بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

نزدیکان !

توصیه میکنم تحت هر شرایطی بودید و هر اتفاقی توی خانواده براتون افتاد و هر چقدر ناراحت بودید، از بدگویی نزدیکانِ خود نزدِ دیگران خودداری کنید ، شنونده در ابتدا نظرش نسبت به خودِ شما  تغییر میکنه !

خصوصی !

توصیه میکنم ، به کسی نزدیک شید و یا اجازه نزدیک شدن بهش بدید که حریم خصوصی خودش براش خیلی مهم باشه ، او مواظبِ حریم شما هم خواهد بود !

زنانِ دست در جیب !

خانمهایی که کار میکنید و دستتون تو جیبتونه و به اتکای اون جلوی مردتون می ایستید و گاهی به مرز بی احترامی هم نزدیک میشید ، از اون جیب شاید پول دربیاد ولی زندگیِ همراه با آرامش و مهر و محبت  در نمیاد !

توهمِ بهترین بودن!

بعضی از انسانها حس میکنن از هر نظر کامل هستند و مشکلی ندارند و همه ایرادها از سمت شخصِ مقابلِ زندگیشون هست ، بهترین بودن را بسادگی برای خودشان استفاده میکنند و قاطعانه خودشان را از جملۀ بهترین ها میدونن و بر مبنای مطلبی که بر روی آن بحث است و هنوز پذیرفته شده نیست (بهترین بودن) ، مابقی مطالب را عنوان میکنند و جانب حق را بخودشان میدهند!

اجازه بدین همون جمله اول را بپذیریم ، سپس بر اون مبنا وارد سایر موارد بشید !

از من گفتن !

یه توصیه به آقایانِ دم بخت ، خانمها دور از برادر و خواهرشون میتونن زندگی کنن و تا حدی سختی های زندگی را هم میتونن تحمل کنن (امیدوارم!)  ، ولی دور از پدر و مادرشون نه ، خام نشید و گول نخورید ، از شهرِ خودتون همسر اختیار کنید ، همون شهری که پدر و مادرِ همسرتون آنجا زندگی میکنن ، از من گفتن !

پاییزِ شاد !

چرا هر آهنگی برای پاییز خواندن غمگینه؟؟؟

فصل به این زیبایی و قشنگی ، با عنوان آهنگ شاد برای پاییزدر گوگل جستجو کردم ، همشون مایه غم و اشک و آه بودند ! (لبخند)

دیگه به پاییزِ زیبا ظلم نکنیم ، عادتِ بدیه برای یه چیزایی رنگ غم بزنیم ، از دیدِ من همه چیز را با خوشحالی و شادی تفسیر کنیم و از خودمون عُرف های اندوه نسازیم !

همه چیز توی دلِ ماست ، نه غروبهای جمعه دلگیره، نه هوای ابری ، نه این پنجشنبۀ شادِ پاییزی !


دانلود آهنگ انتخابی بلاگر برای این روزِ شاد و زیبای پاییزی

نکته ظریفِ مردانه !

از دیدِ من ، ذاتا آقایان میل به انتخاب شدن ندارند !  مایل هستند که انتخاب بکنند ، در مورد خانمها نمینویسم چون یک مفهوم است و نیاز به حس کردن دارد و من آن جایگاه را ندارم ولی بر مبنای تجربه شاید اگر به یک خانم بگویید، شما بهترین انتخابِ من بودید ، لذت هم ببرد !  آقایان از این جمله خوششان نمیاید.

اینکه آقایان  بر چه مبنایی انتخاب میکنند موضوع این نوشته نیست ، صرفا این حس را به او منتقل نکنید که شما از میانِ گزینه های مختلف انتخاب شدید !

هر چند که حقیقت همین است که انسانها همدیگر را انتخاب میکنند .

پنجشنبه عزیزم، سلام ، صبحتون بخیر !

دقت کردید شبِ یه سفرِ خوب آدم از اشتیاق بد میخوابه یا زود از خواب بلند میشه؟ برای من پنجشنبه ها اینجوریه ، ساعت 7 صبح از خواب بلند شدم ، با اینکه پنجشنبه ها را سر کار نمیرم (البته اگه کاری پیش نیاد) ولی نتونستم بیشتر بخوابم.

داشتم فکر میکردم میشه یه قرارِ دسته جمعی هم گذاشت ، حتی تو این اوضاع !

هر کس با ماشین خودش بیاد و از ماشین هم خارج نشیم ، اگر با علامتهای مورس هم آشنایی داشته باشید ، میتونیم با چراغ زدن با هم حرف هم بزنیم (لبخند)

هوا بد جور پاییزیه ، ابرای یه دستِ خاکستری کلِ آسمونو گرفته ،آذر ماه داره میاد ولی این ماهو  زیاد پاییز نمیدونم ، یه جورایی بیشتر شبیهِ زمستونه ، همونجور که اسفند را زیاد زمستون نمیدونم و حس میکنم بیشتر به بهار تعلق داره !

روزای پاییزِ 99 هم داره میگذره ، سال پیش این موقع چه میکردیم؟ سال دیگه این موقع اگر باشیم ، چه میکنیم؟ جالب میشد اگر یه سیستم تصویری از تولدِ ما را تا حالا ضبط میکرد ، مثلا الان میزدیم دقیقا 29 آبانِ 1380 ،ساعت 7 صبح ،  فیلمِ اون روزمون را میدیدیم، حرفهایی که زدیم کارای خوب و بدی که کردیم ، غصه های بی دلیلی که خوردیم و الان همشو یادمون رفته و ...

ولی هنوز تو آبان هستیم ، به آبان ماهیا درود میفرستم و به آذر ماهیا سلام میکنم ،همنشین های خوب ، پنجشنبۀ عزیزتون خوش !


مهریۀ مردانه !

از خانمها یه سوال دارم ، اگر آقایان مهریه داشتند ، عندالمطالبه ( هر گاه درخواست شود) پرداخت میکردید؟

چون میخواستند زندگیشان را با شما شریک شوند و به شما حسی پیدا کرده بودند ، متعهد میشدید هر زمان که درخواست میکردند مبلغی پول بهشون پرداخت کنید ؟

اگر توانِ پرداخت نداشتید حاضر بودید محبوس بشید ؟

لحظه ای جایتان را عوض کنید و ببینید آیا قبول میکردید؟

آشپزی مردانه : شامِ شبِ پنجشنبه عزیزم!

در این شب پنجشنبه عزیز ، بادمجان را مورب برش میزنیم و کمی نمک ، بعد نمک زدن بادمجان آب میندازه با یه دستمال تمیز آبشو میگیریم و بهمراه قارچ و کمی روغن زیتون در فر با 250 درجه و حدود 45 دقیقه میذاریم ، گوشت چرخکرده را با فلفل سیاه  و پیاز رنده و کمی نمک مخلوط میکنیم و سرخ کرده و برگر خودمان را آماده میکنیم.

نتیجه :

https://s16.picofile.com/file/8414478500/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B8_%DB%B1%DB%B9%DB%B5%DB%B6%DB%B4%DB%B9.jpg

 

متهم کیه؟ !

از اینکه حریم خصوصی دیگران را رعایت و کنجکاوی خودمون را کنترل کنیم قبلا نوشته بودم ، از دیدِ من بعضی وقتا کسی که حریمِ خصوصیِ ما را رعایت نمیکنه ، خودمون هستیم !

وقتی براحتی اسرار و رازهای زندگی را به کسی (دوست ، آشنا ، بستگان و ...) میگیم ،متهمِ اصلی عدم رعایت حریم خصوصیمون خودمون خواهیم بود.

باور کنید خیلی وقتا لازم نیست همه چیز را بگیم ، مطمئن باشید نگفتن خیلی مسائل باعث پشیمونی  نمیشه بلکه گفتنش ممکنه بعدها باعث پشیمانی و تاسفِ خودتون و سوءاستفاده دیگران بشه.

توصیه میکنم خصوصا در هنگام غلیان احساسات به فردا هم فکر و کنترل شده دردِدل کنیم !

کفشِ سیندرلا !

از دیدِ من با کمی رعایت میشه انتخابهامون را از بد و بدتر به خوب و خوبتر تبدیل کنیم !

یکی میاد و بهتون پیشنهاد یک آشنایی را میده ، قبل از اینکه با او شروع کنید به این فکر کنید که وقتی وارد یک رابطه میشوید ، آرام آرام منطق جای خودش را به احساس و عادت خواهد داد ، بعد از مدتی ، حتی اگر متوجه شوید او اصلا خواسته شما هم نبوده ، دل کندن و ترکِ عادت با او برای شما سخت میشود ، خیلی مهم است که قبل از هر اتفاقی ، برای خود یک سری معیار تعریف کنید و هر کسی آمد ابتدا کفش سیندرلا (معیار ها) را با پای او امتحان کنید ، اگر نمیخورد توصیه میکنم به هیچ عنوان واردِ رابطه با او نشوید ، تا به شخصی برسید که معیارهای اولیه لازم را از دیدِ شما داشته باشد.

این میتواند صرفا یک شروع باشد ، ولی یک شروعِ خوب !

عصاره احساس !



یه روزی اگر در مقابل اشک دلتنگی کسی قرار گرفتید، قطره ای ازش بنوشید ، عصاره احساس یک انسان است !

چی فروختی و چی نخریدی ؟!

همه ما پدری داشتیم یا داریم که سالها پیش میخواست یه خونه ویلایی با استخر به قیمت ...(خیلی ارزان) بخره ولی نخریده یا یه خونه ویلایی داشته که به قیمت خیلی ارزان فروخته !

اونایی که در میانسالی هم هستند شاید خودشون از این کارا کردند ، چیزی را نخریدند یا فروختند که الان گران شده !

هی بشینیم افسوس بخوریم و یادآوری کنیم که اگر این کار یا اون کار را میکردیم الان وضعمون اینجوری یا اونجوری بود ، غیر اینکه بهتون فشار روحی میاره ، اتفاق دیگه ای نمیفته ،نمیشه بگم بهش فکر نکنید ، هیچ چیز حتی خودِ آدم هم نمیتونه جلوی افکارش را بگیره ، فکرمون آزاد ترین چیزیه که داریم ، ولی براتون یه پیشنهاد دارم ، هر وقت این فکرا آمد سراغتون بدون علت بخندید ، حتی شده الکی !

امتحان شده ، شما هم همین الان امتحان کنید ، جواب میده ، چون با این پُست احتمالا براتون یادآوری شده که چی فروختی و چی نخریدی  ! (لبخند)

رفتار ارگانیک !

وقتی میخواهیم غذا بخوریم ، بدنبال غذاهایی هستیم که طبیعی تر و سالم تر تولید شده اند و آنها را برای جسمِ خودمون بهتر میدونیم.در مواد غذایی ارگانیک و طی فرآیند رشد از مواد شیمیایی یا تغییراتِ دیگری که آنها را از طبیعت خود دور میکند، استفاده نمیشود.

از نظر من روح هر انسان هم غذای ارگانیک میخواد ، رفتار طبیعی میخواهد ، اگر مردی حس میکنه نمیتونه نقش درستِ و طبیعی خودشو در هدایت یک خانواده یا رابطه ایفا بکنه ، توصیه میکنم وارد این وادی نشه ، اگر زنی حس میکنه که حس ریاست طلبی داره یا اونی نیست که بتونه در حمایت یک مرد زندگی کنه ، او هم نباید بفکر زندگی  بی دردسر در کنارِ یک مرد باشه.

دور بودن از طبیعت رفتارهای زنانه و مردانه  گاه بر اثر مشکلات ژنتیک هست که بحث جداگانه ای میطلبد، ولی اکثرا بخاطر رفتارهای اشتباهی هست که در محیط یا تجربه های گذشته در ذهنِ ما شکل گرفته و ما را از آنچه واقعا هستیم دور کرده.

اگر خودتان احساس میکنید که رفتارهای شما باعث شده از زن یا مرد بودنتان دور شوید ، شما هم رفتار های ارگانیک ندارید ، به فکرش باشید !

زیباترین !


لبخند کسی که براتون عزیزه !

آشپزی مردانه : بشقاب مرغ و سبزیجات


اسفناج خرد شده ، گل کلم خرد شده ، هویج خرد شده   را تفت میدهیم ،فیله مرغ خرد شده   را بهمراه پیاز خرد شده و فلفل سیاه و کمی نمک سرخ میکنیم ،  مواد را با هم ترکیب میکنیم ، کمی آبلیموی تازه در انتها روی مواد میریزیم ، ساقه کرفس تازه را دوست دارم که با این غذا میشه همراه کرد.

ترسِ از دست دادن !

مواظب باشید بخاطرِ ترسِ از دست دادنِ کسی ، واقعا از دستش ندهید !

وقتی این نگرانی درونِ شما هست که ممکن است او را از دست بدهید ، کُنشِ شما تغییر پیدا میکند ، ممکن است در رفتارتان با شخصِ مقابل ، مواقعی خیلی غمگین ، غوطه ور در افکارِ سیاه یا دچار استرس باشید و عکس العمل های غیر عادی نشان دهید و این حسِ بد را به او هم منتقل نمایید.شاید او نتواند این رفتارها را تحمل و از شما واقعا دور شود !

در این مواقع از دیدِ من بهتر است مسئله را با خود او مطرح نمایید وگرنه این ترس در شما بیشتر خواهد شد و هر رفتار طبیعی او را حرکتی به سمت جدایی تفسیر خواهید کرد.

کفِ خواسته ها !

از نظرِ من ، کسی که کَفِ خواسته هایتان را تامین کرد ، با او بمان ، کمی تلاش کنید قابلیت بیشتر شدن تا سقف را هم خواهد داشت ، نفرِ بعد معلوم نیست به همان کَف هم برسد و یادمان باشد شروعِ دوباره همیشه هزینه های خودش (مهمترینش زمان) را خواهد داشت !

یه ... !


یه هوای ابری ، یه ساحل شنی ، یه سری موجهای آروم و پیاپی ، یه جفت دست چفت شده ، یه آرامشِ خوب ، یه کم قدم زدن ،یه ردپای خیلی نزدیک بهم ،یه کم نسیم دریا ، یه شونه که یکی بهش تکیه داده ...

تسلط!

از نظر من کسی میتونه کنترل خوبی روی اطرافیانش داشته باشه که ابتدا بتونه روی رفتار خودش مسلط باشه !

آغوشم !

دانلود پست صوتی

***

آغوشم صدایت میکند

دستهایم گویای دلتنگیم

سخت در آغوشت میگیرد !

پوستِ تنم را میشکافم و

درونم جایت میدهم

از این نزدیکتر؟

از این عمیق تر؟

باشد که یکی شدن

فصل شکفتن تو از درونِ من

آغاز ریشه زدنمان باشد

سینه ای که از سَر خالیست

از دل نیز تُهیست !

به امیدِ شکست !

علت اینکه خانمها گاهی با مردشون میجنگند نکته ای دارد که بد نیست بدانید ، آنها برای پیروزی نمیجنگند ، آنها به امیدِ شکست میجنگند !

یکی از دلایل انتخاب یک مرد توسط یک زن ، قدرت او در رهبری و کنترل زندگی است ، هیچ زنی از مرد ضعیف خوشش نمیاشد و برعکس هیچ مردی از اینکه زنی در مقابلش سر و گردنی بالاتر باشد را تحمل نمیکند.

بعد از شروع زندگی هراز گاهی خانمها برای امتحان قدرت و توان مردشان با بهانه کردن موضوعی شروع به جدال میکنند و امید دارند مردشان بتواند پیروز شود و خودشان شکست بخورند در این شکست برایشان این مسئله روشن میشود که هنوز او همان مردِ قوی و قدرتمندِ روزِ اول است و شاید تهِ دلشان از شکستِ خود خوشحال هم باشند !

مردی که در یکی از این تلاشهای زن شکست را بپذیرد و ضعف از خود نشان دهد ، دیگر در چشم آن زن بعنوان رهبر آن خانواده پذیرفته نخواهد شد و اولین کسی که از او منزجر میشود ، همان زنی است که با او جنگیده !

کمی سیاست لطفا !

از نظرِ من مهمترین چیزی که باعث میشه یک زن پیش همسرش عزیز باشه ، میزان مطیع بودنِ اونه!

اگر زنها در زندگی کمی سیاست بخرج بدن  ، مطمئن باشند در اکثر موارد مردشان در نهایت کاری که ایشان میخواهد را انجام خواهند داد .

مردها از مخالفت خوششان نمی آید ولی میشود همان نظر مخالف را جوری (در زمان و مکان مناسب) مطرح کرد که حداقل از نظر ظاهر مخالفت به نظر نرسد !

خانمها میتوانند نظر خود را هر چند مخالف نظر مردشان بگویند و فقط این جمله طلایی را در انتهای نظرشان اضافه کنند:

نظر من اینه ولی هر جور شما خودتان صلاح میدانید!

وقتی با حسِ غرورِ یک مرد کاری نداشته باشید و آن را به نحوی تامین نمایید، هم حرف خود را زدید ، هم به او بعنوان رهبر خانواده احترام گذاشتید و هم در صورتی که آن درخواست در توانِ مادی یا معنوی مرد باشد ، بدانید احتمال انجام شدنش بسیار بیشتر از موقعی است که با بدخلقی و ناراحتی مطرح شود.

کمی سیاست لطفا !

تعیین کننده تعداد فرزندان کیست؟ !

وقتی زندگی شروع میشه قطعا یکی از انگیزه های اون فرزند آوری هست ، پدر و مادر به دلایل زیاد که نمیخوام در این نوشته بهش بپردازم مایل هستند که بچه دار بشن ، از نظر تعداد ممکنه احساس نیاز  به 2 ، 3 ، 4 و یا بیشتر تمایل داشته باشند.

موضوع این است که تصمیم برای این قضیه بیشتر بر عهده پدر است یا مادر؟ قطعا مسئولیت های مادی و معنوی فرزندان مشترکا بر عهده هر دو میباشد ولی با اینکه مرد هستم ، به این باور دارم که این مادران هستند که در نهایت بار بیشتری را بر دوش خواهند کشید و از نظرِ  جسمی و روحی درگیری بیشتری با رشد فرزندان خواهند داشت.

از دیدِ من توافق بر سر تعداد بچه ها  قطعا میبایست با رضایت مادر انجام بگیرد ، یعنی اگر پدری تعدادِ زیاد یا کم بچه میخواهد میبایستی حتما نظر مساعد مادر را جلب بکند، حتی ممکن است مادری بیش از تعدادی که پدر خانواده در نظر داشته باشد تمایل به فرزند آوری داشته باشد و این یک نیاز طبیعی است و سرکوب آن توسط پدر صحیح نمیباشد ، رضایت و همراهی مادرِ خانواده شرط سلامت آن زندگی و محیطی که کودکان در آن رشد خواهند کرد ، میباشد.

با بی ادب ادامه نده ! رمز 1212

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شخصیت های متفاوت !

انسانها وقتی با کسی برخورد دارند (مثلا در زمینه روابط عاطفی) و آن را به حافظه خود میسپارند و در برخورد بعدی از آن استفاده میکنند ، وقتی شخص جدیدی در مسیر زندگیشان قرار میگیرد ، طبق عادت همان برخورد یکسان را با او انجام میدهید شاید رفتارها در بعضی موارد شباهتهایی به هم داشته باشد ولی هر انسان شخصیت منحصر به فرد خود را دارد که مثل اثر انگشتش با دیگری متفاوت است و او را متمایز میکند ، از دیدِ من همیشه این آمادگی را داشته باشید که با انسانی متفاوت از نظر شخصیت  آشنا بشید و همیشه از یک عکس العمل یکسان در مقابل همه استفاده نکنید.

برخورد با هر  انسان ، رفتارهای متفاوتی را میطلبد که شاید با همان روش شخص قبلی که به آن عادت کردید فرق داشته باشد !

طبیعت گردی پاییزی !

امروز طبق وعده ای که دادم به خارج از شهر رفتم و پاییز را نفس کشیدم ، چند عکس از حاصل امروز برای همنشین های محترم و گرامی مجازی  ، توصیه میکنم تا برگها روی درختها هستند از دست ندهید این پاییزِ زیبا را !


https://s16.picofile.com/file/8413733168/2020_11_12.jpg



https://s17.picofile.com/file/8413733218/2020_11_12_1.jpg


https://s16.picofile.com/file/8413733318/2020_11_12_4.jpg





https://s17.picofile.com/file/8413733268/2020_11_12_2.jpg



https://s17.picofile.com/file/8413733284/2020_11_12_3.jpg

یادم تو را فرآموش !

میدونید چی میشه که آدما از یادِ هم میرن؟ وقتی با هم هستن برای هم خاطره نمیسازن!

خاطره ساختن برای آدمای منطقی خوبه ، اگه یه روز همه چی تموم شه اونو راحت میپذیرن ولی برای آدمهای احساساتی خیلی سخت خواهد بود ، تصور کنید جاهایی که رفتین دیگه نمیتونین برین  ، حرفایی که زده یا تکیه کلامش را اگر هر جا بشنوین یادش میفتید ، هدیه هایی که براتون خریده هر وقت نگاهشون میکنین همه چیز زنده میشه براتون و حتی ماه تولدشو اگه بدونی هر سال توی اون ماه یادش میفتی ، غذایی که دوست داره را وقتی میخوری از گلوت پایین نمیره ، حس میکنم برای احساساتیهاخوب نیست با کسی که بهش حس دارن زیاد خاطره بسازن  ، با شما هستم  احساساتیا،  زیاد خاطره نسازید!

تو پاییز زیرِ بارون با کسی قدم نزنید ،  این یکی رو که محاله یادتون بره !

ناردانهِ مان !

هر روز که به محل کارم میرم ، چون فشار کاری در صبح ها بیشتر است ، معمولا با عجله از حیاط رد میشم ، دیروز صبح بصورت اتفاقی به درخت انار حیاط محل کار که نگاه کردم ،  پاییز رو دیدم ، گفتم شما را هم با خانمِ ناردانه مان آشنا کنم !


https://s17.picofile.com/file/8413679600/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0_%DB%B0%DB%B9%DB%B0%DB%B3%DB%B0%DB%B5.jpg


https://s17.picofile.com/file/8413679826/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0_%DB%B0%DB%B9%DB%B0%DB%B4%DB%B2%DB%B4.jpg

آشپزی مردانه : خورشت کاری با مرغ

یک مرغ درسته را با پیاز و یک لیوان آب میپزید ، در حال پخت 4 قاشق پُر پودر کاری را به آن اضافه میکنید ، نمک کم بزنید چون پودر کاری کمی نمک داره ، وقتی مرغِ شما در حالِ پخت بود 3 لیوانِ دیگه آب بهش اضافه کنید و اجازه بدید مرغ و کاریِ شما قل بزنه ، برنج کته بذارید و وقتی خورشت شما ولرم شد ، کمی خامه به آب خورشت اضافه کنید و بهم بزنید و با برنج بخورید ، من از کاری سیر نمیشم !

https://s16.picofile.com/file/8413629376/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B1_%DB%B1%DB%B8%DB%B4%DB%B3%DB%B1%DB%B8.jpg

پنجشنبه پاییزی !

فستیوال رنگ برگها داره تموم میشه !

روزای آخریه که میتونین از یکی از زیباترین فصل های سال استفاده کنید ، یه جورری خودتون رو به پاییز برسونید ، ببینیدش و روی خش خش برگاش قدم بزنید ، حس خیلی خوبی داره ، فردا 5 شنبه  پاییزی  است ، پُرِ رنگه ، هر جور شده خودمو به  زیبایی پاییز میرسونم ، همین فردا !

کمال گرایی و کمبودها !

از دید من انسانها همیشه بدنبال چیزهایی هستند که ندارند !

از نظر مادی این خیلی بارز هست و براحتی میشه اونو دید ، بدنبال خونه ، ماشین ، ثروت و ...

از نظر مفهومی کمی دقت میخواد که مرحله اولش هم خودشناسیه ، وقتی بدونی چی کم داری دنبالش میگردی و سعی میکنی اونو در شخص دیگری پیدا کنی ، تا به تعادل برسید .

احساس کم داری و زیادی منطقی هستی بدنبال فردِ احساساتی میگردی.

خسیس هستی بدنبال آدم دست و دل بازی

شیطون هستی ، آدمِ آروم را میپسندی

نامنظم هستی بدنبال  انسان منظم میگردی

...

و تمام مفاهیم دیگه هم کم و بیش همینطورند ، اگر به نزدیک ترین و صمیمی ترین دوستتون نگاه کنید میبینید بیشترین اختلاف را از نظر مفاهیم با شما داره. حتی ممکنه که خودتون هم متوجه نشید ولی ناخودآگاه انتخابهای شما در حقیقت کمبودهای شماست !

کمال گرایی خواسته انسانهاست ولی نمیتونه به تنهایی همه مفاهیم را در خودش و بصورت کامل داشته باشه ، با پر کردن جاهای خالی و کمبودهای وجودش  توسط شخصِ دیگه میتونه به این خواسته برسه .

توجه مُداوم !

اگر کسی در ماه اول آشنایی به شما توجه لازم را داشت و در ماه های بعد به بهانه های مختلف دیدید که از میزانِ توجه او کم میشود ، بدانید این رّوندِ کاهش ادامه خواهد داشت ، تا دیگر چیزی از آن باقی نماند!

به نظرِ من :  ادامه ندهید !

نرو ، نرو، نرو !

کسی میخواد بره ، اصلا توی زندگی هستین و تا کوچکترین بحثی میشه میگه میخوام برم ، از دیدِ من هر چی بیشتر مُصِر بشی که نرو اون بیشتر این رفتار را از خودش نشون میده ، بی تفاوت باشی و بهش توجه نکنی ، احتمال رفتنش خیلی کمه ، یه بار امتحان کن !

شریکِ خوبِ زندگی !

وقتی توی زندگی قدرتی دستت اومد و بعدش تغییر رفتار ندادی ، شریکِ خوب و ارزشمندی هستی !

توضیح برای پست های رمزدار با رمز مشخص


با احترام فراوان به تمام همنشینهای گرامی، بعضی مطالب ممکن است کاربرد خاصی برای بعضی نداشته باشد و یا محتوی آن تلخ باشد، انتخاب با شماست که با توجه به عنوان مطلب ، مایل باشید  بخوانید یا نه  !

با رمز دار بودن پست در لحظه اول محتوی دیده نمیشود ولی رمز آن در عنوان قابل مشاهده میباشد.

لطفا فقط کسانی بخوانند که در زندگی مشترک مشکل دارند ! رمز 6666

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

نه به هیچگونه دخالتی !

وقتی به کسی اجازه دخالت مثبت در زندگیتون را میدید ، روزی اگر خواست دخالت منفی هم بکنه ، دیگه نمیتونین جلوشو بگیرین !

زمانِ تبرئه !

این را برای کسانی مینویسم که در روابط بی اعتماد هستند تا خلافش ثابت بشه ، نمیشه همیشه با تردید به کسی نگاه کرد و منتظر بود از او اشتباهی سر بزند ، عمرِ ما کفافِ صبر خیلی طولانی را نمیدهد، با کسی آشنا شدید و بعد 6 ماه الی یکسال از او اشتباهی ندیدید ، البته در یک رابطه مداوم و موثر، او همانی است که میگوید ، شک بس است ، زمانِ تبرئه او فرآرسیده !

اعتماد بیشتر !


به آدمی که در  شروع یه آشنایی و رابطه ، بیشتر سخت میگیره ، بیشتر اعتماد کنید !

حرف تجربه !


بعضی وقتا که کسی از تجربه هاش از زندگی براتون میگه، تا چه حد به حرفش گوش میکنید؟ به حرفاش فکر میکنید؟ سعی میکنید اونا رو تو زندگی خودتون پیدا و ازشون استفاده کنید؟ یا انگار که دارید قصه گوش میکنید باهاش برخورد میکنید؟ فکر میکنید باید خودتون تجربه کنید تا براتون مفید باشه؟

باشه ، امیدوارم در هزار سال دوم زندگیتون بتونید خوب زندگی کنید !


تفسیر نظر سنجی کنجکاوی

یعنی یه لحظه نگران شدم !

اینهمه کنجکاو منو محاصره کردند؟ (لبخند)

71 درصد البته از آمار بازدید کنندگان محترم این وبلاگ ،  کنجکاوی خود را زیاد میبینند ، البته مطمئنم اگر قرار بود این نظرسنجی بهمراه اسم واقعی و یک قطعه عکس 3*4 برگزار بشه ، 99 درصد گزینه " اصلا کنجکاو نیستم" را انتخاب میکردند.یه توصیه برای کسانی که حس میکنن زیاد کنجکاو هستند ، اگر خانم هستند دارند با طبیعت خود حرکت میکنند و نگران نباشند ، شاید اگر غیر این بود جای تعجب داشت !

ولی اگر آقایانی هم بودند که گزینه زیاد را انتخاب کردند ، از دیدِ من میبایست در این رفتار خود تجدید نظر نمایند، شخصا از کنجکاوی ، حتی زیاد خانمها خوشم میاید چون احساس میکنم حرکت رفتارهای ایشان بر مبنای ذاتِ زنانه میباشد.

***

دو گروه کم و متوسط که به نسبت رای کمتر داشتند ، احتمالا به این نقطه رسیدن که زیاد دانستن همیشه مفید نیست ، وقتی مطلبی خصوصا از حریم خصوصی کسی را متوجه میشویم ، مسئولیتی هم بهمراه دارد و نگهداشتن آن در سینه کار آسانی نمیباشد.

***

از تعداد کمی هم که اصلا کنجکاو نیستند ، احتمالا یا اقایان هستند یا خانمهایی که بر اثر کنجکاوری دیگران در زندگیشان دچار مشکل شدند و حس خوبی نسبت به این رفتار ندارند.

***

با سپاس از شرکت کنندگان محترم نظر سنجی

بلاگر کیست؟ !

از دیدِ من هستند کسانی که تا یک مکالمه کوتاه با کسی دارند فکر میکنند باید عاشق و معشوق شوند  و بشدت باید از نظر حسی و روحی متعهد و  وابسته بهم باشن  (بدون نگاه جنسیتی) ، تا کنون به کسی نگفتم دوستت دارم (مجازی و واقعی) و نخواهم گفت که حرمت و مسئولیت این 2 کلمه را بسیار زیاد میدانم ، شاید در حدی که از توانِ خود خارج میبینم !

به عقیده من حرف زدن  دو انسان نه قصد ابراز علاقه است و نه عشق و عاشقی  ، صرفا حرف زدن است !  و گاه انتقال تجربه و تبادلِ نظر ، فارغ از جنسیت.

صحبت با همنشین های مجازی  ، نظر دادن و گرفتن ، پرسش و پاسخی در افکارشان ، شامل هر موضوع و صرفا از مفاهیم ، برایم ارزشمند است ،شخصا بدنبال این نیستم که کجا هستی و کارتان و سن و اسمت چیست !

از دید من در محیطی مانند وبلاگ مهمترین علت بودن ، تبادل فکر و اندیشه است .

کلام و انتخاب آن برای من ارزش زیادی دارد ، حرفهایم را ساده میزنم ولی تمامی آنها باورهای پذیرفته شده من هستند و نمیگویم لزوما صحیح و درست و کاربردی برای همه، صرفا عقاید و تجربه های شخصی را بازگو میکنم ،مطالب نوشته شده در وبلاگ تماما افکار و ذهن خودم است  ، بارِ کلمات برای من بسیار مهم هست و گاه حس میکنم آنها در ذهنِ من سنگین هستند و وزن دارند !

برای مخاطبین محترم وبلاگ از همنشین مجازی استفاده میکنم ، براحتی به کسی دوست یا دوستان نمیگویم ، نه اینکه از مفهوم دوستی گریزان باشم اتفاقا چون آن را بسیار مهم و باارزش میدانم نمیتوانم بسادگی این لفظ را استفاده کنم.

انگیزه بودنِ من در اینجا  پاسخی به این سوال است ، چرا هستیم؟ و پاسخش از دیدِ من ، چون فکر میکنیم !

به زندگیت برس !


دلت خیلی میخوادش؟ دوسش داری؟ حس میکنی میتونه آرومت کنه؟ بدون او بودن براتون سخته؟برات این مهمه که یه روز پاییزی باهاش قدم بزنی؟ حس درونیت اینه که این خودشه ؟ مهم نیست که جواب او چی هست ، مهم حس شماست ، منتظر این نباش که او هم به حس شما برسه ، مهم اینه که شجاعت اینو داشته باشی که حستو بهش بگی ،حداقل دیگه به خودت بدهکار نیستی ،  جوابش هر چی میخواد باشه ، تکلیفت با خودتون روشن میشه !

چرا اینا رو بخودش نمیگی ؟ منتظر دوست داشتن اونی ؟ پس دوسش نداری ،به زندگیت برس !



جهانِ موازیِ ذهن !

به نظرِ من ، جهانِ موازی وجود دارد !

گاهی پیش میاد وقتی که داری به یه چیزی فکر میکنی و حسابی ذهنت مشغوله و یه مسیر را میری حالا چه رانندگی چه پیاده ، بعد که به مقصد میرسی ، حس میکنی خودتم نمیدونی اون مسیر را چطور آمدی !

چشمات بازن ، از میون ماشینها رد میشی ، حتی بخوبی رانندگی میکنی، راهنما میزنی میپیچی ، مسیر را هم درست میری  ولی از اینکه چطور آمدی ، هیچی یادت نمیاد و انگار چیزی ندیدی  !

این نشانه های هست که ما در ذهنمون هم زندگی میکنیم و دنیای دیگه ای داریم  و انسان این قدرت را داره که گاهی در آن واحد در هر دو دنیا باشه ، حتی با عمیق تر شدن افکارمون شاید ارتباط ما با این دنیا کاملا قطع بشه و فقط توی فکرمون زندگی کنیم ، عقیده دارم ما در 2 جهانِ موازی ذهن و این دنیا  زندگی میکنیم ! (لقبِ واقعی را به این دنیا نمیدهم چون هر دو را واقعی میدانم)

تفاوت عمده جهانِ ذهنِ ما اینه که آنجا هیچ محدودیتی نداریم به فاصله بستن پلکها میتونیم پرواز کنیم و به کوه های آلپ برسیم یا بهمراه کسی که دوستش داشتیم  و اکنون در کنارمون نیست در میان درختان پاییزی جنگلهای سیسنگان قدم بزنیم ، هر زمان آفتاب بخواهیم یا باران نرم بلافاصله به آن میرسیم. خانه های رویاییمان را بسازیم و با هر کس که دوست داریم در آن زندگی کنیم.

توصیه میکنم اگر میخواهید جهانِ ذهنِ شما ملموستر به نظر برسد و حسش کنید ، آن را بعنوان یک رویا برای این دنیا تصور نکنید ،در آنجا برای خود زندگی جداگانه ای داشته باشید ، آنگونه که فقط خودتان میپسندید،در دنیای ذهنتان قانون را شما مینویسید و تغییرش میدهید ، آنجا  فرمانروای مطلق شمائید !

غیر مترقبه !

تا چه حد برای حوادث و اتفاقات ناگهانی و غیرمترقبه آمادگی دارید؟

شاید جالب نباشه ولی زندگیِ واقعی در کنار شیرینیهایش تلخی هایی هم دارد ، برای مثال از دست دادن یکی از عزیزان یا تعدیل نیرو در محل کار و از دست دادن شغل یا جدایی و طلاق  و ...

از دیدِ من خوبه گاهی به این مسائل هم فکر کنیم  ، بحثِ من در زمینه مالی نیست که آن صحبت جداگانه ای را میطلبد.

از نظر روحی تا چه حد به مسائل ناگهانی که شاید برخورد باهاشون سخت باشه فکر میکنید و  آماده هستید و براشون راهکار در نظر گرفتید؟

شاید تنها راهی که به ذهن من میرسه اینه که بپذیرمشون که هستند و فقط این نیست که برای دیگران اتفاق میفته و ممکنه روزی هم سراغ ما بیاد  ، این میتونه کمک کنه که دیگه آنچنان هم ناگهانی نباشه و در روزِ برخورد کمتر به ما صدمه بزنه !

تردید !

بلای بدیه و از دیدِ من یکی از اون چیزاییِ که اگه نتونی یه پاک کن برداری و از تو فکر و ذهنت پاکش نکنی مثل جوهری میمونه که توی یه آب زلال میریزی ، بسرعت پخش میشه و همه جا رو تیره میکنه ، هر رفتاری را در طرف مقابل با اون تردیدی که داری میسنجی  و بعد از مدتی به باورت تبدیل میشه و زندگیتو سیاه میکنه.

فقط هم در روابط زن و مرد نیست ، دوستی ، خانواده ، همکاران ... بهترین راهش هم اینه که همون لحظه که اومد سراغت ، بدون حاشیه و شفاف با او حرف بزنی ، از تردیدهات بگی و یا اونا رو برطرف کنی و  یا تایید بشه که تردیدتون بحق بوده ، چه تایید بشه و چه رد ، در هر دو صورت روح خودتون شفاف میمونه (حتی اگر طرف مقابل بپذیره که تردید شما بی مورد نبوده) ، اطمینان از اینکه چه اتفاقی افتاده باعث میشه آرامش بهتون برگرده.

میخوای وفادار باشه؟

آدمها را با کنترل و سرک کشیدن توی حریم خصوصیشون نمیشه بزور وفادار نگهداشت ! کسی بخواد کاری بکنه ، میکنه !

پسورد گوشیشو بدونی ، رمز ایمیلشو بلد باشی ، تعقیبش کنی یا حتی دوربین هم تو خونش کار بذاری ، در کوتاه مدت شاید ولی در دراز مدت جلوی کسی را نمیتونه بگیره.

از دیدِ من  نه تهدید جواب میده نه مراقبت ،  یه کار مطمئن میتونی بکنی ، براش بهترین باش !

بهش بگی اگر به خواسته هام توجه نکنی ،بسادگی میرم و ترکت میکنم ، اگر بدونه که بهتر از شما را نمیتونه پیدا کنه ، فکر از دست دادنِ شما باعث میشه اون خودش مواظب رفتارش باشه  !

لطفا این پُست را 2 بار بخوانید !


تجربه مهم!


وارد یک رابطه عاطفی با کسی شدی و نمیدونی باید چه بکنی ؟


یه توصیه برای کسایی که توی زندگی هستن یا میخوان به اون وارد بشن و یا توی یه رابطه عاطفی هستن:


کاراهایی یا حرفی را که به درست بودن اون اطمینان نداری ،نکن یا نگو !


کسی برای کاری که نمیدونستی درست هست یا نه و شما نکردی به شما ایرادی نخواهد گرفت !


به همین سادگی!