-
جبر !
شنبه 8 دی 1403 12:10
قویترین نیرویی که 2 نفر رو کنارِ هم نگه میداره اینه :دلمون میخواد ، "مجبور" نیستیم با هم باشیم !
-
عزیزم...عشقم...زندگیم !
شنبه 8 دی 1403 11:53
یه موقع اینارو میشنوی و حتی در عمل هم میبینی و بمرور این حس میاد سراغت که حالا هر رفتاری باهاش داشته باشم هم دیگه مهم نیست،اونقدر دوسم داره یا وابسته شده که اگه یه جاهایی از حرفام برگردم هم اتفاقی نمیفته ، توقعاتت تغییر میکنه، به قول و قرارهای ابتدای آشنایی بی اعتنایی میکنی و یدفه همه چی تموم میشه ! او به اون چیزی که...
-
مردانگی و حریم !
جمعه 7 دی 1403 09:04
حالا بعد جدایی نمیشه جلویِ احساساتِ خانمها رو گرفت و ممکنه پشتِ سرِ اکسشون حرفی هم بزنن اینم قسمتی از زنانگیشونه ، ولی از مردانگی بدوره که آقایان بخوان بوقتِ جدایی از خصوصی و اسرارِ اون خانم با کسی حرف بزنن یا بفکرِ آبرو و حریمِ خصوصیش نباشن !
-
حساب !
سهشنبه 4 دی 1403 10:07
تفاهم ، تعادل، هم فکری ، تساوی و همه این حرفا درست ، ولی زنی که از مردِ زندگیش حساب نبره ، خودش از اون رابطه لذت نمیبره و آرامش نخواهد داشت !
-
قرعه کشی !
سهشنبه 4 دی 1403 09:12
خانمها همچین شرط و شروط میذارن و میگن این کنسله و اون رو نمیخوام که انگار سیل هواخواهان و خواستگاران و طرفداران هجوم آوردن ! میگم اینجوری سختتون میشه ، قرعه کشی بذارید ...لبخند
-
شایعه !
سهشنبه 4 دی 1403 08:00
آقایان محترم ، این که میگن خانمی که باردارِ ویار داره و هوس خوراکی میکنه شایعه ای بیش نیست ، خانمها همیشه ویار دارن ، هیچ ربطی هم به بارداری نداره ! لبخند
-
آیا؟!
شنبه 1 دی 1403 16:08
آیا شما هم وقتی کسی غذا رو با صدایِ ملچ مولوچ میخوره ، دچارِ بحرانِ عصبی میشید؟ لبخند
-
آرزوت !
شنبه 1 دی 1403 09:19
خیابانی پر از ازدحام در هیاهو از کنارِ آرزوت میگذری زیرِ چشمی نگاهش میکنی کمی قلبت میلرزه به خودت میگی نمیشه به این سادگی هم نیست رسیدنِ به آرزوها به راهت ادامه میدی صدایی میشنوی یه لحظه صبر میکنید لطفا قلبت دیگه نمیلرزید میکوبید به زندانِ سینه صدایِ آرزوت بود !
-
نقش خانواده !
جمعه 30 آذر 1403 08:29
جدا از ذات و فطرت ، زنانگی و مردانگی آموزش هم میخواد و نقش پدر و مادر و خانواده بسیار مهمه ! پدری که با افتخار میگه دختری دارم که برا خودش یه پا مردِ یا مادری که پسرش رو حتی در سن بالا لوس میکنه و سینی غذا رو هم براش میبره تو اتاقش ، از دیدِ من مصداق آموزشهای اشتباه هستن !
-
تفاوت پست های خانمها و آقایان در شبکه های اجتماعی :
شنبه 24 آذر 1403 20:52
با آی دی و عکس خانم : حوصلم سر رفته !...صدها لایک و هزاران کامنت که مضمونش اینه :چرا فدات بشم ؟آخی عزیزم ، بمیرم برات ، حتما باز یه مردی که لیاقتت رو نداشته اذیتت کرده و از این حرفا ! با آی دی و عکس آقا : حوصلم سر رفته ! ، صفر لایک و فقط یک کامنت...بجهنم ! لبخند
-
روشهایِ بلاگری ! لبخند
پنجشنبه 22 آذر 1403 11:17
روش برخورد با کسی که قهر میکنه از نظرِ بلاگر چیست ؟ یبار که نری دنبالش و منت کشی نکنی و خودش بهت زنگ بزنه ، یاد میگیره دیگه این کارو تکرار نکنه !
-
شاید !
دوشنبه 19 آذر 1403 18:55
شاید همونی که بسادگی پیشنهادی بهت داد و شما بدون فکر و فرصت بهش گفتی نه...آرزوت بود !
-
واقعی !
شنبه 17 آذر 1403 09:44
گاهی آنقدر غیر طبیعی زیاد میبینیم که وقتی به یه طبیعی میرسیم حس میکنیم اونه که غیر طبیعیه ! لبخند ولی واقعی
-
فراموش ناشدنی ها !
شنبه 17 آذر 1403 09:41
آدمها اولین هایِ عاطفیشون رو هرگز فراموش نمیکنن ...اولین بار که گفتن یا شنیدن که دوسِت دارم یا دستی که گرفتن یا اولین بوسه !
-
نا ها !
پنجشنبه 15 آذر 1403 18:54
فقط نا مرد نداریم ، نا زن هم داریم...همونقد که زنانگی داری توقعِ مردانگی داشته باش !
-
پنجشنبه گردی بلاگر
پنجشنبه 15 آذر 1403 16:50
پیاده روی عالی در مهر شهر و ناهار هم پیتزا اینفرنو ، تنده ولی خوشم میاد !
-
متوهمانِ عشق 2 بار بخوانند لطفا !
چهارشنبه 14 آذر 1403 16:22
ای کسانی که توهمِ عاشق شدن دارید ، شما عاشق رسیدن به کمبودها ، نیازها و آرزوهایِ "خودتون" هستید که توسطِ اون شخص برطرف میشه ، اگه نشه ، همه عشق و احساس و دوست داشتن و این حرفا بسرعت محو خواهد شد ! (بدون نگاه جنسیتی)
-
غذای دریاییِ 5 دقیقه ای !
چهارشنبه 14 آذر 1403 09:55
برنج تو یخچال داشتم ، کره ، سیر(یا پیاز رنده) ، میگو ، هم میشه با نون خورد هم با برنج (میگو پلو) و سبزی تازه ، البته با تاسف به تنهایی پاک کردم و کسی نبود بشینیم 2 کلمه غیبت کنیم ! لبخند
-
امتحان کن !
دوشنبه 12 آذر 1403 15:32
بجنگید...مخالفت کنید...بگید زن ستیزم یا از این حرفا ....ولی یکی از دلایلِ اصلی سرد مزاجیِ جنسی اقایان ، حسِ سرکشی و عدمِ اطاعت خانمها در روابط روزمره و جنسی هست ! اثباتش راحته...یبار مطیع باشید یا نباشید و تفاوت را در نتیجه ببینید !
-
دهنی نمیخوری؟!
دوشنبه 12 آذر 1403 14:37
چیزی که دهنی باشه رو دوست نداری و خوشت نمیاد ؟ مثلا قاشق،چنگال یا لیوانی که یکی دیگه استفاده کرده ؟ یه روزی پیتزای گاز زده کسی رو همچین میخوری که انگار خوشمزه تر از این غذایی وجود نداره !
-
عمرِ کوتاه !
دوشنبه 12 آذر 1403 13:00
با یکی آشنا میشی که شادت کنه ، حسِ خوب بهت بده ، به داشته هات اضافه کنه...یکی اومده که همش بداخلاقی و غم و غصه و نه نمیشه و این حرفاست؟ رهاش کن بره ، عمر واسه این حرفا خیلی کوتاهه !
-
کینه ...اونم به بلاگر؟؟؟
دوشنبه 12 آذر 1403 10:46
آیا بخاطرِ چند خریدِ ساده دیشب ، میبایست بلاگر و موردِ بغض و کینه خود قرار بدید ؟! هر چی هم میگید ، خودتونید ! لبخند
-
مادر؟ زن؟
دوشنبه 12 آذر 1403 09:23
آقایانِ محترم : خانمها به مردی که علاقه دارن علاوه بر دوست بودن ، معشوقه بودن ، همراه و همصحبت بودن ، گاهی هم دوست دارن براش مادری کنن ، مانعشون نشید . از دید من درونِ وجودِ همه خانمها علاوه بر یه زن یه مادر هم هست ،حتی اگه هنوز بچه ای نیومده باشه ، این حسشون رو به مردِ زندگیشون منتقل میکنن ، اگه گاهی مثلِ بچه ها...
-
آقایانِ محترم :
شنبه 10 آذر 1403 12:15
هرگز سعی نکنید جلوی گریه خانمها رو بگیرید ، با هر قطره ، غصه هاشون ، غمهاشون ، بارِ سنگینِ حرفهای نگفتشون خالی میشه ، سبک میشن ، مثل هوایِ ابری میمونه ، تا نباره باز نمیشه !
-
سادست !
جمعه 9 آذر 1403 10:16
همیشه همینطوره و سادست ، واقعا لازمه باز تجربش کنید ؟ عشق با احساس شروع میشه و با منطق تموم !
-
هستی؟
جمعه 9 آذر 1403 08:37
منتظرِ و بدنبالِ یه آدمِ ایده آل و همه چیز تمامی؟ خودت هستی؟
-
شامِ خاص !
پنجشنبه 8 آذر 1403 18:43
شامی که هر کس تا بحال نخورده....پیتزای مخصوص بلاگر !
-
کارشناسان محترم :
چهارشنبه 7 آذر 1403 18:53
دیگه عکس واضحِ شام خوشمزه بلاگر رو گذاشتم ، سوالِ ساده ، لطفا ترکیباتشو بگید !
-
حلالِ مشکلات !
سهشنبه 6 آذر 1403 19:31
میگم یه سری واژه های زیبایِ عاشقانه چرا یجورایی منسوخ شده و دیگه ازش استفاده نمیشه؟ مثلا : خاطر خواتم یا فدات بشم الهی...داشتم یه آهنگِ قدیمی گوش میدادم ، یادش افتادم...خانمهای گرامی ، روزی یبار با آهنگ خاطر خواهِ عهدیه برای همسر یا پارتنرِ محترمتون حرکاتِ موزون داشته باشید ، بیشتر مشکلات حل میشه ! لبخند
-
نمیشد؟!
سهشنبه 6 آذر 1403 11:53
چرا وقتی حس میکنی داری از دستش میدی ،خوب میشی و به خواسته هاش توجه میکنی و یادت میفته که خیلی دوسش داری و بدونِ او نمیتونی؟ حالا نمیشد اون موقعی که هنوز حرفی از جدایی نبود و هر وقت میخواستی میتونستی ببینیش و کنارت بود ، همینطور میشدی؟!