را بشنوید؟
***
از دیدِ من ، هر وقت حس کردید حرفهایی که میخواهید بزنید ، حرف خودتون نیست و حرفهای هورمون یا خشمِ ، روزه سکوت هم بگیرید !
***
از تنوع غذایی خوشم میاد ، و تجربه غذاهای جدید را دوست دارم ، هرچند ممکنه گاهی مواد را از دست بدم ولی ارزش تجربه کردن را داره ، لطفا برای شام یا افطار بلاگر پیشنهاد بدین ، مواد همه چی هست !
***
خیلی وقتا در رابطه با خودمان هم یه چیزهایی را نمیدانیم ، چون در موقعیت تجربه کردنش قرار نگرفتیم ! مصداق : خودتون را شخصی کم توقع میبینید و هر کس ازتون این را بپرسه ، میگید بله هستم ! وارد زندگی میشید میبینید که نیستید ، به همین سادگی ! (لبخند)
***
توصیه به خانمها : وقتی ازدواج کردید و یه موقع قهر کردید و خواستید برید خونه پدر و مادر محترم ، به این فکر کنید نیاد دنبالتون ! حس اینکه چقدر جلوی خانواده پدر و مادری ممکنه حس بدی بگیرید فکر کنید ، یا میبایست مدتها آنجا بمانید و همه بگن ببین چه کار کرده بود که شوهرش نمیاد دنبالش یا دست از پا درازتر خودتون برگردید ، و البته به آقایان هم توصیه میکنم در این جور موارد نرن دنبالش تا دیگه این کار زشت تکرار نشه ، 2 تا آدم بالغ مشکلاتشون را میبایست با هم حل کنند نه اینکه ازش فرار کنند!
***
وقتی با کسی رابطه عاطفی دارید ، توانایی های خودتون را به هیچ عنوان با او مقایسه نکنید ، مثلا یه کاری میکنید و پیش خودتون میگید اگه من بودم فلان عکس العمل را نشون میدادم و بر مبنای اون برنامه ریزی میکنید و میبینید که یه اتفاقِ دیگه افتاد و برنامه شما بهم خورد ! او با شما فرق داره و ممکنه خیلی قوی تر از آن چیزی باشه که شما تصور میکردید ، هیچکس را با شخصِ دیگه ای منجمله خودتون و رفتارهاتون مقایسه نکنید ، خطای محاسباتی نداشته باشید !
***
وقتی میتونید مشکلی را در وجودِ خودتون برطرف کنید که در ابتدا بپذیرید آن مشکل را دارید ! تا وقتی آن را انکار میکنید و همه چیز را به گردن زمین و زمان و این و اون میندازید ، مشکل همراهتان خواهد بود و آزارتان خواهد داد !
***
تا چند ساعت نیستم ، لطفا مواظب 5 شنبه و اینجا باشید تا برگردم !
***
هوا خیلی عالیه ، خیابونا خلوت ، اریبهشت باشه از اون مهمتر 5 شنبه باشه ، بعدازظهر حتما میرم بیرون برای پیاده روی، تا اینجاش که 5 شنبه فوق العاده ای بود ، ممنونم که همیشه خوبی !
***
پشیمون کارهایی که در اون لحظه فکر میکردی درست بوده و انجام دادی نباش، حتی اگه الان متوجه شدی اشتباه بوده ، پشیمون کارهایی باش که فکر میکردی درسته و دوست داشتی انجام بدی و بنا به دلایلی انجامشون ندادی !
***
هنوز زندانی ساخته نشده که بتونه فکرِ کسی را محبوس کنه ، فرضا تونستی برای جسمش محدودیتی بوجود بیاری ، چه حسی داری وقتی متوجه بشی اون توی فکرش داره دقیقا کاری را براحتی میکنه که شما بخاطرش جسمشو محدود کردی ؟! از نظرِ من ، زندگی مشترک نه اسارتِ روحه نه اسارتِ جسم ، توافق 2 نفرِ برای طی کردنِ یه جاده است که خیلی هم طولانی نیست و حتما یه پایانی داره به ، بهترین و شادترین حالتِ ممکن !
***
یه بار هم اینو امتحان کنید ، با کسی که احساسِ عاطفی دارید یا همسرتون یا هر کسِ دیگه که دوسش دارید در عین حال شاد هم باشید ! میخواهید دهن باز کنید و ازش گله کنید؟ غر بزنید؟ چرا فلان کارو کردی و نکردی؟ بجاش باهاش شوخی کنید، بخندید، باور کنید عشق و عاشقی غم و غصه نیست ، شادیه ، نشاطِ ، امیدِ روحِ باز و حسِ پروازِ ، بذارید اون ببینه که شما هم میتونید عاشقِ نالان نباشید و عاشق خندان باشید ! (لبخند)
***
یه روزایی بی علت حس میکنی انرژی نداری و یه روزهم بی علت انرژی داره ازت میریزه بیرون؟ میخواهید بدونید چرا؟ منم میخوام بدونم ، علتشو پیدا کردید تو نظرات بنوسید لطفا ! (لبخند)
***
نتونستم بمونم خونه ، 5 شنبه جون را برداشتم و دو تایی رفتیم بیرون ، خیلی خوب بود ، یخورده هم رفتیم زیر بارون خیس شدیم ولی می ارزید ، 5 شنبه هم همش میخندید و دستاشو باز کرده بود و میچرخید و میگفت از امروزی که برات درست کردم خوشت میاد؟ گفتم ، عالی بود عزیزم ، ممنونم !
***
به خودت امید میدی که اینجور میشه و اونجور ، امید داشتن موتورِ حرکتِ آدمهاست ولی و اما ، امیدِ واهی و خیالی و چیزی که عقل و منطق میگه نمیشه و شما باز به پاش نشستید، فقط میتونه فرصت ها و عمر عزیزتون را بسوزونه !
***
با کسی آشنا شدی که با خودش مشکل داره و درگیره؟ اونوقت انتظار داری به شما آرامش بده؟ فکر کنم خودِ شما هم ... !
***
اگه زنی مرد قوی میخوای اگه مردی زنِ وابسته میخوای ، از دیدِ من این طبیعت انسانه ، میگید اینطور نیست؟ منو قانع کنید که اشتباه میکنم !
***
منطقی بودن مفهومش این نیست که احساس را ندیده بگیرید یا برعکس ! از دیدِ من یعنی بتونید به احساستون استحکام بدید و به منطقتون زیبایی !
***
کسی که داره صادقانه خواسته هاشو میگه ، هر چند خلافِ خواسته های شما ، بهتر از اون کسیه که چیزی نمیگه و هر چی شما میگی میگه باشه !
***
پنجشنبه گفت یه آهنگ شاد بذار ، هفته دیگه که میام عیدِ ! ، نمیدونم چرا ولی هوس شنیدن اینو کرده بودم !
***
وقتی کسی بهتون میگه اینکارو بکن یا اونکارو ،اگر مبنا را حسن نیتش هم بذاریم و به توصیه اش توجه کنیم داره تجربه های خودشو میگه ، شاید کسی که او باهاش تجربه داشته زمین تا آسمون با شخصی که تو زندگیِ شماست متفاوت باشه ؛ از هر نظر ، موقعیت اجتماعی ، کار ، شخصیت و ... شاید تجربه اون برای خودش مفید بوده و برای شما کارساز نباشه که هیچ ، دردسر هم درست کنه ، تجربه خوبه و هزینه ها را کم میکنه ولی عقل و درایت خودتون را هم فرآموش نکنید !
***
وقتی با هم فاصله دارین ، جغرافیایی منظورمه ، به فکر احساس و این حرفا نباشین ، باور کنید غیر سختی چیزی نخواهید داشت ، زن و مردای شهر خودتون هم همونند ، فکر نکنید یکی رو یه جا تو یه شهرِ دیگه پیدا کردید که چیزی بیشتر از آنچه همشهریای خودتون بهتون میدن میتونه داشته باشه و بهتون بده، همه یجورن فقط قراره یه عمر با رفت و آمد بین این شهر و اون شهر و حسرتِ یه دیدار ساده با خانواده پدر و مادری سختی بکشید ، از من گفتن !
***
ضرب المثل میدونید چجور بوجود میاد؟ یه تجربه هست که آنقدر در آدمهای مختلف تکرار میشه که به ضرب المثل تبدیل میشه از جمله این : مادرو ببین ، دخترو بگیر، .... این مثل خیلی درسته ، چه ظاهری چه باطنی ! (لبخند)
دوتا ادم قوی کنار هم میتونن به رشد همم کمک کنن حتی. جدای از ارامشی که به هم میدن. درکنارش ضعفای همم پوشش میدن. معنای زندگیم همینه اصن. مردی ک دنبال پر کردن ضعفای خودش با ی زن وابستس، خودشم ی مرد ضعیفه که میترسه از قوی بودن زنش:)))
من میگم معنای زندگی به اینه که دو نفر میخوان ادامه مسیرو باهم برن و به عنوان دو تا دوستی که همدیگه رو دوس دارن، همدیگه رو کامل کنن و ب پیشرفت هم کمک کنن
ضمن احترام به نظرِ شما ، قانع نشدم ، بحثِ من ذات و فطرت تغییر ناپذیرِ آدماست ، این مسئله جزئی از شخصیت مردانه و زنانه انسانهاست ، در موقعیتش قرار بگیرید متوجه میشید.
سپاس از ابراز عقیدتون و درود به مخالفِ نظر من
پستو که میخوندم خیلی حس خوبی بهم دست داد هرچند یه جاهاییش مخالف نظر من بود ولی دوس داشتم.
کامنتا رو که میخوندم اما با توسن موافقم:)
مردا (البته به جز اون دسته از آقایونی که سلطه طلبن و مردسالار و دنبال اینن که همه بگن چقد از زنش سره و یه زن بله قربان گو میخوان) اکثرا برای ادامه زندگیشون یه زن قوی احتیاج دارن. یکی که بدونن تو همه مراحل زندگی میتونن بهش تکیه کنن. یکی که اگه جایی کم اوردن بدونن کنارشون میمونه و ترسی از اینکه خودشون باشن و گاهی خستگی در کنن نداشته باشن.
مرد ی نفرو میخواد که پا به پاش تو همه مراحل زندگیش بیاد، مشوقش باشه، درکش کنه، یه جاهایی کمکش کنه راه درستو از غلط تشخیص بده، یه جاهایی تو ناراحتیاش پشتش باشه و بهشاین حسو منتقل کنه که تنها نیست.
وقتی زن نتونه اون قوی بودنو استقلال رو داشته باشه، نتیجش میشه ی زندگی با رضایت یکطرفه که زنباید بسوزه و بسازه و مردبرای تصمیم گیریش از خانواده و دوستاش کمک میگیره که البته شایدم تصمیمو خودش بگیره اما بر مبنای رضایت خودش یا اطرافیان:)
ی زن قوی در عزن حال که میتونه همراه و پشتیبان خوبی برای یه مرد باشه، میتونه لوس ترین، عاشق ترین و احساسی ترین زن دنیا برای همون مرد باشه. زن میتونه مستقل باشه و همینطور به شوهرش تکیه کنه. دلبری کردن یه زن یا وابستگیش به شوهرش یه مسئله جداس و ربطی به قوی بودن یا ضعیف بودن
زن نداره و چ بسا ی زن قوی میتونه معشوقه خیلی بهتری باشه. اصن زندگی مشترک همینه؛ ی زندگی که دو طرف به هم تکیه کنن و با همکاری هم از پیش ببرنش..
من فک میکنم مردایی دنبال همچین زنایی میگردن که خودشون یه ضعفی تو زندگیشون دارن و با سلطه به ی زن وابسته که ضعفش بیشتر از اوناس، میخوان این ضعفو بپوشونن:))) وگرنه که مردای قوی، دنبال یه زن قوی میگردن برای ادامه زندگیشون...
همه اینا هم ربطی به ترسیدن از اینکه ۱۲ شب بری تو کوچه تاریک نداره. اون ضعف جامعس که ی زن نمیتونه اون ساعت تنها بره بیرون چون فکر مردای جامعه ای ک اونجا زندگی میکنن مریضه. تازه چ بسا مردُ زنی که باهم از اون کوچه رد میشن و یه عده میریزن سرشونو هیچ کاری از دست اون مرد برنمیاد به جز اینکه شاهد تجاوز به زنش باشه:)
بازم میگم این موارد ضعف جامعه س نه ضعف یه زن
از نظر من آدمها به هم نزدیک میشن که کمبودهای همو کامل کنند ! ساده میگم یه زنِ قوی و مستقل در کنار یه مردِ قوی نمیتونه زندگی آرومی داشته باشه و به هر دو سخت میگذره !
سپاس از نظر جامع و وقتی که گذاشتید
حس خاص پنجشنبه از نظر من قابل وصف نیست ینی هست اما من نمیتونم بگم باید درک بشه... اما خوشحال میشم از شما درباره پنجشنبه بشنوم:)
فقط برای منطق میشه چرا گذاشت !
فکر کنم کیبوردم خود به خود استنشاق و استشناق نوشته :)
منم اشتباهِ املایی داشتم ، 2 بار در 2 سال ! (لبخند)
نزدیک هشت میلیارد آدم روی زمینه ...هیچ آدمی مشابه اون یکی نیست وقتی کسیو پیدا کردی که تک تک سلولای وجودت ازش آرامش میگیرن و درکنارش احساس خوشبختی میکنی به نظرم ارزش دوری رو داره... دیگ دوره شتر سواری و اسب سواری گذشته با هواپیما تو کمتر از دوساعت پیش عزیزاتی :)
) شوخی بود ... به نظرم تنها دلیلش اینه که شب قبلش با آرامش خوابیده باشی ... بدون فکر و دغدغه...روزبعدشم با آرامش بیدارشی و پنجره رو باز کنی و یه هوای تمیز با چاشنی آفتابو استشناق کنی ... همین باعث ایجاد یه روز خوب میشه
و اما سوالی که دربارش نظر خواسته بودید تنها دلیلش پنجشنبه بودنه (
شخصیت آدما مثلِ اثر انگشتشون با هم متفاوته و من اینو قبلا نوشتم !
این نظر شماست و محترمه که برای یه دیدارِ ساده بری بلیط بگیری و بری فرودگاه و ...
یه روزی حسِ خاص و متفاوتِ 5 شنبه ها برای شما اثبات میشن ، اینو قاطعانه میگم !
سپاس از همراهیتون
واو ، همشو متوجه شدم
پس اخر ماه شماره کارتمو برات میفرستم 
.
برای مترجم بفرست ! اون تا آخر ماه را گرفته بود ولی کار و زندگی را ول کرد ، فکر کنم الان تو راه بیابونهای مرکزی سمت یزد و اونورا باشه !
خوب جوابمونو دادین
لبخند
آخیش
دلم خنک شد توسن قانعت کرد
حق با شما هم هست ! (لبخند)
کسی که داره صادقانه خواسته هاشو میگه ، هر چند خلافِ خواسته های شما ، بهتر از اون کسیه که چیزی نمیگه و هر چی شما میگی میگه باشه !
عملیات با موفقیت ب اتمام رسید 
من برم قرمه سبزیمو بخورم 
.
درین درییین بالاخره خودتم ب این نتیجه رسیدی
واو ، همشو متوجه شدم !
میشناسمت ک وقتی کم حرف میشی ینی داری فک میکنی
بعضی وقتا هم یعنی باشه ، حق با شماست ! (لبخند)
همون شرکتی ک میگی اگ ۵۱ درصد هم ن اصلا ۶۰ درصد سهم داشته باشه اگ بفهمه با انتخاب اون منافع اون ۴۰ درصد ب خطر میوفته و در نهایت این خودشه ک ضرر میکنه تصمیمی میگیره ک فقط منفعت شخصیش توش باشع؟ نمیشه چون در نهایت ضرر میکنه .
نتیجه؟ هیچی ! چون هر دو به یه اندازه قدرت دارن ! مثل یه طنابی میمونه که دو نفر از دو طرف با یه توان بکشند، چه اتفاقی میفته
.
خب اینجا تو ن شما طرفت رو مقابل خودت میبینی ن همسو و همسفرخودت
کسی ک میخاد بره شما و اونم میخاد بره جنوب خیلی سادس بار قبل ب پیشنهاد اقا رفتن ی جایی حالا نوبت خانومه ک بگه بریم کجا .اصلا باید ببینن تو اون شرایطی ک هستن کجا برن ب هر دوتاشون بیشتر خوش میگذره و برای هردوشون ضرر کمتری داره . فوقش اگ ب تفاهم هم نرسیدن خب جدا برن با دوستای همجنسشون برن همیشه ک نباید با هم باشن .
این ک کی تصمیم بگیره همش برمیگرده ب اعتمادی ک نسبت ب هم دارن
تصور کن من یک بار نظرمو میگم وهمچی رو میسپرم ب مَردم و میگم هرچی تو بگی همون درسته اگ دیدم ن تصمیمی ک گرفته چقد برای دوتامون خوب بود و دوتامون رشد کردیم و لذت بردیم بار بعدی بیشتر بهش اعتماد میکنم چون میدونم و تجربه نشون میده از پسش برمیاد اما اگ ن ضرر کردیم و لطمه خوردیم بار بعدی هم خودم نظر میدم هم از دوستان اگاه مشوت میگیرم هم از همسرم اینجوری ب نفع همه هست ضررشم کمتره کسی هم کوچیک نمیشه اینجوری
اما بنظر من داری به خودت دروغ میگی و حتی باورشون کردی!
شما خودت جسارت عاشق شدن نداری بعد میای اینجا از سخت بودن و غیر قابل تحمل بودن مسئولیت و ماهیت عشق میگی!درواقع میای تقصیر رو گردن ماهیت عشق میندازی که نمیتونی عاشق بشی درصورتیکه کاملا معلومه که خودت در عشقداری، عاجز و ناتوانی!
خلاف میگی منتها نه به مخاطبینت که ما باشیم بلکه به خودت!
بیشتر از همه به خودت خلاف میگی و اتفاقا اینو خیلی دوست داری چون راضیت میکنه و ارضا میشی تا خطاهای فکری خودتو نبینی و ذهنت به آشوب نیفته که مباداواقعیت برات روشن بشه.چون روشن شدن واقعیت ناراحتی میاره واگه آدم منطقی باشی بعدش برات مسئولیت میاره .شما ته تهش از این مسئولیت میترسی و خودتو با دلیلهای به ظاهر منطقی اما درباطن احساسی گول میزنی
میای یه چیزایی درمورد ویژگیهای مردا میگی که اصلا اینطور نیست در مورد زنها هم همینطور
اینا فقط درگیریای ذهن خودت با خودته
که بنظرم تو خیلیاش خلاف گویی نسبت به خودت هست
انقد به خودت خلاف نگو
باشه ! (لبخند)
نمیشه گفت ارامش چون ارامش ی واژه گسترده تری از اطمینانه بنظر من اطمینان و امنیت بهتره و اینا زیرمجموعه ارامشن
تکیه گاه نداشته باشی چی میشه؟ میفتی.
.
من خیلی افتادم .خیلییییی وقتی ک نیاز داشتم کسی کنارم باشه نبود ، و خب اینو یاد گرفتم ک باید ب خودم متکی باشم چون همه میرن .شاید هیچ کدوم از مردا هم اینو دوس نداشته باشن از جمله بابای خودم اما من اما این انتخاب منه ک قوی باشم .من از این لذت میبرم ک همسرم ب بقیه بگه مثلا ن زنم خودش همه رو حریفه یعنی ب من اعتماد داشته باشه و من همین حسو نسبت ب اون داشته باشم .و خب اگ کسی منو اینجوری بشناسه و بخاد خیلی حس لذت بخش تری دارم ولی خب این ب معنی این نیس ک من براش خودمو لوس نکنم یا ناز نکنم یا شوخی نکنم گاهی خودمو ب خنگولی نزنم و اینا
شاید خیلیا فک کنن ک زن های قوی روحیه خشنی دارن یا خیلی سر سختن اما ما تنها برای مرد زندگیمون لوس بازی و این چیزا در میاریم و...
واو ، دارم متوجه میشم ! متحول شدی توسن ! (لبخند)
ب نظر من ی زندگی اشتراکی خیلی بهتر از زندگی ک تصمیما فقط از سمت ی نفر گرفته میشه.
فکرشو کن اکثر زندگی هایی ک اینجوری هست و زن همیشه ساکته ،و تنها مرد تصمیم میگیره برای همه ،اگ اون تصمیم اشتباه باشه همه اینو از چشم مرد میبینن و یجور شکست غروره براش. اما وقتی با هم تصمیم میگیرن این بنظرم ب معنی این نیست ک سلطش زیر سوال رفته چون همفکری خیلی بهتره .مثلا مامی خود من
همیشه نظرشو میگه نمیذاره بابا خودش تنها تصمیم بگیره برای همه اما در نهایت میگ هرچیزی ک خودت بگی .درسته ک اخرسر حرف بابا میشه اما اینجوری اقا نظر ماهم شنیده و در مجموع نظرشو میگه
البته اینم خودش یجور سیاسته
اصلا این با هم را من متوجه نمیشم! یعنی چی ؟ یعنی کسی نمیتونه حرفِ آخر را بزنه؟ همه چی 50 و 50 ؟ خب یکی میگه بریم شمال یکی میگه بریم جنوب و با هم میخوان تصمیم بگیرن ، نتیجه؟ هیچی ! چون هر دو به یه اندازه قدرت دارن ! مثل یه طنابی میمونه که دو نفر از دو طرف با یه توان بکشند، چه اتفاقی میفته ، بازم هیچی! نمیشه زندگی همش هیچی باشه که ! چون قراره با هم تصمیم بگیرن ! این که نشد زندگی ، زندگی واقعی منطق را میطلبه ، تو تمام شرکتها یکی 51 درصده اون یکی 49 ، نگید هم زندگی شرکت نیست و معامله نیست و این حرفا ! پس مهریه چیه؟ پس لباس و خونه و ماشین میخوام چیه؟ زندگی همینه یه شراکت که بالاخره یکی میبایست بتونه تصمیمِ نهایی را بگیره وگرنه همه کارها معطل میمونه ، به ذات و فطرتِ زن بودن و مرد بودنتون برگردید ، حتی اگه زنی بود که منطقی تر با این زندگی کنار میومد ، اون حرفِ آخر را بزنه ، نمیشه که یه زندگی مدیر نداشته باشه یا مدیری که قدرتِ تصمیم گیری نداشته باشه !
اینکه این حسو به مردش بده اون تکیه گاهِ و اون زن دنبال این تکیه گاه میگرده ، مردها از زنِ قوی و قدر قدرت خوششون نمیاد
.
بهراد بنظر من تکیه گاه بودن با وابستگی خیلی فرق میکنه لااقل از دید من .
همه ما زن ها ب ی تکیه گاه نیاز داریم در غیر این صورت اصلا ازدواج نمیکردیم .ولی از نظر من وابستگی ی نوع ضعفه .
اما اینک ما ب تکیه گاه نیاز داریم جز طبیعت رابطه هست البته اینا همش از دید ی دختر نوجوونه و خب تو ن شما از من پخته تری با ی افکار دیگ
خب همینه دیگه ، همین حرفا را میزنید که مردها اعتماد نمیکنن ! وقتی تکیه گاه میخوای یعنی به اون وابسته ای ، تکیه گاه نداشته باشی چی میشه؟ میفتی ! خب بگو وابسته ای ، واقعا هم هستی ! یه رعد و برق میزنه یا یه گربه میاد زیر پات چه حسی میشی؟ توی یه کوچه تاریک ساعت 12 شب میتونی بری؟ این ربطی به چیزی نداره نه به فمنیستی نه به وضع جامعه ، اینکه در کنارِ یه مرد احساس آرامش و امنیت داری یه حسِ فطری و ذاتیه ، میخوای اسمشو از وابستگی به تکیه گاه بودن تغییر بدیم؟ اینجور درست میشه؟ باشه ، شما وابسته نیستید ، فقط بدون تکیه کردن به یه مرد نمیتونید آرامش داشته باشید ! خوبه؟
خب بنظرت تا چقدر میتونی این رفتارو تحمل کنی ؟
درسته این افراد بخاطر اینک خودشون نمیتونن تصمیم بگیرن بله قربان گو هم هستن و شما مردها هم همینو میخاین اما از نظر من اینک بدون اینک دلیل کاری رو بدونی بگی چشم واقعا نشونه نادونیه ادمه
شاید همچین کسی رو بتونی یکی دوسال تخمل کنی اما اون وقتی تو ن شما نباشی حتی نمیتونه کار ها وضایف خودشو بخوبی انجام بده ...وفکرشو کن ک خودت کلی کار ریخته رو سرت و باید انجام بدی و کارهای اونم باید بهش بگی ...
اصولا این ادما چون رشد قابل توجهی نکردن نمیتونن درک درستی از نیاز همسرشونم داشته باشن .بنابراین نیازتم ک برطرف نمیکنه برات تبدیل میشه ب ی موجود اضافی
میشناسمت ک ادم خونس دی هستی ولی حداقل انتظاراتی هم ک از ی زن داری رو این ادم ضعیف نمیتونه براورده کنه و حتی کم کم خودش ازت دور میشه چون حس میکنه ک نمتونه تو ن شما رو راضی کنه و حتی از خودش هم بدش میاد
مسئله همینه ، اینا تصوراتِ شما از آقایون هست و لزوما درست نیست ، همونجور که ممکنه تصورات آقایون از دیدگاه خانمها درست نباشه ، ولی از نظرِ من ، مرد از زن مستقل ، قوی و بدون وابستگی به مرد خوشش نمیاد ،ممکنه خیلی هم سختی بکشه برای یه زن ضعیف و کارهاش بیشتر بشه ولی اینو ترجیح میده به اینکه زنی باشه که بخواد غرورشو یا تسلطشو روی زندگی زیر سوال ببره.
اینکه میگی مرد دوس داره زن وابسته باشه،یعنی کنترل احساسات زن دست مرد باشه؟!
وابسته تا چه حد؟! توی چیا؟!
اینکه این حسو به مردش بده اون تکیه گاهِ و اون زن دنبال این تکیه گاه میگرده ، مردها از زنِ قوی و قدر قدرت خوششون نمیاد !
اگه زنی مرد قوی میخوای اگه مردی زنِ وابسته میخوای ، از دیدِ من این طبیعت انسانه ، میگید اینطور نیست؟.
.
بنظر من این دید جامع نیست ...
توی این قسمت مرد رو قوی نشون دادی و زن رو ضعیف .
بنظر من وابستگی نمیشه اسمشو گذاشت ...چون هر دو طرف نیاز جسمی و روحی ب وجود هم دارن این اگر وابستگی هم باشه باز دوطرفه هست
بنظر من هیچ مردی دلش ی زن ضعیف و وابسطه ک دم ب دقیقه بهش بچسبه و اگ مردش نباشه نتونه گریم خودشو از اب بکشه بیرون نمیخاد اتفاقا از همچین زنی دوری میکنه .و دنبال کسی هست ک قویه مردها برای زندگی کسی رو انتخاب میکنن ک بتونن تو کل مسیرشون بهش اعتماد کنن و زندگی و بچه و همه چی رو بسپورن ب خانومشون و خیالشون راحت باشه از اون
خب از خودت میپرسم اگ قرار بود ازدواج کنی چجور زنی انتخاب میکردی ؟
همونی که گریه میکنه و میچسبه و این حرفا ، واقعا میگم ! (لبخند)
. گفتین پنجنشنبه ای هستین منم گفتم .نه نیستم.. اومدین وبم بدون ادرس گفتم لطفا بازاومدین ادرس بزارین
ممنون از همراهیتون
کامنتی دادم نرسید وبتون؟
به من یا به مخاطبین وبلاگ؟
اصصصصلا معلوم نیست که یه ذره هم به فکر ازدواج باشی!اصلا
از حجم ذهن و فکرت بالای ۹۰درصد درمورد روابط زن و مرده!
بقیه شم پنجشنبه و غذا
یعنی ذهن بلاگر مجموعه ایست شامل{روابط زن و مرد،غذا،پنجشنبه! روابط زن و مرد ،پنجشنبه،غذاو...}
چرا به خودت دروغ میگی ؟
دلت و احوالاتت به شدت درگیرموجودی به اسم زنه اونوقت میگی اصلا به ازدواج فکر نمیکنی!خب با خودت رو راست باش.بگو خیلی دوست دارم خیلیییی
اما عرضه شو ندارم یا آدم مسئولیت پذیری نیستم برای همین میگم بده بد.اینجوری آدم به صداقت نزدیکتره و خلاف گویی هم نمیکنه.
چه حس خوبیه که آدمها عقایدشونو آزاد بگن، ممنونم از شما !
ساده میگم ، من خلاف نمیگم !
غذایی که خانم نرگس هم گفتن بد نیست
بالخره قاطی میشن یه چیزی میشن
قاطی که زیاد داریم ! (لبخند)
توسن هم یه همچین چیزی پیشنهاد داده بود
آبگووووووشت لطفاااا پلیزززز
خب این برکت تو یکی از پنج شنبه های اردیبهشت نازل شده ... بگین ناراحت نشه دلمون باهاشه
باشه ، میگم بهش
شاید یه روزی هم آبگوشت بذارم با نون سنگگ تازه کنجدی ، بعد از این ماه
نرگس؟بفرمایید کاری داشتین؟
5 شنبه ای هستید یا نیستید؟
پنجشنبه جمعه حس خوبی نداره کلا اماخوب هرکسی نظرخاص خودش داره زندگی کسالت بارشده تکراری فشارگرونی کرونا مریضی عصبی شدن مردم افسردگی زیادشده خودکشی تجاوز قتل بدبختی ادما بی رحم ترشدن زندگیابدترتباهترمیشه زندگیامون داغون مرگ زیاد شده مردمم حالشون خوب نیست چه فرق داره شنبه دوشنبه هرچی ...برنج درس کنید بارب فراوون ولوبیاسبز وسویا یاگوشت وذرت کنسروی وزرشک
نرگس ؟
این بارون از برکات وجود اردیبهشتیاست
لذتشو ببرین همگی
پنجشنبه از این نظر شما ناراحت شد ! میگه پس من چی؟
حالا یکبار غذای سنگین بخورین چیزی نمیشه ها
آبگوشت بپززززز بلاگرررررررررر
غذاهاتون تکراری شده ... آبگوشت بپزین ببینیم چکار میکنین
حالا ماهم تعریف میکنیم از راه دور
آبگوشت نه ولی میخوام لوبیا پلو برای یکی از این شبا درست کنم ، با دارچین و زعفرون و گلِ ماهیچه ، دیدم بعضی لوبیا پلو را با چرخکرده درست میکنن ! اینا همون نفوذیهایی هستند که قورمه سبزی را با قارچ درست میکنند ! (لبخند)
ادمی اینجوری گاهی میشی باب اسفنجی یاجودی انرژی داری یاعین انشرلی همش درحال حرف زدنی یه بند امایه روز میبینی انگا تمام غم عالم تودلت تلمبارشده کارخودتم به زورانجام میدی فقط یه گوشه میشینی بداخلاق اخمات توهم کسی جرات نمیکنه طرفت بیاد فقط کافیه یه کلمه حرف بزنه چنان میپری به جونش بنده خدا ..طرف ماهیچ مافقط نگا میکنیم جاهادیگه بارون میادلذت میبرن ما فقط نگامیکنیم حسرت
من نتونستم بمونم خونه ! اینجا بارون گرفت ، اونم چه بارونی !
به خاطر بارندگی؟
من در کل پنجشنبه دوستم بارونم که بباره خیلی قشنگ میشه و احساساتم نسبت بهش چند برابر میشه:)
پس یه هم 5 شنبه ای جدید هم پیدا شد !
براتون در آن بارون زیبا یه رنگین کمون قشنگ هم آرزو میکنم که روزتون کامل بشه !
سپاس که همراهمون هستید
سلام
به نظرم بهترین چیزی که میشه پنجشنبه ها خورد سالاده حالا سزارم باشه که خیلی بهتره:)
خواستم بگم که امروز بسی زیبا بود و هست و جاتون خالی که داره بارون و تگرگ میباره با رعد و برق های مهیب :)
شاید اونجایی که شما هستید هنوز 5 شنبه نیومده ! (لبخند)
سلام
ودرود به پنج شنبه عزیزم که چه زود از راه میرسه ونمیذاره در انتظارش باشم و همیشه سر قولشه. دوستش دارم و از این پنج شنبه زیبای اردیبهشتی لذت میبرم.حواسم بهش هست . ممنون از مطالب زیباتون.
امروز مرغ با طعم سبزیجات خریدم که اماده است ونمیدونم چی بهش زدن که اینقدر خوشمزه است.فقط جعفری را میدونم داره. برای شام یا افطار. پیشنهاداتم: قیمه بادمجون. فسنجون.کتلت.لوبیا پلو. کلم پلو.ماهی کبابی.
سلام و عرض ادب به هم 5 شنبه ای گرامی
اصلا خودِ شما نمونه بارزِ یه 5 شنبه ای وقادار هستید ، مثل خود 5 شنبه ، پنجشنبه ای نیومده که شما لطف نکنید و اینجا پیام نذارید ، همیشه به داشتن هم 5 شنبه ایهای محترمی مثلِ شما مغرور میشم !کلا مرغ و گوشت را که میخوابونیم هر چی بیشتر توی مواد بمونه طعمش بیشتر بخوردش میره و خوشمزه تر میشه ، ضمنا غذاهای آماده یا حاضری را خوش نمک و با روغن زیاد درست میکنن و این باعث میشه حس کنیم طعم خوبی داره ، کاری که وقتی خودمون تو خونه درست میکنیم دلمون نمیاد مثلا نمک یا روغن زیاد به غذا بزنیم.پیشنهاد های عالی شما را در ذهنم خواهم داشت و همشون فوق العاده هستند.
با تقدیر از حضور خوب و دلگرم کننده شما
مگه شماقرمه سبزی درس نمیکردی پنجشنبه ها همون بهترین غذاس .اما ساده ترین غذا راحت اماده میشه غذای سبک نون پنیرسبزی زحمتی هم نداره .مشکل ادما الان اینه همه چی زندگیشون جارمیزنن مشکلات دارن جارمیزنن باهمه مشورت میکنن الا شوهر مشکلی داری فقط بایدبین دونفرحل بشه نه بیرون درزبشه حتی باخانواده هم حرف نزنی فقط خودش مشکلاالان اینه کم تحمل شدن تابگی بالاچشت ابرو جم میکنه بره خونه باباش مشکل اینه ادمارابطه باهم حرف نمیزنن یکی ازیه وری میاد یه حرفی بزنه به اون اعتمادمیکنن امابه شوهرنه بشینن ببینن ایاواقعاشوهرفلان حرف زده اصایانه مشکل اینه حرفاشون باهم نمیزنن دلخوری پیش بیاد نمیگن نیازی به چیزی باشه نمیگن تووقتی نگی طرف ازکجابدونه چته مردااین شکلی اندبایدبهش بگی .یا مشکل اینه فک میکنن مرد بایدبهش محبت نکنی توجه نیازنداره اونم مشکلات فراوون توقعابشدت بالا بشدت خانوادها لوس بارمیارن فرزندان روجدیدا
معمولا من برای چند وعده درست میکنم ، چند شب پیش قورمه سبزی خوردم و هنوز 2 وعده دیگه تو فریزر دارم ، دقیقا با شما موافقم که اگه آدما با هم حرف نزنن و مشکلاتشون را حل نکنن کس دیگه ای نمیتونه آنچنان موثر باشه ، نهایتا میتونه مثل یه مسکن عمل کنه و یه مدتی مشکل را ظاهرا بر طرف کنه ولی وقتی اصل قضیه حل نشه بهمون شکل یا یجور دیگه دوباره خودشو نشون میده.
سپاس از نظرِ خوب شما
منم نظر بدم
ب همین راحتی 
از اونجایی ک غذای جدید دوس داری پیشنهاد میکنم کبه عربی رو درس کنی
طرز تهیشم :
چنتا چیزو توی هم میکنی درست میشه میره پی کارش
حالا تو ن شما درست کن ی بار اگ زنده موندی منم درست میکنم
حس میکنم یجورایی غذا درست کردنِ شما شبیه نظر نوشتنتون شده یا برعکس !
در هر صورت ممنون که پیشنهادِ قاطی کردن چند تا چیز را دادید ! (لبخند)
دلمه
کوفته
خورشت بادمجان که واقعا خوشمزه اس( قیمه بادمجان منظورم نیست)
عدس پلو
خوراک لوبیا
سوپ
دیگه فقط اینا به ذهنم رسید..
غذاهایی که بقیه دوستان هم پیشنهاد دادن واقعا همه خوشمزه و عالی هستن.
اینجا داره سلایق هر کدام از همنشینهای محترم مشخص میشه ، هر کس میاد غذاهای مورد علاقه اش را میگه !
این لطف شماست که دوست داشتنی هاتون را به دیگران پیشنهاد میدید.
ممنونم
تو این چند وقتی که دنبالت کردم فهمیدم منفور ترین آدمی هستی که تو زندگیم دیدم و عقایدت از فسیل هم فسیل تره
یعنی هر کس عقایدش را نپذیرید ، مورد نفرتِ شما قرار میگیره؟ خب اینم خودش یه عقیده است که نه تنها شما را منفورِ من نمیکنه ، بهش احترام میذارم و خوشحالم که اینجا هستی و عقایدتون را با ما به اشتراک میذارید.همین که این مدت پی گیر نوشته های بلاگر بودید ازتون ممنونم .
سپاس از همراهیتون
دیروز آلو خریده بودم دلم میخواست باهاش یه غذای متفاوت درست کنم اما هیچی به ذهنم نرسید (خواستم بیام از بلاگر بپرسم ولی خب..) در نهایت همون خورش آلویِ همیشگی شد اما انصافا خییییییییلی خوشمزه.
خورش آلو پیشنهاد میکنم .
ممنونم از شما ، قبلا نوشته بودم از غذاهایی که به ترشی میزنند زیاد خوشم نمیاد ، لطفا یه پیشنهاد دیگه ، البته دارم میرم بیرون و چند ساعت دیگه برمیگردم
پیشنهاد دیگه خورشت کرفس اگر دوست دارید اونم با روش من
بد فکری نیست ، اگه خریدم درست میکنم ، گل ماهیچه گوساله هم دارم ، ممنون ، پیشنهادِ خوبی بود ، بعدا هم میتونم با برگاش برگ کرفس پلو درست کنم ، ممنونم
آبگوشت بپزین. کنارشم پیاز
بعد بریزین تو کاسه قرمزخوشگلتون
بعد هی پز بدین
میبینم که هر چی غذا دوسته حولِ محور بلاگر جمع شدن ! (لبخند)
آبگوشتای من واقعا خوشمزه میشه و تنها غذایی که با گردن گوسفندی درست میکنم ، نکته: گردن را با پیاز تفت میدم و همینطور رب گوجه را هم بهمراهشون تفت میدم ، کنسرو نخود میریزم توش که نگران نپختنش نباشم ، حتما چند تا گوجه هم میندازم ، ولی برای شام یا افطار سنگینه!
آبگوشت را میبایست ناهار خورد تازه اونم شرایط داره، به این سادگی که نیست ، نمیشه رسوم را ندیده گرفت ، 1-رو زمین بخوری 2- زیرشلواری راه راه بپوشی 3- پیاز را هم با مشت خرد کنی ! (لبخند)
تنوع رستورانی بهتر از تنوع غذایی هست
کنارش اهنگ دختر شیرازی هم گوش بدید 
.
اگر میتونید کلم پلو شیرازی بپزید با سالاد شیرازی
ما را به هلاکت رسوندین با این شیرازی هاتون ! (لبخند)
باور کن یه روز درست میکنم ، یه پیشنهاد دیگه لطفا !