سلام پنجشنبه ایها، الان دارین بالا پایین میپرین؟ صبح این روز عزیز را با نم بارون و یه املت ساده شروع کردم
الان هم چند تا ساندویچ میخوام درست کنم و بزنم به جاده !
برگشتم براتون عکس میگیرم، شما هم بزنید بیرون (با رعایت و احتیاط)
فیلم کوتاه جاده چالوس 30 بهمن 99
یعنی واقعا میخواهید بخوابید ؟ و این لحظات عزیز رو از دست بدید ؟ با این ثانیه ها میشه زندگی کرد و حتی عاشق شد ! حالا این 5 شنبه را نخوابید و البته بهمراه 5 شنبه های دیگه ! (لبخند)
دارم اینو گوش میدم ، آذری های عزیز خوب بلدن با این آهنگ چه کنند !
بهترین روزهای زندگی آدم همیشه تولد و عروسی و ... نیست گاهی عنوان نداره ! یه موقع میبینید یه روزِ معمولی زندگیتون بهترین روزتون بوده ، بستگی داره تا کجا به اوج رضایت از بودنتون رسیده باشید و چه کسی را در کنار داشتید !
هر سختی و مشکلی دارین بالاخره که درست میشه ، مطمئن باشید همیشه اینجور نمیمونه ، چیزی که درست نمیشه ، زمان عزیزتونه که از دست میدید ، حالا که قراره 3-2 ماه دیگه بالاخره یه طوری بشه و این مشکل را فرآموش کنید ، چرا این چند ماه را هم از دست بدید؟ میگن عید آمده همو ببخشید با هم آشتی کنید ، خاطرات بد را کنار بذارید ،بلاگر اینو نمیگه ، میگه چه خوبه من هر هفته یه عید دارم ! (لبخند)
دارم اینو گوش میدم ، هموطنان عزیز کدام قسمت ایرانمون این لهجه شیرین را دارن؟
خودتو براش گرفتی؟ زیاد طولش نده ، یکی پیدا میشه خودشو برای اون نمیگیره !
دارم اینو گوش میکنم ...5 شنبه های عالی ادامه داره !
جدی بگیر ! دیدی یکی پیدا شده و 6-5 ماه هم گذشته ، رو حرفش بوده ، نتونستی یه تناقض تو حرف و عملش پیدا کنی ، آدمِ خوبیه ، کمیابه ، قدرشو بدون !
از هر کی بپرسی مهربونی ، میگه قطعا ، البته ، حتما !
آخرین مهربونی بزرگتو که خیلی تاثیر گذار بوده ، نه برای خودتون برای شخص دیگه ای ، دقیقا کی بوده ، کجا بوده ، نتیجه چی شده ؟ اصلا تفسیر من و شما از مهربونی چیه؟ کی به شما میگه مهربون ؟ خودتون؟ فقط نزدیکانتون؟ اینا را با خودتون مرور کنید !
بازم میگم ، آدما اونی نیستن که خودشون تصور میکنن ، اونی هستن که دیده میشن !
تنها در صورتی میتونی بهش نزدیک بشی که حس کنه اونو از خودت میدونی ، مشکلی براش بیاد انگار برای خودت پیش آمده ، با غمش غمگین و با شادیهاش شاد میشی ، اینو حس و باور کنه بهت نزدیک میشه !
نکنه از سختی و گرفتاریی که براش پیش آمده ،مثلا بخاطر اینکه حالا دیروز یا چند روز پیش یه جر و بحثی با هم داشتید ، لذت ببری و حتی توی دلت بگی آخیش دلم خنک شد !
اون اینو حس میکنه و ازتون دور میشه ، خیلی دور ! (لطفا با دقت دوباره این پاراگراف را بخوانید و اگر براتون پیش هم نیومده تو حافظتون نگهش دارید)
دارم اینو گوش میکنم ، یه جورایی نوستالژی شده !
روزهای غمگین و شاد همه داشتیم ، اجتناب ناپذیره ، ولی میشه با غمگین هاش جوری برخورد کرد که به اونا هم بخندیم ! آخه در مقابل خونه ای که توش هستید یه ذره هستی ، در مقابل این دنیا و کهکشان و هستی چی هستید؟ غم؟ شوخی میکنی؟ رها کن خودتو !
همه رو یه جور تصور نکنید ، یکی هست که تو قالبهایی که تا حالا باهاش برخورد کردین نمیگنجه ، نیاز به یه تجدید نظر توی نوع رابطه با او دارید ، اصولا هر آدمی قالبِ خاصِ خودشو داره ، همۀ آدمهای دنیا خاص هستند !
عمرم ، عزیزم ، نازنینم ، مهربونم ، جانانم ، شیرین تر از عسلم ، گلم ، بهترینم ، چقدر خوبه که هستی ، چه خوبه دارمت ، حس بودن با شما را با هیچی عوض نمیکنم ، ممنون ازتون که کنارمی ، میدونم وفاداری ، میدونم شما هم منو دوست داری ، آغوش من همیشه منتظرته ، برای دیدنتون لحظه شماری میکنم ، صبحی که چشمام بروت باز میشه ، همه چیز زیباست ، فراموش نشدنیه ، با تو بودن حس یکتایی بهم میده که با چیزی عوضش نمیکنم ، دستام همیشه نوازشت میکنه، پر از عشق و محبت ، مهرت از دلم نمیره ، افسوس که هفته ای یکبار میبینمت ! (لبخند)
برام داره مهمون میاد ، میبایست برم ، چند ساعت بعد میام ، شاید 10 شب به بعد ، خوش باشید و پنجشنبتون را خوب بگذرونید .
واقعا روز خوبی بود، هفتگرد پنجشنبه ای عالی !
ولی داره میره ! منم دارم اینو گوش میکنم !
جمعه ایها آماده ملق زدن باشن !
شبتون خوش و جمعه خوبی داشته باشید.
آهنگی که حداقل یکبار میبایست بشنوید !
همیشه جدایی ها بد نیست !
معمولا شروع آشنایی های جدیده ، زیاد غصه نخورید !
وقتی اینو گوش میکنید نیت کنید ، تا چند لحظه دیگه یه غزل از حافظ میذارم .
اگر نیت کردید ، کلیک کنید ، پاسخ نیت هم توی همین فایل متنی هست.
چند وقت پیش با کسی آشنا شدم ، گفت استخدام آموزش پرورش شدم و ناظم دبستان هستم ، به خودم گفتم ، واو من کی اینهمه بزرگ شدم که ناظم ها هم از من کوچیکترن؟!
یه دفعه برگشتم به سالها پیش ، یه زمان چه ابهتی داشت برام، چقدر حساب میبردیم ، راستی اون لیست هایی که مبصر ها و نماینده ها از کسایی که شلوغ میکردن مینوشتن ، الان کجاست؟
الان مطمئنم کسی یکی از اون لیست ها رو نگه داشته باشه ، اسامی را نگاه کنه ، اشک تو چشاش جمع میشه و حاضره با تک تک همکلاسیهای سابقش که تو لیست بودن ملاقات کنه و بغلشون کنه و ازشون معذرت بخواد !
بعضی از آهنگها را همه حفظ هستند ، نیاز به گذاشتن "یار دبستانی " نیست !
اینو گوش میکنم ، حس میکنم ایشون هم 5 شنبه ای بودند !
اعتماد بکنید و چه اشکالی داره محکم کاری هم بکنید؟ هر مسئله ای با نزدیکترین ها هم دارید ، مکتوب کنید ، گاهی خاطره ها ضعیف هستند !
شام امشب بلاگر : کوردن بلو و سیب زمینی (هر 2 آماده) 30 دقیقه توی فر 250 درجه
نتیجه:
کسی که ازتون انتقاد میکنه بهتون یا به زندگیش ، علاقه داره ، از کسی نگران باشید که بی تفاوت باشه !
بعضی به زبون آنقدر قشنگ میگن دوست دارم که خیلیا باورشون میشه ، بعضی ها به عمل !
وقتی سرتو به هر طرف برمیگردونی خاطراتِ اونو میبینی ، جاتو عوض کن !
بوی خاک بارون زدس ، بوی شرجیِ شماله ، بوی پنجشنبه ها !
وقتی بهش تعهد داری و میبایست بهت تعهد داشته باشه ، هر کلامش و حرکتش برات حساسیت بوجود میاره وگرنه ما را با آدمهای توی خیابون و غریبه ها چکار !
خواستگار اونی که با خانواده خیلی رسمی میاد خونتون ، هر دکتر مهندسی که تو خیابون شماره داد را وارد لیست خواستگارها نکنید ! (لبخند)
نه گدای رابطه ای باشید نه بخشنده ، در مقابل چیزی که میگیرین همونقدرهم بدید !
فردا سمت جاده چالوس منو پیدا میکنید !
صبر کنید ! نگید میرم ، نگید تمومه ! نگید دیگه نمیخوام ببینمت ! ابتدا ببینید واقعا خودتون توانشو دارید؟ توی آرامش و بعد چند روز بهش فکر کنید، واقعا میخواهید و میتونید؟ حرفی نزنید که اگر بخواهید ازش برگردید میبایست عزت نفستون را هم زیر پا بذارید !
میتونید از جسم کسی جدا بشید ولی از خاطراتش هرگز !
صرفا شاید بتونید محوش کنید اونم اگر جایگزین بهتری پیدا بشه.
از یه چیز دنیای مجازی خوشم میاد ، فرصت اینو داری که خیلی کامل با فکر و ذهنِ کسی آشنا بشی و بعداگر مایل بودی در واقعی ببینیش !
توی واقعی اول فقط یه ظاهر یا امکانات کسی را میبینی و به سمتش کشیده میشی ، فرقِ بزرگیه !
پنجشنبه عزیزم مبارک، سلام به خودم و بقیه 5 شنبه ایها
دلم میخواد ، چرا نداره !
یه موقع دلتون میخواد یه کاری که شخصی هست و کاملا مربوط به خودتون میشه ، بکنید یا نکنید ، برای اینکه تمایل به انجامش دارید یا ندارید ، کسی نمیتونه بپرسه چرا !
یه موقع هم دلتون میخواد یه کاری بکنید یا نکنید ولی منافعتون به کسی گره خورده ،از دیدِ من اون موقع نمیتونین این حرفو بزنید ، وقتی شخصی توی زندگی با شما شریکه ، فرق نمیکنه کدوم طرف قایق سوراخ بشه ، به او هم مربوط میشه ، اون موقع نمیشه گفت چرا نداره ،اتفاقا چرا داره!
میکس کمیاب ، دارم اینو گوش میکنم
شام امشب کباب ترکی گوشت و مرغ با قارچ
اتفاقی که میخوای برای خودت پیش بیاد، حرفی که میخوای بشنوی ، کاری که میخوای باهات بکنن و دوست داری، انتظاری که ازش داری....
برای برآورده شدنش خودت چکار میکنی؟ همینجوری نشستی و نگاه میکنی؟ هیچی نمیشه ، همینجور منتظر بمون !
این یکی از پر احساس ترین آهنگهایی که شنیدمِ ، متاسفانه بخاطر مضمون غمگینش ، نمیتونم بگم چی میگه !
بهترین روز زندگیتون را با امروز مقایسه کنید ، عقب رفتین یا جلو؟
چهارشنبه ایها ، سلام !
روزتون را چی میسازه ؟
منتظر این نباشید کسی براتون اینکارو بکنه !
خودتون بهش فکر کنید که چکار کنید که مودتون عوض بشه ، عادت نکنید که همیشه یه عامل بیرونی به دادتون برسه ، نه اینکه همراهی دیگران بد باشه ولی از دید من اینکه حال خوبتون را به حضورِ کسی وابسته کنید ، اشتباهه !
تمرین کنید و یاد بگیریدکه لحظه های خوبتون را خودتون بسازید!
هوا عالی ، دیگه میشه با یه پیرهن بیرون آمد ، یعنی چی ؟ یعنی یه سال دیگه هم گذشت !
وقتی آخر سال میشه دیگه آنقدر زود میگذره که گاهی باورم نمیشه ، گاهی که خوبی ، میگی کاش زندگی مثلا بجای 70-80 سال ، 1000 سال بود ولی گاهی که سختی میاد سراغ آدم ، میگی کاش خیلی کمتر بود !
یه روز خوب ، یه روز بد ، همینیم دیگه ، آدمیزاد !
همه وجدان دارن ، همونجور که بدیهاش را میشماری ، خوبیهاشم بگو ، نمیشه یکی سراسر بدی باشه، بدون هیچ خوبی ، نمیشه خودمون سراسر خوبی باشیم و او همش بدی، واقعا نمیشه !
ناهار فردای بلاگر ، مرغ معمولی با رب و کمی زعفرون
یعنی این مرغ معمولی من با برنج یه چیزی میشه که ... دیگه نمیگم ! باور کنید یه بار بخورید دیگه رها نمیکنید ، برای این تعارف هم نمیکنم !
خوب باشی ، غصۀ نبودنتونو میخورن ، همین آرومتون میکنه ، فقط کمی زمان میخواد!
کسی را دوست دارید ، باشه ، خیلی هم خوب ، خودتونو در یک موقعیت واقعی قرار بدید و به من هم پاسخی ندید، با خودتون خلوت کنید و به خودتون جواب بدید ، 1 میلیون دلار یا او؟
بعضی ها گاهی با خیلی خیلی کمتر از این حرفا میخرند و میفروشند ، دوست داشتن ها رو !
خراب کردن آسونه، تخصص خاصی هم نمیخواد ، ساختن را بلدی؟
خالی از هر چیز شدن حتی از خوبی
توقف زمان
سکون و تلاشی ستارگان
ریزش هُر گونه درونم
چرخیدن ثانیه ها در ذهنم
فلش بک به خاطره ها
لمس زمخت دستانم در سرما
نوازش بی دریغ آنچه نبود
آشوب رفتنم
فریاد دوباره از آنچه نیست !
نشانه های گندیدگی روح
نخواستن هیچکس
بختکی به نام روزگار
احترامِ بی دلیل به یک گربه
برهوتی بی معنی به نام زندگی
تشنگی مفرط
سفری از کویر تا کویر !
***
بلاگر ، بامداد 27 بهمن 99
از هم جدا شدید؟ به این مفهوم نیست که هیچکدوم بد بودید ، فقط به هم نمیخوردین !
بعد جدایی اگه فرزندی دارید ، دوست بمونید ، اگه ندارید دشمن نشید ، گناهی نداشتید ، از دید من ، کسی با نیت اذیت و آزاربخودش یا طرف دیگه ، ازدواج نمیکنه !
چقدر دوست داشتم الان تو جاده کلاردشت بودم !
یعنی یه زمانی اگه برای یه آقای تنها دل میسوزوندین که چی میخوره؟ ، الان اون آقا برای شما دل میسوزونه که شما چی میخورین!
واو ، یکی از خوشمزه ترین ترکیب غذاهایی بود که خورده بودم ! بازم درست میکنم !
آک دنیز واقعا زیباست ! Ak Deniz gercekten cok guzel
عشقی که تصور میکنید دارید ، نسبت به یه آدم دیگه نیست ! کمبودهای عاطفیِ خودتونه ، یکی که بهش جواب میده این تصور را دارید که عاشقش هستید !
وقتی میره ، دوباره اون چیزی که میاد سراغتون باز کمبودهای خودتونه که داره بهتون فشار میاره که برش گردون یا کس دیگه را جایگزین کن ، به همین سادگی !
یکی از همنشین های محترم یه پیام داده ، تا یه جایی نوشته و بعدش نوشته از اینجا به بعدش خصوصی! آخه من اینو چکارش کنم؟(خنده از روی استیصال)
لطفا پیام نیمه خصوصی ندید !
سفر نرید ، یه جایی برید که صبح زود که راه افتادید تا غروب برگردید ، مثل میگون و فشم ، طالقان ، لواسان، دیزین ، کوهسار ... یه جاهایی نزدیک خودتون
دوستم زنگ زده بود ، داشتم ناهار میخوردم و میدونه ساعت ناهار من کمی زودترِ و چه ساعتیِ .
شروع به صحبت کرد و بعد چند لحظه پرسید راستی کار که نداشتی ، خوشحال شدم و گفتم اگه بهش بگم دارم ناهار میخورم بعدا زنگ میزنه، گفتم نه ولی داشتم ناهار میخوردم ، گفت خب نوش جان و شروع کرد به ادامه صحبت ! (لبخند)
البته منم صحبتشو قطع کردم و با عذرخواهی خواهش کردم بعدا زنگ بزنِ و ناهار را ادامه دادم !
از دیدِ من خوبه عادت کنیم وقتی جایی زنگ میزنیم ، مطمئن بشیم که طرف میتونه حرف بزنه و گرفتار نیست ، وقتی میخواهیم به کسی سر بزنیم ، حتما قبلش هماهنگ کنیم ، هر چقدر هم که از بستگان و دوستانِ نزدیک باشه ، حتی وقتی توی یه ساختمان هستید و با همسایه کار دارید ، توصیه میکنم یا بهشون تلفن بزنید یا زنگ درشان را از حیاط بزنید ، شاید مایل نباشه کسی پشت در آپارتمانشون بیاد !
وقتی به حریمِ ما احترام میذارن که ما هم کمی رعایت کنیم !
متاسفانه هستند کسایی که از ناآرامی زندگی شما لذت میبرند و اگر زندگیتون به مشکل بخوره تو دلشون شاد میشن ، هر چند ممکنه ظاهرا اظهار تاسف کنند و خودشون را غمگین نشون بدن !من به اینا میگم آدمهای غم رو ولی دلشاد !
اگر روزی اتفاقی هم در زندگی افتاد، مشکلی بوجود آمد ، بحثی شد ، مشاجره ای با طرف دیگه داشتید ، سعی کنید از خونه به بیرون منتقلش نکنید ، به این فکر کنید که اگر این کارو بکنید چقدر آدمهای غم رو و دلشاد را خوشحال میکنید !
با یکی حرف میزدم که این چند سال گذشته را خیلی سخت گذرونده بود ، گفت میدونی چیه ، دیگه چیزی برام مهم نیست ، هر چی میخواد بشه !
دیدم آدما تو سختی چقدر میتونن زیبا حرف بزنن ، واقعا هم همون بود ، هر چی میخواد بشه !
از دید من ، زندگی یه تهاتره ، در مقابل چیزی که میدی ، چیزی میگیری ، وسوسه برای زرنگی تو این معامله ، در نهایت یه جایی مغبونتون میکنه ، هر وقت حس کردید از دید خودتون فقط دارید میگیرید و چیزی نمیدید ، مطمئن باشید یه جایی چند برابرش را پس خواهید داد !
یه بار دیگه با آرامش و دقت این 2 یا 3 خط را بخوانید !
دیگه از یه آهنگ چی میخواهید؟ ترانه ، آهنگ، صدای رو گام ، تنظیم و خاطره !
یه گل میشه همیشه عاشق باشه ؟ از دید من اشتباه میکنه ، آهنگه دیگه !
میدونستین چند تا از این آهنگهایی که طی این مدت که وبلاگ داشتم برای دانلود گذاشتم ، ترانه و شعرشو بلاگر گفته؟ دکلمه را نمیگم ، آهنگ خواننده ها رو میگم !
نمیتونم به سادگی از بعضی واژه ها استفاده کنم ، از نظر من وقتی به کسی بعضی کلمات را میگی مسئولیت هم بهمراهش میاد ، برای همین نمیگم ، شاید گفتنش برام سخت باشه چون در ادامه انجام دادن هم داره که شاید از عهده من برنیاد!
برای اینکه آن چیزی که تفسیر من از این واژه هاست با تفسیر دیگران فرق میکنه و اگر روزی به کسی بگم ، میبایست و باید است که انجامش بدم، حتی اگر او پایبند نباشه، برای این نمیگم !
رفیق
عاشقتم
دوست دارم
دنیای منی
بی تو نمیشه
قلب و عمر منی
دلم برات تنگ میشه
...
طبیعیه که پاسخ به یه سوال مستلزم فکر کردن هست ، از نظرِ من خوبه که اینم یادمون باشه ، خود سوال کردن هم نیاز به فکر داره ، دقت کنیم که مطرح کردنش برای خودمون یا شخص دیگه بجاست؟ هر سوالی را از هر کس نپرسیم !
داری زندگی میکنی و بهر دلیلی با طرف دیگه دچار مشکل میشی و عصبانیت و یکدندگی و اصرار روی خواسته هات و اینکه یجوری ثابت کنی رو حرفهایی که زدی هستی یا میخوای کاری بکنی که طرف متنبه بشه ، هر کاری میخوای بکن ولی مواظب باش کاری نکنی یا حرفی نزنی که قابل جبران نباشه ،از دید من ، راه بی بازگشت را انتخاب نکن !
اگر این اتفاق بیفته و یه زمان نظرت عوض شه و بخوای برگردی دیگه مهمترین چیزی که میبایست بینتون باشه نیست که بی اون امکان نداره زندگی ادامه پیدا کنه ، اعتماد !
اینکه بدون شما از این دنیا میره !
نمیتونه یه لحظه هم تحمل کنه !
از بین میره و داغون میشه !
دلش خیلی تنگ میشه !
....
توهم نکنید ، بدون شما با یکی دیگه خواهد بود !
توی این سه روز پست جدید نداریم و فقط این پست بروز میشود ، بهمراه عکس و فیلم !
از دید من آشپزخونه از پذیرایی مهمتره ، خونه ای که آشپزخونش بزرگ و راحت باشه با وسایل خوب ، بهترِ تا یه خونه با سالن آنچنانی، بیشتر وقتمون رو تو آشپزخونه میگذرونیم!
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت
من آن خزان زده برگم که باغبان طبیعت
برون فکنده ز گلشن به جرم چهره زردم
شام امشب
فیلم کوتاه شام در حال کباب شدن
یکی از زیباترین عکسهای دوستانه ای که دیدم ، واقعا میگم ، حس خوبی بهم میده !
شام امشب ، تموم شد ، خیلی خوب شده !
موقع شام یه موزیک ملایم گوش کنید بهمراه خاطره برای همه
مواظب باشید فقط یک چیز ، اگه از دستش بدید دیگه هیچی مثل سابق نمیشه ، اعتماد !
ببینید چند بار گفتم ، تو عصبانیت و حالت هیجانی و احساسی تصمیم نگیرید، میگیرید هم حداقل به زبون نیارید یا عمل نکنید !
میزگرد بررسی شعر و ترانه یکی از آهنگهای مورد دار ! (طنز)
پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت
تو این کرونایی برای چی سفر رفتی؟ حالا رفتی ، دسته جمعی با کی دقیقا؟ خانوادگی بوده یا مجردی؟ اینجا شعر ابهام داره !
برگشتنی یه دختری خوشگل و با محبت
احتمالا دسته جمعی با قطار رفته بودن ، فکر کن دختر بیچاره توی اون راهرو باریک قطار میخواسته از کنار دسته جمعی بر و بچز عباس اینا بگذره ! ،مثلا آمده بره ... که ایشون ابتدا با نظر خواهری نگاه کردند ولی بعدا نظرشون عوض شده !
همسفر ما شده بود همراهمون می اومد
کجا همسفر شما شده بود؟ همسفراتون همون رفقای دسته جمعیا بودن! اون دختر بینوا کاری با شما نداشت ، سربزیر آروم محجوب حالا از شانس بدش کوپه نزدیک شما بوده.
به دست و پام افتاده بود این دل بی مروت
ای دل بی مروت ، ای دل یاغی ، ای دل دمدمی مزاج، ای دل نالوطی ! حالا چرا به دست و پا افتاده بود؟ التماس هم میکرد؟ فشار! روحی بهتون وارد شده بود؟
می گفت برو بهش بگو آخه دوسش دارم بی گفتگو
دیگه این یکی خیلی خارجِ ، بی گفتگو؟ یعنی با چشم و ابرو؟ لب و لوچه؟ دیگه بقیشو نمیگم ، حرفی میزنه این عباس آقا !
هر چی می خواد بگه بگه هرچی می خواد بشه بشه
همینه دیگه احساس بزنه بالا دیگه هیچی مهم نیست ، آدرس وبلاگم را میبایست براش بفرستم !
راز دلم رو گفتم این و جواب شنفتم
راز؟ حالا یه ساعت تو قطار دیدیش ، شده راز؟ دیگه با خواندن این آهنگ که راز دلتو به همه گفتی !
تو زواری پسر چقد نادونی اومدی زیارت یا که چشم چرونی
یعنی من بودم از خجالت آب میشدم ، دین و دنیاتو به باد داده با این جواب که ، راضی بودم یه کشیده محکم بخورم و این جواب را نشنوم!
گفتم به اون زیارتی که رفتم قسم به اون عبادتی که کردم
ای زیارت بخوره تو اون ... ، ادامه نفرینهاشو به توسن و زهراگلی میسپارم تو این قسمت ضعیفم ! (لبخند)
قسم به اون قفل و دخیل که بستم بعد خدا من تورو می پرستم
فکر کنم شاعر این ترانه را میبستی یه مدت آنجا حالش بهتر میشد !
راز دلم رو گفتم این و جواب شنفتم
تو زواری پسر چقد نادونی اومدی زیارت یا که چشم چرونی
یعنی یکی به یکی گفته چشم چرون ، نادون بعد اون بیاد براش آهنگ هم بخونه ؟، عباس فکر نمیکردم اینقدر احساساتی باشی !
***با پوزش از این خواننده خوب و قدیمی و مردمی ، صرفا یه طنز با شعر و ترانه آهنگ بود***
-----------
وقتی میخواهید که نازی خریدار داشته باشه ، حواستون به قیمتش هم باشه ، شاید کلا خریدار با این قیمت پیدا نشه ! (لبخند)
وعده دادی ؟ انجام ندادی؟ شلوغ نکن ، گرد و خاک نکن که اصل قضیه گم بشه و دیده نشه ، در نهایت خودتم جزو بازنده ها هستی !
برای هموطنان خونگرم عرب زبانمون
شروع ماجرا ! سوسیس را توی فر که درست میکنید خیلی خوب میشه ، بدون روغن ، خودش روغن میندازه ، عکس نتیجه را هم میذارم
پایان ماجرا - عکس
اگر با این آهنگ خاطره نداشته باشید هم ، همین الان یه خاطره بوجود میاد با پنجشنبه های بلاگر !
آدما از غریبه ها بهتر نصیحت را قبول میکنن ، میدونید چرا؟
چون حس میکنن اونا در نظری که میدن بهیچ عنوان ذینفع نیستن ! جوری به عزیزانتون پیشنهاد بدین یا نصیحت کنید که حس نکنن بخاطر منافع خودتون دارین اینکارو میکنید !
دقت : با شمایی هستم که در آن واحد به 2 یا چند نفر میگی دوست دارم، حالا یه روزی که واقعا هم کسی رو دوست داشته باشی ، وقتی اونم بهت بگه دوست دارم دیگه نمیتونی بهش اعتماد کنی که فقط داره به شما میگه یا اونم داره به چند نفر دیگه همزمان همینو میگه !
از نظر من ، دلتنگی بیشتر از عوارض عادت کردنه تا دوست داشتن ، اینو زمان به شما ثابت میکنه !
میدونید به چه نتیجه ای رسیدم؟ مردهایی که محکم و قوی هستند و روی خواسته هاشون میمونن ، هیچوقت نمیتونن با یه زن زندگی کنن، خانمها حسشون جوری که یه موقع هایی پا رو قرارهاشون میذارن، گاهی میگن حالا یه چیزی گفتیم ، اون موقع نمیدونستیم منظورت این بوده و ... از این حرفا ، شاید این بی عهدیشون هم ناخودآگاه و غیر عمدی باشه ، ولی همون ها برای مردهایی که این تفکر خاص را دارند بشدت آزار دهندست .
وقتی میگی همه چیزش خوب بود فقط ... ، حالا یه مورد بدی ازش توی اون فقط میگی ، نمیشد بخاطر اون همه خوبی که داشت اون بدیش را ندیده بگیری؟ مگه میشه از دید ما یکی باشه که سراسر خوبی باشه؟
فکر کنید یار در کنار باشه و لحظات را داری زندگی میکنی ، یدفعه به ساعت نگاه کنه ، بگه عزیزم دیر شد من کم کم برم دیگه ، وقتی اسم یارتون پنجشنبه باشه این خوبی را داره که میدونی اگر تا هفته دیگه بلاگر باشه ، اون حتما میاد !
من هم رفتۀ کسی هستم !
*****************************
صبح بخیر جمعه ایها ، یعنی الان دارید ملق میزنید؟ (لبخند) حق دارید ، روزتون مبارک !
سوال پیچیده ، سخت ، چالش برانگیز که عمری همراهم بوده:
خانمها خوابیدن را بیشتر دوست دارن یا خرید کردنو؟ (لبخند)
همونجور که به بودن ها ، به نبودن ها هم عادت میکنیم !
,وقتی میگن طرف زندگی خوبی داره ،بیشتر اشاره به وضعیت مالیشه ،وقتی میگن داره خوب زندگی میکنه ، یعنی داره از امکانات مادی و معنویش استفاده بهینه میکنه، حالا یه سوال:
زندگی خوبی دارید یا دارید خوب زندگی میکنید؟
وقتی میگید عشق ، دقیقا میتونید یه جمله راجبش بنویسید که یعنی چی؟ آدما اول از همه عاشق خودشون هستند و عشقِ دیگه ای تو این دنیا وجود نداره ! حتی عشق پدر و مادر هم به خودشونه ، مگه غیر اینه که سلولهای بدن ما حتی فیزیکی هم اونا هستن؟
کافیه همونی که ادعا میکنید عاشقش هستید ، کاری بکنه که با مدل و چهارچوب عشقی که شما تفسیرش میکنید تناقض داشته باشه ، همه چی تمومه و ازش بدتون هم میاد !
برای همینه که مرز اون چیزی که بهش عشق میگید با تنفر خیلی باریکه !
از نظر من ، اگر کسی راجب باورهاتون که با تجربه و تفکر بهش رسیدین بحث کرد ، حرفشو گوش کنید ، بهش فکر کنید ، ولی اگر دلایلش براتون پذیرفتنی نبود و دیدین یه دورِ باطل داره طی میشه ، برای اینکه بحث تموم شه بگید ، حق باشماست و رهاش کنید !
یه غذایی برای ناهار دارم که اگر دوره دانشجویی داشتید ، حتما همتون خوردید ، یعنی همه خوردن ، دانشجوها بیشتر !
کته تازه گذاشتم + همون غذای مخصوص دانشجویی ، حدس بزنید !
فیلم راهنمایی غذای مرموز امروز ناهار بلاگر !
وقت رمز گشایی از غذای محبوب و مرموز زمان دانشجویی بلاگر
امشب جمعه ، 24 بهمن 99 ، تا قبل از پایان سه روز تعطیلی یه دکلمه زنده از یکی از نوشته ای خودم که خیلی دوسش دارم و یه غزل از حافظ دارم ، چند دقیقه بعد از ضبط براتون آپلود میکنم ، با اینکه به فال اعتقاد ندارم ، ولی هستند کسایی که مثلِ من فکر نمیکنند ، از الان نیت هاتون را بکنید !
سر یک مسئله ای تصمیم گرفتم پیتزا را خودم درست کنم ، یادتون باشه همیشه حق با مشتریه !
در ادامه فیلمهای پیتزای بلاگر
آخر سر یکم پودر آویشن هم روش ریختم ، یکی از خوشمزه ترین پیتزاهایی بود که تو زندگی خورده بودم ، شاید بخاطر این بود خیلی وقت بود پیتزای بلاگر را نخورده بودم !
تعطیلات خوبی در کنارتون بود ، از همنشینانِ عزیزی که همراه بودن چه خصوصی و چه عمومی ممنونم ، عرض ادب و احترام به همه ، شبِ خوبی داشته باشید.
کسایی که تک سرپرست هستند و جدا شدند و از کودکشان به تنهایی نگهداری میکنند ، کار بسیار سختی دارند و مشکلاتِ زیادی را تحمل میکنند که بسیار قابل تقدیر است.
از دیدِ من آنها با توجه به اینکه میخواهند هر دو نقش را (پدر و مادر) تواما در زندگی فرزندشان ایفا کنند ، دچار مشکل میشوند و حتی دیگر نمیتواننددر جایگاه طبیعی خودشان بعنوان مادر و یا پدر هم بصورت صحیح قرار داشته باشند ، فرضا مرد یا زنی که تنها با فرزندانش زندگی میکند ، میگوید من دارم هم مادری میکنم هم پدری ، از دیدِ من کسی نمیتونه جای طرف دیگه را برای فرزند پر کنه ، اتفاقا برعکس آن چیزی که میگن ، عقیده دارم با توجه به اینکه سعی میکنن هر دو باشند و این امکان پذیر نیست ، از نظر حضورِ تاثیرگذار در زندگی فرزندشان ، دیگه نه مادر هستند ، نه پدر !
خوبه که توی زندگی اجازه بدی طرفِ دیگه ، بدون نگرانی و واهمه حرفهاشو بزنه ، اونا رو نه بعنوان گله و شکایت ، بعنوان درددل نزدیکترین شخص زندگیت گوش کنی ، وقتی ساعتها پای حرف دوستاتون میشینید، بهشون راهکار میدین ، میخوایین که کمک کنید ، نمیشه چند ساعت هم پای حرف عزیزتون و شریک زندگیتون بشینید و به زندگی خودتون کمک کنید؟ اگر از شما رضایت نداره ، روش فکر کنید ، پاسخ سریع ندین ، اجازه بدین خودشو خالی کنه ، این جمله را بارها گفتم ما اونی نیستیم که تصور میکنیم ، اونی هستیم که دیده میشیم ، شاید حق با او هم باشه ، شما هم در یک جلسه دیگه حرفای دلتون را بزنید !
شاید همونقدر که شما از او پر هستی او هم از شما لبریزِ !
دارم ناهار فردا را میذارم ، همنشین های محترم میتونن کمی آموزش آشپزی بگیرن !
عقیده دارم ، ما خودمان متوجه میشویم چه وقت داریم کاری میکنیم که سزاوار تشکر و تکریم است و کی داریم تملق میشنویم !
در همان حد و اندازه ای که مورد لطف و محبت شخصی قرار گرفته ایم از او زبانی یا عملی سپاسگزار باشیم ، بیشتر از آن میشویم متملق !
گاهی آدمها خودشون میخوان که اسیر باشند و از این اسارت لذت هم میبرند !
بستگی داره کی اسیرشون کرده باشه و تو دستای چه کسی باشن !
زندونی باشی و ازش لذت هم ببری؟درش باز باشه ، بازبخوای که بمونی و فرار نکنی؟ حالت خوبه؟! (لبخند)
از اینکه بخاطرش یه کارایی را میکنی یا نمیکنی لذت میبری؟ گاهی با خودت هم میجنگی؟ میگی این من نیستم ! مگه میشه این من باشم؟ اتفاقا این واقعا خودتی، از اینکه خودتو شناختی لذت ببر !
این چیه؟ (ناهار فردای بلاگر)
کسی متوجه نشد این غذا چیه؟
پیشنهاد میکنم یک روز در هفته را مشخص کنید و در آن روز غیر از وعده صبحانه ، نون و برنج نخورید !
و اصلا هم سعی نکنید تعداد روزها را بیشترش کنید ، چون ادامه نمیدید و رها میکنید .
همه چیز بخورید از پفک و پفیلا گرفته تا گوشت و مرغ ، فقط بدون نون و برنج.
فقط یه روز در هفته !
دارم اینو گوش میکنم ، دلم برای هموطنان کرد و کرمانشاهیمون تنگ شده ، نمیشه سفر رفت که !
در منوی مرورگرها که همان 3 نقطه یا 3 خط گوشه بالا (دسکتاپ و گوشی) میتوانید صفحه ای خصوصی برای خود باز کنید و به اینترنت گردی بپردازید ، بدون اینکه سایت هایی که رفتید در هیستوری مرورگرتان و یا یوزر نیم و پسورد ها ذخیره شود.
برای مثال از گوشی و یا سیستم شخص دیگری میخواهید سایتی را باز کنید یا ایمیلتان را چک کنید ولی مایل نیستید آن شخص متوجه شود به چه سایتهایی سرزدید ، نیازی هم به پاک کردن هیستوری ندارید ، هیچگونه پسوردی را هم ذخیره نمیکند.
در فایر فاکس تحت عنوان New Private Window میباشد و در کروم New Incognito Window ، اینترنت گردی امنی داشته باشید !
حالِ دلم خوبه ، شادم ، همه چیز میزون و سرجاشه ، باد موافق میوزه ، خوشحالم ، سر حالم ، دلتنگی و ملالی ندارم ، گرفتاری خاصی نیست ،دل روشن و بازه ، همه چیز آبی آبیه ، هوای آسمون گاهی میباره که اینم عالیه ، غم و غصه ای نیست ، همش راحتی و آرامشِ ، ستاره ها میدرخشند و پرنده ها بی پروا خودشونو به دست نسیم بهار میسپرن ، آه و ناله غریبه هستند و فراموششون کردم و مدتهاست که از سرزمین آرزوهام رخت بر بستن ، مهربونی داره موج میزنه ، آدمهای خوب به من نزدیکن ،آرامشِ بی نظیر ، حرفهای زیبا و دلگرم کننده میشنوم، شکوفه ها را منتظرم ، یه تولد دوباره به زندگی ، هستم ، قوی و با نشاط ، آزادم و رها ، خنده و لبخند تنها مهمونای من هستند ، فردای بهتر از امروز را تجربه میکنم ، پر از امید و مهر و روزهای گرم از دوست داشتن ها و خوشی ها و هر آنچه خوبی و خوبی و خوبیه و سبزی و سبزی و سبزیه ، سرشار از طراوت روحی ، لمس تن گلبرگها ، سرزدن جوانه های خجالتی و ...
بهتون سلام میرسونم و همه اینا را برای شما هم میخوام !
گفتم شما را هم با این تصویر در شادی های بیشتر شریک کنم ، البته این مورد را زیاد امیدوار نیستم ! (لبخند)
واقعا چطور میخواهید با آرامش بخوابید؟ چطور میخواهید ادعا داشته باشید که من همه چی بلدم ؟ چطور وقتی این صحنه ها را میبینید؟
در نهایت ما در همه چیز اولیم !
از دیدِ من اینکه برادر یا خواهر بزرگتر هنوز ازدواج نکرده و پس شما حتی اگر در موقعیت مناسب هم باشی نمیتونی اینکارو بکنی ، رسم جالبی نیست.
نه اینکه بگم خیلی زود و بدون برنامه و شناخت تن به ازدواج بدید ، کلا با این قضیه مشکل دارم که مجوز تصمیم شما برای زندگی بعنوان یک انسان عاقل و بالغ ، موکول میشه به اینکه شخص دیگه ای (خواهر یا برادر) چه وقت میخواد برای زندگیش تصمیم بگیره یا نگیره !
دو انتخاب پیش روتون دارید یکی قلبتون براش میتپه یکی فکرتون تاییدش میکنه !
کدومو انتخاب میکنید؟
تفسیر شخصیِ من:
انتخاب قلبی ، منشا اون حسه و حس چیزیه که قابل تغییرِ ولی زیباست و لذتبخش (کوتاه مدت).
انتخاب با فکر، به واقعیتها نگاه میکنه ، که معمولا تغییر نمیکنه ولی نه چندان زیبا و خوشایند (ماندنی تر) .
آدم میمونه ، نه؟
دارم اینو گوش میدم ، بیاد موندنی از انوشیروان
توی زندگی وارد شدی ، اولش دوسش داشتی ، الان میبینی نداری؟ یه چیزایی ازش دیدی که عکس اون چیزی بود که برای زندگیت تصور میکردی؟ رویاهایی داشتی و میبینی اکثرا به واقعیت نپیوسته؟
ازدواج فقط یه پیوند ساده دوستی نیست که با کوچکترین اختلافی بگی خداحافظ ! اسمتون تو شناسنامه های هم رسما ثبت میشه ، نه شروعش سادست نه خاتمه پیدا کردنش، پیوند 2 خانواده است و تعداد زیادی رابطه و مسائل مادی و معنوی بینتون بوجود میاد.
جدا از زندگیهایی که دیگه واقعا نمیشه ادامش داد و در نهایت میبایست جدا شد ، خیلی از اختلافها یا قابل حل شدن هستند یا قابل اغماض و چشم پوشی ، حالا دوسش نداری ، نداشته باش! زندگی کن ، همه چیزش که بد نیست ، بچسب به اون جاهایی که مثبت و خوبه و بدیها را هم کمی تحمل کن ، فکر میکنی با کسِ دیگه ای ازدواج میکردی زندگیت بهتر میشد؟ نه ، شایدم بدتر از این بود ، آدمها همشون یه نقاط خوب دارن و یه سری هم نقاط بد (از دیدِ ما ) ، کس دیگه هم بود در جمع بازم مشکل داشتی ، اصلا مگه میشه 2 نفر یه عمر با هم باشن و اختلاف نداشته باشن؟ مگر اینکه برای هم مهم نباشن و به هم بی تفاوت شده باشن ! همه این عشاق نامدار در نهایت بهم نرسیدن وگرنه اسمشون در تاریخ نمیموند ، اونا هم اگر بهم میرسیدن و وارد زندگی میشدن ، آنقدر با هم مشکل پیدا میکردند که اصلا دیگه کسی نمیشناختشون !
از نظرِ من ، وقتی میخواهید ازدواج کنید خودتونو برای رویاهاتون آماده نکنید ، برای واقعیت ها آماده کنید !
تحقیر کلامی به روح شما مشت میکوبد و خشونت فیزیکی به جسم شما ، از دید من ترمیم اولی سخت تر و طولانی تر خواهد بود و شاید هیچگاه کاملا خوب نشود !
سپر مقابله با تحقیر کلامی داشتن اعتماد به نفس و باور به توانایی هاتون هست .
شام امشب بلاگر :
بیکن گوشت گوساله +تخم مرغ + پودر فلفل سیاه ، معمولا این غذا را صبحانه میخورم ولی امشب هوس کرده بودم و برای شام خوردم ، البته بدون نون ، با هر نونی خوب میشه و توصیه میکنم برشهای بیکن را از برند خوب تهیه کنید ,، چقدر خوبه شام را با صدای باران بخوری ! ضمنا نمک نزنید ، بیکن معمولا خوش نمکه.
بهمراه صدای بارون اینو گوش میدم
سلام شنبه ایها !
توی یه رابطه عاطفی کوچکترین حرف یا کار کسی براتون حساسیت بوجود میاره؟
از نظرِ من ، زیاد دوسش دارید !
هر چقدر میزان این حساسیت بیشتر باشه میزان علاقه هم بیشترِ و مراقب باشید ، اگر در حد تعادل نگهش ندارید ، به مرزآزار خودتون و طرف دیگه میرسید !
دیر یا زود ما فراموش میشیم ،این واقعیت و اتفاقی که میفته ، اگر هم نشیم ، برای شخص خودمون مفید نیست ، الان توی این دنیا به چه درد فردوسی یا بتهون میخوره که هر روز یادشون میکنن؟ چیزی حس میکنن؟ لذتی میبرن که اینهمه ازشون تعریف میکنن ؟ تا هستید بدی نکنید ، شاد باشید و از بودنتون لذت ببرید !
نم بارون ، هوای ابری ، کوچه های خیس ، سرک کشیدن جوانه ها ، بوی بهار ، دل خوش ، همه دست به دست هم میدن که برم بیرون قدم بزنم !
هوا هوای عاشقیه، میبایست مراقب باشم ! (لبخند)
شنیدین میگن ، یه آدم فلان و فلان و فلان عشقمو از چنگم در آورد !
روز بسیار خوبی بود ، مگه میشه 5 شنبه باشه و خوب نباشه؟، سمت تجریش خیلی شلوغ بود برگشتم سمت شهرک غرب ، ناهار را رستوران لیدوما مهمون کباب بودیم و بعد یه گردشی تو میلاد نور و مرکز خرید لیدوما ، روز خوب ، هوا برای این فصل بسیار گرم و کمی آلوده ! حتی یه جاهایی کولر زده بودم! سری قبل اینجا باقالی پلو با ماهیچه خورده بودم خوب بود، کبابشم را هم پسندیدم و موزیک زنده .
براتون تصاویرش را میذارم
نقاشی های زیبای سقف رستوران لیدوما
فیلم کوتاه بلاگر از رستوران لیدوما
دلم براتون تنگ میشه ، زود برگرد ، منتظرتونم ، کسِ دیگه ای غیر 5 شنبه توهم نکنه !
دارم با آخرین لحظه هاش اینو گوش میکنم !
وقتی کسی برای یه حس آنی بهتون پیشنهادی میده ، مراقب باشید او میتونه به همین راحتی و با یه حس جدید ، به کسِ دیگه ای پیشنهاد بده !
خیلی ها در ظاهر ادعای این را دارند که به حریم خصوصی دیگران احترام میگذر و بسیار هم پسندیده است ، آیا در خلوت و جایی که ممکنه کسی متوجه نشه هم همینطور هستند؟
مصداق : به نحوی پسورد ایمیل یا گوشی تلفن شخصی به دست شما رسیده ، بسیار هم کنجکاو هستید که او چه میکند ، موقعیتش را هم داشته باشید که به ایمیل یا گوشی او سرک بکشید و بدانید کسی متوجه این کارِ شما نمیشود، با خودتون خلوت کنید و پاسخ بدید، اینکار را میکنید؟
اگر وقتی امکانش را دارید و بتونید جلوی خودتون را بگیرید ، شخصی هستید که از عمق وجودتون به "حفظ و احترام به حریم خصوصی دیگران" باور دارید.
دارم خودمو گوش میکنم ، یکی از نوشته های قدیمی
دارم میرم بیرون مواظب اینجا باشید و شلوغ نکنید تا برگردم ! (لبخند)
نوشته جدید بلاگر هست دیشب ضبط کردم ، ترجیحا با هدست گوش بدید لطفا.
دانلود دکلمه "تو باشی" یک سری با ملودی و یک سری با ریتم و آکورد اجرا شده.
چون ناهار برنج نخوردم ، امشب شام نونی دارم !
دارم اینو حین شام خوردن گوش میکنم
غروب آفتاب را اینجور میبینم
ممنون از اون همنشین گرامی و هنرشون، بسیار زیبا بود ، فقط آهنگشو میتونیم بشنویم
آنقدر ماهی قزل آلا ی میرزایی خوشمزه بود که فردا بجای بازار تجریش هوس کردم باز برم آنجا !
من و شما زاده نشدیم که روزی با یه برنامه خاص و مراسم با شکوه به هم تعلق پیدا کنیم ، زاده شده ایم که یک اتفاق ما را سر راهِ هم قرار دهد و یک اتفاق ما را از هم جدا کند !
شده یکی از سالها پیشتون بهتون زنگ بزنه و خاطرات خوبی باهاش داشته باشین و بخواد ببیندتون؟ بگه فقط یه قهوه؟ چی میگید بهش؟
از آرامش تکنولوژی لذت ببرید ! یادتونه یه موقعهایی بود تلفنتون بوق اشغال میزد ، هزار و یک تهمت به سمتتون سرازیر میشد؟ (لبخند)
12 سالم بود از یه دختر خوشم میومد ، اون اونور کوچه راه میرفت من اینور ، فقط نگاه میکردیم همو ، یه بار بهم نزدیک شدیم ، کنار هم راه میرفتیم ، از من بزرگتر بود ، یه لحظه پشت دستمون بهم خورد ، انگار برق گرفتمون ، هنوزم حسش میکنم !
هیچوقت و در هیچ موقعیتی نگید بد شانسم حتی در بدترین شرایط ، تقدیر تو دستای خودمونه ، خوب و بد را خودمون رقم میزنیم ، به این باور دارم !
عزیزترین کسی را که میشناسید در نظر بگیرید(معمولا پدریا مادر) ، او عزیزترینِ شماست ولی شما ممکنه عزیزترینش نباشید ، حس اینکه عزیزترینِ کسی باشید حسِ خوبیه، بهش فکر کنید ، اینطور نیست؟!
فکر کنم یه کاریه که برای اولین بار درخلقت میخوام انجام بدم ! شنیدین کسی تا بحال پنجشنبش را در آغوش بگیره و بخوابه؟ نه ، منم نشنیده بودم !(لبخند)
پنجشنبتون خوش
من اینطوری میبینمش که وقتی داری با کسی حرف میزنی ، شاید ازش کاری نخوای ، همدردی هم نخوای ، نیازی هم بهش نداشته باشی حتی کمک فکری هم نخوای ، فقط دوست داری وقتی دردتو بهش میگی و تو چشماش نگاه میکنی حس کنی عمیقا متوجه منظورت میشه ، همین !
توی بعضی زندگیها زیر یه لایه نازک بظاهر گرم که دیگران اونو میبینند ، لایه های سردی بوجود میاد که فقط خودشون ازش باخبرن ، اینا همونایی هستند که وقتی به یک باره از هم جدا میشن ، دیگران میگن ،عجب ، اینا که خیلی خوب بودن با هم !
از دیدِ من ، هر وقت احساس کردی آنقدر دوسش داری که میتونی آزادش بذاری، نخوای فقط مال خودت باشه ، حس کردی کسی هست که بیشتر خوشحالش میکنه ، بیشتر خوشبختش میکنه ، بیشتر دوسش داره و تونستی بکشی کنار ، داری به عشق نزدیک میشی !
همین الان دوست داشتی کجا بودی؟
اونجا جایی که دلت و احساست براش بی تابه میکنه و پر میزنه!
گاهی لازمه منطقی که بلاگر این همه ازش میگه را هم بهش توجه نکنی ، البته گاهی !
دارم اینو گوش میدم ، چه خاطراتی !
اشتباهی کردی که میدونی پاسخی براش نداری و حتی با عذرخواهی هم پذیرفته نمیشه ،وقتی سالهاست داری باهاش زندگی میکنی یا ارتباط داری و میدونی نقطه ضعفش چیه و با تحریک اون نقطه کار را به درگیری میکشانی (حتی فیزیکی) ، فقط یک نتیجه میتونیم بگیریم ،برای پاک کردن صورت مسئله یا فرآموش شدن اشتباهی که کردی ، عمدا داری اینکارو میکنی !
به این امید که در گرد و خاکی که بوجود آمده اصل موضوع از یادها بره و کسی نپرسه اصلا شروعش کجا بود و چرا به اینجا رسید؟!
تصور کنید هر چی که میخواستیم میشد و بهش میرسیدیم، دیگه مفهومی تحت عنوان آرزو وجود نداشت و داشتنش شیرین نبود و لذت نمیداد بهمون ، خوبه که به همشون نمیرسیم !
هر وقت حس کردید در کنار کسی حضورِ فیزیکی دارید ولی فکرتون با کس دیگه است ، یه اشکال بزرگ توی اون رابطه هست !
دارم اینو و گوش میکنم و مرغ زعفرونی میپزم ! (لبخند)
بد ذاتی خصیصه خوبی نیست ، از هر کی هم بپرسی هستی یا نه ، قطعا با ناراحتی و شاید اخم ، بگه معلومه که نه !
پس کسایی که از آزار دیگران لذت میبرن کیا هستند ؟
از نظرِ من ، خیلی ها شاید خودشون هم نمیدونن یه درصدی ممکنه این خصلت را داشته باشند ، حالا یه راه امتحان بهتون میگم که یه جورایی خودشناسیِ ذات محسوب میشه ، چون کاریه که توی دلتون میکنید ، مشکلی نیست و کسی هم خبردار نمیشه ، به اون کسی که تصور میکنید یا واقعا بدترین کارها را در حق شما کرده فکر کنید ، آیا میتونید از ته دل براش آرزوی اتفاقی بد را بکنید؟
اگر تونستین که ذاتِ جالبی ندارید ، اگر نتونستید ذاتِ خوبی دارید.
بی خوابی به سرم زده ، دارم برگ کرفس پلو درست میکنم و به همنشین محترم مجازی آموزش هم میدم ! ظاهرا اونم داره درست میکنه ، من مدرک دارم اونو نمیدونم ! (لبخند)
چون قبلا یه بار درست کرده بودم ، دیگه دستورشو نمیذارم ، اگر میخواهید دستورشو ببینید این جمله را در گوگل جستجو کنید :
برگ کرفس پلو بلاگر
جدایی با صدای خواننده اصلی - آذری
روز خوبی بود و وقت رفتنه ، وقتی آرامش باشه حس خوب گرفته باشی ، کار نیمه برات نمونده باشه ، روزِ خوبی میشه براتون ، حتی اگه کمی خسته باشی !
زندگی با یه آدم با تجربه از دیدِ من طعم گّس داره ، مثل خرمالو ! (لبخند)
سخته از نظر این که وقتی کنارشی همیشه قدمی جلوتر از شماست و هر کاری هم بکنی ، نمیشه چیزی را ازش پنهان کرد !
آسونه برای اینکه وقتی با هم هستید ، تو همون قدمی که از شما جلوتره ، مواظب قدمهای شما هم هست که اتفاقی براتون نیفته!
تقریبا اثرات و عوارض جسمی اعتیاد آورها با شدت متفاوت نزدیک به هم هست ، ولی یک چیز هست که در همشون یکسانه ، وابستگی روحی !
در روابط عاطفی ماده اعتیاد آور مستیم روی روح اثرشو میذاره و همون وابستگی را بوجود میاره ، چیز بدی هم نیست ، اعتیاد به کسی که دوستش دارید و فرضا میخواهید با هم زندگی یا ازدواج کنید .
مشکل آنجاست که جدایی در خیلی از روابط عاطفی واقعیتی که وجود داره و شاید خیلی از ما هم درک و تجربه کرده باشیمش .
شنیدین بعد یه جدایی میگن دیگه هیچکس جای او را برام پر نمیکنه؟ همون شخص را چند سال دیگه خوش و خرم با کسِ دیگه هم دیدید ! *
از نظرِ من ، درد و ناراحتی روحی که حتی میتونه مشکلات جسمی هم داشته باشه پس از یه جدایی طبیعیه ، شما به او عادت کرده بودید ، به حضورش تو زندگیتون حالا به هر نحوی بوده ، سختی ، رنج و عوارضی که پس از جدایی میاد سراغتون را آنچنان به پای عشق آتشین و دوست داشتن و این حرفا نذارید ، اینا بیشتر علائم ترک عادته ، زمان بدید، کمی تحمل کنید ، درست میشه !
وقتی انسانها در مقابل یک رابطه یکطرف حس و یکطرف منطق قرار میگیرند ، دچار مشکل میشن ، از این نظر که حس خودشونو به شخص مقابل تعمیم میدن و تصور میکنن اون چیزی که توی وجودشون هست میبایستی در طرفِ دیگر ماجرا هم باشه و گاهی بخودشون حق میدن فراتر از جایگاه خودشان درخواست غیر منطقی هم داشته باشند، چرا؟ چون اگر طرف منطقی ، مشابه آن درخواست را داشت با توجه به احساس زیادی که دارن میپذیرفتن و حالا انتظار دارند که درخواست نامعقول خودشان هم توسط طرف منطقی پذیرفته بشود .
از دیدِ من ، اینطور نیست !
وضعیت اجتماعی ، شخصیتی ، روحی و ... از همه مهمتر خواسته ها و نگاه به زندگی متفاوته ، یه حسی داری و خیلی ازش لذت میبری ، او مثل شما نیست و آن حس و نگاه را به این رابطه نداره ، اصولا شاید او اسم این ارتباط را یک رابطه عاطفی نذاره !
در نظر داشته باشید، شاید آن چیزی که در وجود شماست او درک نکند و مایل به پاسخ متقابل به درخواست های حسی شما نباشه.
***
یکی از همنشین های محترم با کامنت خصوصی که به من دادند عامل نوشتن این پست شدند و البته درخواست کردند نظرشون تاییدنشه و از من پاسخی خواستند ، شما در یک رابطه یکطرفه حسی قرار دارید و ادامه آن برای شما ثمری ندارد ، ولی اگر میخواهید ادامه ای داشته باشد ، میبایست به واقعیت هایی که او (طرفِ منطقی) برای این رابطه ترسیم میکند ، احترام بگذارید و عمل نمایید، اعتماد از دست رفته یا بازنمیگردد و یا نیاز به زمانِ طولانی دارد، از دید من از او معذرت بخواهید و فرآموش نکنید، افراد منطقی عذرخواهی واقعی را در عدم تکرار آن اشتباه در طول زمان میبینند، نه صرفا به کلام !
پاک کردن شماره کارِ درستی بوده ، گاهی که احساس غلیان میکند ،نیاز هست اراده انسان وارد عمل شود ، شما با پاک کردن شماره او ، خودتان را وادار کردید که دیگر نتوانید با او تماسی بگیرید و مشکل را پیچیده تر نمایید.
تصور نکنید طرف دیگر یک رابطه هم به آن همانجور نگاه میکند که شما آن را میبینید !