بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

چقدر شادم !

فلان مشکل را دارم ، اینکار شد و اونکار نشد ، خب ! که چی؟ 50 سال دیگه حتی اسمتون را هم یادشون نمیاد ، البته اسمِ منو شاید ، چون خاصِ ! (لبخند)

رها کنید خودتون را از اینطوری نشه ، اون فلان حرفو نزنه پشت سرمون و ...

من الان شادم و بهیچ عنوان به کسی که مشکل داره نزدیک نمیشم ، مگه من مسئول مشکلاتش بودم؟ که وقتی گرفتار میشه تازه یادِ من میفته؟

چند روز پیش دوستی  بهم زنگ زد ، تا خواست شروع کنه از مشکلاتش گفتن ، بهش گفتم کار دارم و مکالمه را قطع کردم ، گاهی آدمها آنقدر از مشکلاتشون به آدم میگن ، تا مدتها فکر میکنی خودت اون مصائب را داشتی ! به این نتیجه رسیدم من مسئول زندگی خودم هستم  ، نه دیگران !

آدمِ خوبی نیستم؟ برای خودم خوبم و اول به فکر خودم هستم، امشب هم شادم ، 5 شنبه شیک و شادم داره میاد ، از یه چیزش خوشم میاد ، غمهاش را برای من نمیاره ، از اول که میاد فقط صحبت خوشی و شادیه تا لحظه ای که میره ، 5 شنبه را برای این دوست دارم  !

دارم اینو گوش میکنم و تقدیم به همه دخترای گل ایران ! فقط یه سوال ، پسر بزرگتر چی میشه؟

***

باور کنید یکی از همنشین های محترم عروسیش باشه ، هر جای ایران هم باشه ، اگه بلاگر را دعوت کنه ، میام ! اینو جدی میگم !

***

دختر بزرگتری و ازدواج کردی ؟ یادت باشه خواستگاری که برای خواهر کوچکترتون بیاد به روابط شما با همسرتون دقت میکنه ! به روابط مادر و پدر زن آینده هم دقت میکنه ، زندگیِ بزرگترها تو زندگی نزدیکانتون و شما  تاثیر گذار خواهد بود !

***

زیباترین لباس و آرایشت برای غریبه ها (مهمونی و جشن ها) نباشه ، برای همسرت زیباترین  باش ! نکنه یه موقع تعجب کنه که ، چه خبره؟ مگه جایی دعوتیم که اینجور خودتو آماده کردی؟ او میبایست علت شما برای بهترین بودنتون باشه !

***

چی میشه همون دفعه اول که عاقد میپرسه ، آیا وکیلم؟ بگید بله؟ حالا اون موقع شب توی این های و هوی و شلوغ پلوغی نمیشه گل نچینید؟ !  متفاوت باشید !

***

اگه بیکار هستید توصیه میکنم هر چه زودتر به فکر مشغول بودن و رفتن سر کار باشید ، همه کارا این نیست که پشت میز بشینی و امضا کنی ، هر کاری بود و شما را از کنج خونه بیرون کشید بهش نه نگید ، بیشترین معضلات از بیکار بودن منشا میگیرن !

***

پسره موهاش اونجوریه؟ واو چه تیپی داره؟ شبیه این هنرپیشه های هندیه؟ خوب آواز میخونه ! و ... ، اینارم بپرس ، کار میکنه؟ درسشو خوانده؟ درآمد داره؟ حرفاش حرفه و میتونی روش حساب کنی ؟ از زندگی چقدر میدونه؟  مستقله؟  میتونه تکیه گاه باشه ؟ رفتارش مردونست؟

***

هر وقت خواستی باهاش لج کنی ، سعی کن قبلش تست کرده باشیش ! یه موقع دیدی 5 برابرت لجبازه ، یه هفته باهاش حرف نمیزنی ، میبینی  5 هفته برات دیوارِ سنگی میشه جوری که از کرده ات پشیمون میشی  !

نظرات 8 + ارسال نظر
- پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1400 ساعت 00:32


نه ! یعنی مارو دعوت نمیکنید!
حالا که اینجوریه ما هم شما رو دعوت نمی کنیم

حالا اول شما آقای دامادِ کمیاب را پیدا کن بعد دعوت نکن ! (لبخند)

توسن چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 23:07

هیچ وقت نمیتونه مچمو بگیره چون ن پیاز میخورم ن ترشی سیر دوس دارم
میدونم قرمه سبزیتو از عمد اوردی ک جنگ ب پا کنی تو عروسی من

خب حالا یه شب خودتونو محدود کنید و به قورمه سبزی نه بگید ! (لبخند)

توسن اتیش پاره چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 22:37

مثل بعضی همنشین نماها نیست که تازه زخم زبون هم میزنن و با اینکه یکشنبه ای هستن برای 5 شنبه دایه مهربان تر از مادر میشن و نچ نچ و آخی بمیرم برات ای 5 شنبۀ کوزت میکنن !
.
امیدوارم منظورت من نباشم
چون رگ غیرت شوشوم زده بیرون مترسم کار دستت بده
بروووح بروووو ادای ژانولژانو در نیار من خودم رنگش میکنم ب جای پلنگ صورتی میفروشمش
(نمیدونم جملمو درس گفتم یا نه ولی امیدوارم درس باشه )

حساب کن شب عروسی یه گوشه نشستی داری قورمه سبزی و پیاز و سیر ترشی میخوری ، شوشو میاد مچتو میگیره ولی طفلکی بیهوش میشه !

- چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 21:37

اصلاح می کنم. بلاگر ؛ دومادیت ما رو دعوت میگیری ؟

(آخه عروس قشنگ ، بایدم بگیم عروسی )

آخه دوماد نباشه که عروس ، اصولا نمیتونه عروس باشه !
نه !

توسن چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 21:35

یعنی چی عروسی ، عروسی؟ پس داماد مظلوم حقی نداره
.
چقد دلم برای پنج شنبه کبابه
حتما ظرفاتم گذاشتی دوباره بشوره
شرم اوره واقعا شرم اوره ب خودت بیا

اتفاقا الان ظرفا رو خودم شستم !
خود 5 شنبه لدت میبره از اینکه وقتی میاد تو کارای خونه بهم کمک کنه !
مثل بعضی همنشین نماها نیست که تازه زخم زبون هم میزنن و با اینکه یکشنبه ای هستن برای 5 شنبه دایه مهربان تر از مادر میشن و نچ نچ و آخی بمیرم برات ای 5 شنبۀ کوزت میکنن !
(لبخند شیطانی)

- چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 21:27

فکر کن وسط اون شلوغ پلوغی برم گل بچینم ، یهو برگردم ببینم جا تره و بچه یعنی دوماد نیست ، چه کاریه آخه ؟!
بلاگر اگه عروسی خودتون باشه ،چطور؟ ما دعوت هستیم ؟

من عروسی نمیگیرم !
دامادی میگیرم !
یعنی چی عروسی ، عروسی؟ پس داماد مظلوم حقی نداره؟

توسن چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 20:53

مطمئنم منو میدیدید این حرفو نمیزدید ، خیلی خوبم !
.
بنمای رخ ک توسن، واله شود و حیران

حتما هستی توسن عزیز ولی توصیه میکنم اجازه بده اون کبوتر مظلوم اینه بگه ، نه شما ! (لبخند)

توسن چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 19:47

بلاگر ارامش خودتو حفظ کن بنظرم خیلی سرخ شدی ریلکس باش عزیزم ریلکس

نمیدونی در چه حالیم ، مطمئنم منو میدیدید این حرفو نمیزدید ، خیلی خوبم !
ببین میتونی یه چیزی بگی حالمو خراب کنی؟ (لبخند)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد