بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

عشقِ بیکاری !

از مشکلات و معضلات نداشتن کار و برنامه در زندگی ، دلدادگیهای گاه و بیگاهِ آنی و زودگذر و معمولا موقتی میباشد ، از نظر من معمولا آدمای بیکار چون سرگرم نیستند ، سعی میکنند برای خودشون مشغولیت درست کنند ، میگن چیکار کنیم؟ چیکار نکنیم ؟، عاشق بشیم ! (لبخند)

نوبرانه ها !

همیشه از چیزهای جدید و نوبرانه خوشم میومد ،  مخصوصا توی فصل خاصی مثل این ماه باشه ، فردا ماه آخر تابستون شروع میشه و میوه های این ماه خصوصا اینو دوست دارم ! :

https://s19.picofile.com/file/8439719926/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1%DB%B0%DB%B8%DB%B2%DB%B2_%DB%B1%DB%B8%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B5.jpg

دکلمه: شهرِ یاران !

دانلود با صدای بلاگر

یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست

خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد

کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی

حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد

لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست

تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد

شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار

مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند

کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد

صدهزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست

عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد

زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت

کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد

حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش

از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد

پیش آگهیِ جدایی !

معمولا بیماریها پیش آگهی دارند ، یعنی علائمی را از خودشون نشون میدن که نشانه آن بیماریه ، هر چند ممکنه هنوز خود بیماری کاملا فعال نشده باشه ، مثلا سردرد در فشار خون  یا تشنگی در دیابت .

از نظرِ من ، سکوت و بی تفاوتی پیش آگهیِ جداییه !

آنقدر خبر در اطرافِ ما زیاده که نمیشه دو نفری که زیر یه سقف هستند، سوژه برای حرف زدن نداشته باشن و بینشون سکوت باشه ، از اتفاقات درون فامیل گرفته تا مسائل زندگی و اجتماعی .

یا وقتی یکی از طرفین مطلبی را میگه ، درخواستی داره یا برنامه ای را مطرح میکنه ، طرفِ دیگه براش مهم نباشه و بگه باشه ، هر کاری دوست داری بکن ، این بی تفاوتی هم مثل سکوت پیش آگهی جدایی هست.

خوبه که قبل از رسیدن بیماری به اوج خودش ، درمان را شروع کنیم !

واقعی هستید؟ !

از دیدِ من یکی از مهمترین مواردی که در روابطِ عاطفی به ظهور شخصیتِ واقعی هر دو طرف رابطه کمک میکنه ، حس دائمی بودن آن رابطه هست و تا این حس تامین نشه و اطمینانِ کافی به نامحدود بودنِ زمان آن رابطه و استحکامش وجود نداشته باشه ، نمیشه خودمون و طرفِ دیگه را درست ارزیابی کنیم ، اگر این تصور را داشته باشیم که این یک رابطه موقتی هست و ممکنه دوام نداشته باشه ، حتی اگر سالها هم در اون رابطه باشیم نه شما خود واقعیتون هستید و نه طرفِ دیگه ماجرا !

و متاسفانه همین دلیل باعث میشه که آشنایی های قبل ازدواج بصورت موثر نتونه در شکل گیری رابطه مناسب در آینده کارساز باشه.

توصیه میکنم ، اگر زود رنجی ، بگو ، شکاک هستی ، بگو ، عصبی و پرخاشگر هستی ، بگو ، خسیسی ، بگو ، تمایلاتت کمه ، بگو ، رفتار خاصی داری ، بگو و ... بذارید اگر تصمیمی گرفته میشه بر مبنای واقعیت آنچه هستید گرفته بشه نه بر مبنای یه نمایش سراسر از زیبایی و بی عیب و نقص بودنِ کاذب ،  بخاطر خودتون هم که شده و گرفتاریهای آتی که در پسا ازدواج ممکنه سراغتون بیاد ، خود واقعیتون را در مدت آشنایی نشون بدید ، فکر نکنید که با ازدواج همه چیز تمومه و اگر عدم تفاهمی هم وجود داشته باشه خودش درست میشه !

بسه دیگه !

بسه دیگه !

عهد نشکن !

حرفی که زدی ، بهش متعهد بمون !

دنبال کلماتی نباش که تعهدت را یه جوری بپیچونی !

یا صاف و ساده بگو چی میخوای و نمیخوای !

یا برای خودت و یکی دیگه دردسر درست نکن ، آدمش نیستی؟  نرو جلو ، وعده نده ، از کلماتِ زیبا استفاده نکن !

کسی آمده که حس میکنی داره خواستن ها و نخواستن هاش رو مستقیم بهت میگه !

یا بپذیر یا نپذیر !

وقتی پذیرفتی ، محکم رو باورات بمون ، تا همیشه !

خودت خسته نشدی ؟  از اینکه که میدونی حرفات حرف نیست؟ با اینکه میدونی داره حق میگه ، بهت گفته بود چی میخواد و نتونستی بهش بدی ، کم گذاشتی براش  ، باز داری کلمات را تغییر میدی که یه جوری بگی ، حق با منه و بی گناهی ، به نزدیکانت ، دوستات  که تاییدت میکنن، ظاهرا طرفدارات ،  هر چی میخوای بگو ، مظلوم نشون بده خودتو و ... آخرش چی ؟ به خودت که نمیتونی خلاف بگی ، میتونی؟ !

بسه دیگه !

آب فروشی !

جدیدا دیگه برای پختن خیلی از غذاها لازم نیست توش آب بریزید !

قبلا زحمتش کشیده شده !

مرغ میخرم زیرش را کم میکنم و پیاز و ادویه میزنم ، با آبی که به خوردش دادن میپزه و اتفاقا خوشمزه هم میشه ، فقط یه مسئله میمونه ، من مرغ ، ماهی ، میگو و ...خریدم ، آب نخریدم !

و حس میکنم میزان آبی که مواد غذایی جدیدا دارن بیشتر از گذشته شده  و در حقیقت یه جورایی مثلا آب را میخریم کیلویی 35 هزار تومن (قیمت مرغ)، جاهای دیگه هم همینه  ، میری شیرنی فروشی مثلا نیم کیلو شیرنی میخوای ، میکشه توی قوطی مقوایی و درشو میذاره و وزن میکنه ! ، خب در حقیقت شما دارین بهمراه شیرنتون مقداری هم مقوا میخرید کیلویی 70 هزار تومن ، ببینید در طول روز ماه یا سال چقدر سود میکنند !

مصداق: دانلود فیلم ناهار سه شنبه بلاگر و آب فروشی !

عجیب نیست؟ !

وقتی داری زندگی میکنی ، حالا از دید خودت ، بد یا خوب یا هر چی ، متوجه خیلی از داشته هات نیستی و فقط نداشته هاتو میبینی ، متاسفانه بعضی از آدمها با تلاش زیاد زندگیشونو خراب میکنن و با درگیری و ناراحتی و هزار مکافات از هم جدا میشن (بدون نگاه جنسیتی) بعد دوباره شروع میکنن دنبال کسی میگردن که باهاش ازدواج کنند ، خب اینم مثل اون یکی ، فکر میکنی حالا فرضا یکی دیگه را پیدا کنی ،  مثلا فرشته آسمونیه یا شاهزاده قصه هاست؟ اینم یه آدمه با خوبی ها و بدیهای خودش ، یه چیزاییش بهتر و یه چیزاییش بدتر ، شاید هم همه چیزش بدتر ، در نهایت چیزی بیشتر از همون زندگی قبلی را بدست نمیاری ،تازه  اگر کمترش نصیبت نشه  !

بازی تمومه !

از دیدِ من ، مردها برای زدنِ زیر میز بازی بهانه نمیارن ، پشت دلیلی که براتون میاره دنبال چیزِ دیگه ای نگردید ، ساده میگه که علتِ رفتنش یا نخواستنش چیه ، اصل مطلب را میگه و بازی را تموم میکنه!

ذهنِ خودتون را درگیر نکنید که چرا اینطور شد یا حتما خبرِ دیگه ای بوده !  هیچ خبری نبوده ، در اکثر موارد به حرفی که میزنه باور داشته باشید و علت را همون بدونید که داره مستقیم و بدون حاشیه بهتون میگه !

شام شنبه شب بلاگر !

خیلی وقت بود سوپ نخورده بودم و امشب تصمیم گرفتم  برای شام سوپ بخورم ، سوپ لعاب دار و غلیظ دوست دارم و معمولا اگه آب مرغ یا گوشت اضافه مونده باشه توی سوپ استفاده میکنم.

دانلود شامِ سوپی امشب بلاگر

بله به خیلی چیزا ! پسورد : 7777

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شام جمعه شب بلاگر

برای امشب یه شام ساده درست کردم  و چند تا وعده هم برای روزهای دیگه درست کردم ، غذای بسیار راحت و خوشمزه و اینکه میتونید چند تا نوبت هم برای شبهای دیگه و آماده تو فریزر بذارید ، از فریزر در بیارید و فقط 20 دقیقه تو فر 200 درجه بذارید حاضره.

دانلود فیلم شام امشب بلاگر

فقط من چی میخوام = تنهایی !

میخواهید به خواسته های خودتون برسید؟ اتفاقا طرفِ دیگه هم همینو میخواد ، اونم میخواد به خواسته های خودش برسه!

تا به یه تعامل در این مورد نرسید و صرفا به این فکر کنید که من چی میخوام ، تنها میمونید !

حوصلت سر رفته؟

پیشنهاد های بلاگر :

1- پیاده روی و سر زدن به نزدیکترین پارک

2- دیدن یک فیلم خوب - بستگی به علاقتون داره

3- بحث نکردن با نزدیکانتون !

4- به چیزای خوب فکر کردن - چشماتون رو ببندید و به حالت نشسته به یه ساحل شنی و هوای خوب و این حرفا فکر کنید !

5- یه غذای خوب درست کنید ، مثلا قورمه سبزی ، لوبیا پلو ، مرغ کاری یا هر چی که دوست دارید ، غذای خوب حال آدم را خوب میکنه !

6- به کسی که حس خوبی بهش دارید زنگ بزنید (ترجیحا دوست قدیمی) و یخورده غیبت کنید ، این روش تو خانمها خیلی خوب جواب میده ، توصیه میشه تخمه کدو یا آفتابگردون هم نزدیکتون باشه !

7- با خرد کردن اعصاب دیگران و نزدیکانتون میتونید اعصابِ خودتون را آرام کنید ، فقط مواظب باشید طرف میزان تحملش بالا باشه وگرنه ممکنه نتیجه عکس بده !

8- بستنی ، فالوده ، معجون و اگر هیچکدوم نبود چای نبات هم میتونه بهتون کمک کنه.

9- اصلا و اصلا به خاطرات گذشته برنگردید و بهش فکر نکنید ، حتی به خوباش ، چون دلتون میخواد و با این اوضاع فعلی تکرارش ممکن نیست !

10- وبلاگ بلاگر را دنبال کنید تا روشهای نوین رفع بی حوصلگی را آموزش ببینید !

11- یه فنجون قهوه ترک بریزید و به برش گردونید ، با اینکه من قبول ندارمش ولی برای وقت گذرونی خوبه ! تصویر یه ...افتاده ! اون تصویر اژدها باشه یا فرشته برای من فرق نمیکنه ، بهش میگم برو باهاش خوش باش ، فقط آرامش منو بهم نزن !

12- نون خامه ای نقش موثری در آرامش افراد استرسی بازی میکنه ، رولتِ خامه ای هم تقریبا همون کار رو میکنه ، به نزدیکترین شیرینی فروشی مراجعه و این نسخه را تهیه نمایید ! هر وقت حس کردی به نون خامه ای و چای میل نداری ، حتما به یه روانپزشک مراجعه کن ، حالت اصلا خوب نیست !

13- با قلقلک مشکل داری؟ بجای خندیدن لگد میزنی و برخورد فیزیکی میکنی؟ مشکل داری عزیزم ، مشکل از حوصله نیست ، مشکل عصبی داری !

14-مقداری زغال اخته ، تمشک ، شاتوت و یه فال گردو تازه بذارید پیشتون و ببینید حوصلتون سر جاش میاد یا نه ؟ اگه نیومد برید به راه حل مورد 12 !

15- زجر دادن دیگران ، حس خوبی بهتون میده؟ به من که اصلا نمیده !  الان 5 شنبه داره این نوشته ها رو میخونه و میگه متخصص شکنجه روحی هستی ! بهش میگم من دارم راهکار برای رفع بی حوصلگی میدم ، میگه نه ، داری زجر کش میکنی ! نمیدونم 5 شنبه جان چی میگه ولی واقعا و صمیمانه دارم به دیگران کمک میکنم که به آرامش برسن ! (لبخند شیطانی!)

16- کاسه بشقاب چینی لب پر یا بدرد نخور دارید؟ برید یه جای خلوت و بکوبونید به دیوار ، اینم کمک میکنه ...من همینجور دارم سعی میکنم کمک کنم !

17- از کسانی که یجور به شما وابسته هستند و بخاطر اون وابستگی هر حرفی ، حق یا ناحق بزنید ، شما را محق میدونند را پیدا کنید و شروع کنید به حرف زدن ، با تایید حرفهای شما توسط آن پاچه ... ها ، شاید حوصلتون برگرده !

18- توی ذهنتون به روشهای انتقام از کسی که با او مشکل دارید فکر کنید .... الان حسِ بهتری دارید؟چطوری خطرناک؟  اگر دارید هنوز داری این خط را میخوانی نشون میده که حتما میبایست  یکی از اون لباسهایی را تنتون کنند که از پشت آستینهاش را بهم میبندند !

آرزوهای نرسیده !

بگم شادم؟ حقیقتش نیستم ! بگم 5 شنبه شاده؟ اونم نیست !

اینهمه آدم درگیر هستند و نفس کشیدن براشون سخته  !

حتی اگه یه روز هم به روز آخر مونده باشه ، انسانها امید و آرزو دارند.

هر کدومشون حتی اگر فقط یه آرزوی دیگه داشتن که بهشون نرسیدن ، روزی بیش از 500 آرزوی نرسیده داریم ....

فکر که میکنم میبینم خیلی سخته و یه جورایی ممکن نیست ، شاد بودن رو میگم ،  شدنی نیست دیگه !

خوش نیستم ،توی این روزها ، شادیِ من هم خاموش شده ، وقتی این همه آرزوی نرسیده باشه ، نمیشه بهش فکر نکرد .

دوست داشتن ، شاخ و دم نداره !

داری باهاش زندگی میکنی ، میون این همه آدم شما ها همدیگه را انتخاب کردین ، صبح میره سر کار و بعدازظهر میاد خونه ، برات وقت میذاره ، به خواسته هات توجه میکنه ، چتر حمایتش رو سرته ، احساس نمیکنی تنهایی  ، چیزایی را که دوست داری را برات فراهم میکنه ، حتی بیرون که میرید ، آنجاهایی میرید که بیشتر شما علاقه دارید نه خودش ، به خانواده ها احترام میذاره ، رابطه خوب و قابل قبولی داره ، حالا گاهی هم عصبانی میشه ، زندگیه دیگه ...

وقتی داری باهاش بحث میکنی ، نکوب تو سرش که چرا دیگه برام گل نمیخری ، حرفهای عاشقانه مثل اول نمیگی ، تا صبح پای تلفن باهام حرف نمیزنی و ... خب این کارها را داره یه جور دیگه و بهترش را برات میکنه ، دوست داشتی بجای این کارا صبح تا شب بهت میگفت عاشقتم و دوست دارم  ، ولی به فکر زندگیش نبود؟ کنارت نبود؟

خب دوست داشتن همینه دیگه ، شاخ و دم که نداره !

شام دوشنبه شب بلاگر

شام امشب یه غذای بسیار ساده بهمراه یه غذای ساده دیگه هست ولی خیلی وقت بود نخورده بودم و وقتی ناخونک زدم خیلی چسبید !

دانلود فیلم شام امشب بلاگر

پناهگاه مردان !

در اکثر مواقع صحبت از اینه که مردها به زنها ظلم میکنند ، دست بلند میکنند ، حرفهای بی ربط میزنند ، زور میگن و ... ، کلا به نسبت خانمهابیشتر موارد منفی دارند ، منظورم در زندگی مشترک هست.

سوالِ من اینه ، یعنی هیچ زن مشکل داری وجود نداره؟ کسی که تعهدش را زیر پا بذاره ؟ بخواد زور بگه؟ آزار روحی برسونه؟

برای خانمها انواع و اقسام پناهگاه وجود داره ، خانه پدر و مادر ، دوستان ، حتی پناهگاه های مخصوص (بهزیستی) ، آیا پناهگاهی هم برای آقایان مورد ظلم واقع شده وجود داره؟ آیا اگر مردی با تمام منطق حرف زد و از طرف دیگه مکررا" بی منطقی شنید ، اگر بواسطه مهریه یا حضور فرزندان سکوت کرد و رنج و ناراحتی را در درون خودش ریخت ، به کجا پناه ببره؟

آقایان معمولا مشکلات داخلی خودشون را (برعکس خانمها) به دوستان یا حتی بستگان نزدیک هم نمیگند و در درون خودشون نگه میدارند و این باعث میشه وقتی درهای  منطق را بسته میبینند ، گاه از روشهای غیرمنطقی یا غیر قابل قبول استفاده کنند .

از نظر من ،  متاسفانه در اجتماع صرفا این برخوردهای بدون منطق(فیزیکی) آقایان دیده میشه و دیگه کسی نمیپرسه  ، چی شد که به اینجا رسید و اصل ماجرا نادیده گرفته میشه.

شاید اگر فیزیکِ بشر به نحوی بود که از نظر توانِ بدنی ، خانمها برتری داشتند ، دنیا پر بود از پناهگاه برای مردان آسیب دیده !


درمان یا مسکن؟

در زندگی گاه مشکلاتی بوجود میاید که تا علت اصلی کشف نشه دادن مسکن های کوتاه مدت و سرپوش گذاشتن بر روی آنها نه تنها مفید نیست بلکه باعث میشود زمانی متوجه وخامت آن مسئله شویم که دیگر برای درمانِ آن دیر شده باشد !

توصیه میکنم وقتی نشانه ای از تغییر در نوع و کیفیت رابطه خود با طرفِ دیگر دیدید، به فکر باشید که مشکلی وجود دارد و آن را ندیده نگیرید ، بعضی موقع بیماریهای سخت با یک سردرد ساده شروع میشوند !

راحتی !

وقتی کلا به کسی نمیگی دوست دارم ، راحتی و  این جمله تکراری را هم هرگز نخواهی شنید :

مگه تو نبودی که بهم میگفتی دوست دارم ...!

به من چیزی نگو !

کسی میخواد بنا به دلیلی و اعتمادی که به شما داره ، اطلاعاتِ محرمانه  یا خصوصی خودشو در اختیارتون بذاره ، مثلا میگه پسورد ایمیلِ من اینه ، لطفا فلان کارو برام انجام بده یا رمز ورود به جایی را بهتون بده یا حتی کلیدِ خونشو بده و ازتون بخواد که کاری براش انجام بدید ،  یا اینکه کاری انجام داده که غیر خودش کسی نمیدونه و میخواد اونو به شما بگه.

از دیدِ من ، هیچکدوم را نپذیرید ، اگر مشکلی برای اون شخص از طرفِ هر کدام از مواردی که شما ازش اطلاع دارید پیش بیاد ، شما هم در جمع مظنونین قرار میگیرید ، اصولا آدمها وقتی دچار مشکل میشن به همه شک میکنن حتی نزدیکترین افراد بهشون !

هر کس میخواد به من اطلاعات خصوصی خودش یا شخصِ دیگری را بده ، قاطع و محکم بهش میگم ، به من چیزی نگو !

در کنارش هستید؟

زن و مرد در زندگی توقعی بحق از هم دارند ، در کنارِ هم بودن ! منظور فقط از نظر فیزیکی و زندگی در زیرِ یک سقف نیست ،  پشتیبانیِ روحی هم قسمتِ مهمی از این حمایت محسوب میشه.

از دید من  اگر روزی  هر کدام از بستگان و دوستان  یا حتی پدر و مادر هم در موضعی منفی نسبت به همسر شما قرار گرفتند و شما را در موقعیتی قرار دادند که میبایست انتخابی داشته باشید ، توصیه میکنم قاطع و محکم در کنار همسرِ خود قرار بگیرید ، حتی نشان دادنِ اینکه شما بی نظر و بی طرف هستید و در وسط ماجرا قرار دارید ، باعث میشود اعتماد همسرتان نسبت به وفاداری شما سلب گردد .

بدنبال برنامه برای جمعه شب !

امروز بعدازظهر پیشِ خودم گفتم یه برنامه بذارم برای خودم  و چشام رو بستم و خودمو تصور کردم در :

رفتن به پارک ، نه

یه مرکز خرید ، نه

سفارشِ یه پیتزا، نه

پیاده روی توی کوچه ، نه

خریدِ یه کیکِ شکلاتی ، نه

دیدن فیلم در خانه، بله

خوردن کوردن بلو با سس تند گوجه ، بله

قهوه با شکلات تلخ ، بله

کمی فالوده با آب لیموی تازه ، بله

***

تصمیم گرفتم خونه بمونم و کارهای "بله"  را انجام بدم !

***

مدرکِ بله های امشب !

صبحانه پنجشنبه ای !

پنجشنبه بلند شده میگه صبحونه چی داریم؟! بهش میگم کله پاچه با سنگک کنجدی تازه ، مربای بالنگ و عسل طبیغی با کره محلی و  تخم مرغ عسلی ونون بربری داغ با چای دارچین بعدش هم یه لیوان آب پرتقال تازه سرو میشه، میگه خوبه،  پس بیار بخوریم ، خیلی  گشنمه ! خندم گرفت ، این پنجشنبه یا خیلی سادست  یا خودشو به سادگی میزنه !

گفتم عزیزم من یه قهوه تلخ خوردم  ، نون تست روی  اُپن  هست  و پنیر هم تو یخچال ، از خودت پذیرایی کن !

میگه یعنی واقعی نبود اون صبحانه رویایی؟  گفتم داشتم آرزوهامو میگفتم ،  اینجا خونه هستا ، هتل 5 ستاره UALL  نیست که ! میگه خیلی بدی ، اشتهای آدم رو تحریک میکنی ،  بعد میگی نون تست با پنیر بخور !

فعلا پنجشنبه داره غر میزنه ! (لبخند)

***

آدمها  از خواسته های خودشون نمیگذرن ،  میبینی همش درگیری؟ ، بحث دارید؟ ، کسی هم کوتاه نمیاد ، قبل از ادامه بحث و جدل ، بشین فکر کن در مقابل چیزهایی که ازش میگیری ، شما هم به خواسته های او توجه میکنی ؟ یعنی شما هم متقابلا خواسته های او را برآورده میکنی؟ همش به این فکر نکن که خودت چی میخواستی و چقدر به اونها رسیدی ، به خواسته های او هم فکر کن و ببین اون کجای رسیدن به خواسته هاش هست !

از دیدِ من ، یکی بیشتر از اون یکی دریافتی داره و علتِ بحث های تمام نشدنی مابینتون هم همینه  !

***

ناهار فردای بلاگر

***

پنجشنبه میگه بریم بیرون یکم پیاده روی ، میگم بذار یکم هوا خنک تر بشه هم بریم قدم بزنیم هم یه پیتزا برای شام مهمونت کنم ، میگه چشم ! یعنی من موندم این 5 شنبه چرا اینقدر حرف گوش کنه ! بهش میگم خب حالا تا اون موقع لطفا کمک کن یخورده سالن را مرتب کنیم ، میگه بلاگر من خستم ، مثلا آمدم مهمونی ، شب میبایست برم ، دلت میاد؟  چی بگم دیگه ،  از دیدِ من چشم گفتن وقتی ارزشمنده که خلافِ میلتون هم باشه و بازم گفته بشه !

***

شام امشب بلاگر شامل :  لیونر آندره + نان باگت+گوجه+سس خردل ملایم

https://s19.picofile.com/file/8438994700/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1%DB%B0%DB%B8%DB%B0%DB%B5_%DB%B2%DB%B0%DB%B5%DB%B6%DB%B2%DB%B7.jpg

فقط یه لقمه !

وقتی میدونی آخر شب چی میشه و قراری داری که هیچ چیز نمیتونه بهمش بزنه ، حس خوبی دارم ،  شام مرغ سوخاری با سیب زمینی سرخ کرده گذاشتم  ، برا 5 شنبه  هم نگهداشتم ، معمولا وقتی میاد تعارف میکنه میگه تو قصر روزها یه چیزی خوردم ، نه مرسی و از این حرفا ، آخرش هم میگه ولی واسه اینکه دلتو نشکونم فقط یه لقمه میخورم ، از این جمله "فقط یه لقمه میخورم" بسیار بترسید ! کسی که میگه نه ، نمیخورم و سیرم و فقط یه لقمه ، غذای 2 نفرو میخوره ! (لبخند)

دارم اینو گوش میکنم


شام امشب بلاگر


***

یه حرفایی را نگو ! نگو بی تو نمیتونم زندگی کنم ! اگه یه روزی تونستی و اتفاقا بدون اون تونستی بهتر زندگی کنی ، دیگران را نمیگم ، به خودت چه جوابی داری بدی؟

متعادل باش ، از اولش تا آخرش ، حداقل با خودت به مشکل بر نمیخوری !

***

مواظب بودی یک ریال بیخود خرج نکنی ، خیلی هم خوب ، حالا با این پولایی که نگهداشتی چند تا ویلا میتونی بخری؟ چند تا پورش؟ نمیگم به فردا فکر نکن ولی امروزت چی پس؟ مگه امروز همون فردای دیروزت نبوده؟  از دیدِ من ، جوری زندگی کن که هم امروز رو داشته باشی و هم  فردا رو !

***

مردها زن نمیگیرن ، مهر نمیکنن ، زندگیشون را تغییر نمیدن و خودشونو درگیر نمیکنن که بعدش بیان به زنشون مثلا خیانت کنن ، رهاش کنند ، تنهاش بذارن ، به زندگی بی تفاوت بشن  و ... ، ببینید بعد ازدواج چی تغییر میکنه که اونا هم تغییر میکنند ؟!

***

وقتی همه چیز خوبه ، یعنی تعادل برقراره ، بیشتر مواظب باش ! چیزی را تغییر نده ، همون راهی که میرفتی رو ادامه بده ، تغییرش بدی ، حتی به ذهنیت خودتون به سمت بهتر شدن ، ممکنه  تعادل بهم بخوره ، قبلا هم گفته بودم ، چرخی را که خوب داره میچرخه ، باهاش کاری نداشته باش !

***

به دوستم گفتم ، همه دنیا یه طرف ، تو هم همون طرف ، اولش گفت ممنون ولی بعد چند ثانیه حمله کرد طرف من ! آحه چرا ؟ یعنی 2 کلمه از صمیم قلب هم نمیشه به دوستت بگی؟! (لبخند)

عاقل باش !

وقتی یکی یه کارِ خطرناک و پُر ریسک میکنه و چیزیش نمیشه ، مجوزی برای انجام دادن اون کار توسط بقیه نیست !

کسایی هستند که میگن ، این همه آدم میرن سفر ، عروسی و مهمونی و چیزیشون نمیشه ، پس ما هم بریم !

از کجا میدونی چیزیشون نمیشه ؟ پس اونایی که مریض میشن یا از دست میرن کی هستن؟

زندگی فیلم سینمایی هندی نیست  که قهرمان داستان معمولا پس از شلیک 1000 گلوله و موشک و بمب اتم بهش و سقوط  از هواپیما بدون چتر نجات  و افتادن ماشینش توی دره در نهایت پیروز میشه و سلامت میمونه ،یه گلوله به یه طرف دیگه بزنن ، کمونه میکنه میاد میخوره تو سر ما ، از پله های هواپیما موقع سوار شدن بیفتیم کارمون تمومه ، گوشه سپرِ یه ماشین بهمون گیر کنه اگه همچنان در قید حیات باشیم ، 6 ماه بیمارستان و دست و پای گچی رو حتما داریم ،  توی زندگی مواظب نباشی فیلمت  از اونایی که آخرش خیلی دردناک و غمگین تموم میشه !

اجازه بدیم عقل و منطق بهمون مجوز بدن نه خطای دیگران !

طلبکارِ عمر !

بعضی آدمها موقع اختلاف یه چیزی را تکرار میکنن  ، من ... سال یا ماه عمرمو برات گذاشتم ! حالا اون سه تا نقطه یه ماه باشه یا 10 یا 20 سال و موضوع اختلاف چی بوده فرقی نمیکنه ، سوالِ من اینه طرفِ دیگه ماجرا هنگام زندگی و بودن در کنارِ شما ، زمان براش متوقف شده بوده؟ سنش بالا نمیرفته؟ بدنبال آرزویی نبوده؟ میتونه برگرده به سالهای گذشته؟

اگر باختنی در کار باشه هر دو باختید ، عمر را میگم !

سکوت سرشار از هیچ چیز نیست !

سکوت سرشار از هیچ چیز نیست ،وقتی سخنی گفته نشه و در دل بمونه با چیزی برای گفتن نداشتن تفاوتی نداره و نتیجه یکسان است ، تا نگویی و به زبان نیاوری شخص دیگه متوجه نمیشود که در درونِ ما چه میگذرد، دیگران نیروهای ماورایی و قدرت ذهن خوانی ندارند ، سکوت چیزی نیست جز سکوت ،به نظرِ من  اسمِ دیگری بر روی آن نگذاریم !

تنها چیزی که باقی مونده !

بعضی وقتا مابین آدما از عشق ، علاقه ، عاطفه ، دلتنگی ها ، دوست دارم ها ، خاطرات ، دلدادگیها ،نگرانِ هم بودن ها ،  عسل در دهان هم گذاشتن ، قول و قرارها ، عهد و پیمانها  ، عکسهای یادگاری ، لبخندهای به هم رسیدن ، روزهای خوش و...

تنها چیزی که باقی مونده یه امضاست !

طنز : تهدیدهای مجازی !

نه خواهش میکنم این کارو نکن .... اون عکس منو پخش نکن !

هه هه هه ، مرد حسابی چرا چک بی محل میکشی ، که الان اینجور به التماس بیفتی؟ مگه نمیدونستی برای ضمانت اون چک یه اسکن از صفحه اول شناسنامت گرفتم؟ عکس شناسنامت الان دست منه !

اینکارو با من نکن ، نامزدم اون عکسو ببینه با من بهم میزنه ، تازه اون عکس مالِ قبل از عمل بینی منه ، آبروم رو نبر!

***

توصیه : موقع عکس گرفتن برای شناسنامه و کارت ملی  ، بیشتر مواظب باشیم !


باهوشِ بی برنامه ؟!

هوش خوبی داری؟ چه استفاده ای ازش میکنی؟ صرف داشتن هوش خوب و توانایی درک سریع مسائل نمیتونه زندگی آدم را تغییر بده ، ممکنه باهوش تنبل باشی ! ممکنه در زمینه های منفی این هوش را بکار بندازی !  و از همه بدتر باهوش بی برنامه باشی !

وقتی میتونی از حداکثر ظرفیت فکریت استفاده کنی که یه برنامه مشخص و هدفِ خاص داشته باشی ، توصیه میکنم قبل از شروع هر کاری خوب فکر کنی ، شروع به کار بدون توجه به علاقه ، امکانات و توانایی هایی که داری  باعث میشه دائم از این شاخه به اون شاخه بپری و به هیج جا هم نرسی !

از دید من ، وقتی با فکر ، تحقیق و برنامه درست ، کاری را شروع میکنی ، ادامش بده ، نذار یه شکست یا تاخیر در رسیدن به خواسته ات باعث بشه هدف را رها کنی و یه کارِ دیگه را از اول شروع کنی ، اینجوری منابع روحی و جسمیت تحلیل میره و به هیچکدوم هم نمیرسی .

کسی را میشناختم که برای رسیدن به درآمد عجله داشت ، موقعیت های خوبِ کاری و تجارت را از دست داد فقط بخاطر اینکه حس میکرد در کوتاه مدت بازگشت مناسب مادی براش نداره و هنوز بعد از گذشت سالها نتونسته به چیزی که میخواسته برسه ، مطمئنم اگر از اول یکی از همان موقعیتهای خوب را رها نمیکرد و کمی تحمل داشت ، الان پشیمانِ فرصتهای از دست رفته نبود !

دوست داشتن به زبان ساده !

گاه با یک استکان چایی که برایش آوردی !

گاه با یه کلیپس که سر رات براش خریدی !

دوست داشتن یعنی ، حواسم بهت هست !

فکر کن نبود !

آدما معمولا خوبیهای تکراری و روزمره دور و برشون را نمیبینند تا وقتی نداشته باشن ، اون موقع تازه متوجه میشن که در اطرافشون  افراد مثبت و خوب  کم نداشتند ولی شاید حسش نمیکردند ، البته این همه گیری و قرنطینه ، خیلی دقیق این موضوع را نشون داد ، الان یه دورهمی کوچیک که قبلا اصلا به چشم نمیومد،  تبدیل به یک مسئله شده و اگر هم برگزار بشه با نگرانی و فاصله و ماسک و ... خواهد بود، حتی گاهی دست دادنِ بهم یا یه روبوسی ساده هم تبدیل به آرزو شده !

شخصی توی زندگیتون هست که شاید چون :

هر روز میبینیدش

براتون خیلی کارا میکنه

همیشه در دسترسه

از تنهایی درتون میاره

همیشه بهتون آرامش میده

هر وقت بخواین پای مسافرتِ شماست

همراه و همدمته

و ...

در کل خوبیهاش همیشه در کنارتون هست  ، اینجور موقع ها معمولا ذهن انسان به این رفتارها  عادت میکنه و نکات مثبت و ارزش بودن آن شخص را آنطور که میبایست حس و درک نمیکنه ، کافیه مدتی نباشه و از حضورش محروم بشین تا متوجه بشید همونی که اصلا حسش نمیکردید چه نقش مهم و تاثیرگذاری  تو زندگیتون داشته ، خیلی بیشتر از آنچه فکر میکردید ! به کسی که کنارته نگاه کن و فکر کن که نبود ، ببین بدون اون زندگیت چیا کم داشت؟!

میبازی اگر :

ازدواج کنی صرفا بخاطر یکی از اینها ، همشون مهم هستند ولی داشتنِ یه برایندی ازشون مهمه نه اینکه طرفِ دیگه فقط یکیشو داشته باشید ،مواردی که مینویسم را یا میدونی  و تجربش کردی یا تجربه خواهی کرد !

1- وضع مالی

2- ظاهر و نما

3- تحصیلات

4- نیاز جنسی

5- خوب حرف زدن

6- بچه دار شدن

7- تنها نبودن

8- فرار از موقعیتی که الان توش هستید

9- حرف دیگران

10 - بالا رفتن سن

***

از نظرِ من ، سختگیری زیاد درست نیست درست به همان اندازه که سهل گیری زیادی هم مشکل زا خواهد بود !

زبان یا دل !

پنجشنبه میگه آدما وقتی دلشون به یه چیزی نیست چرا برعکسشو به زبون میارن؟  مثلا از یه غذا خوششون نیومده ، به میزبان میگن خیلی خوشمزه بود یا یکی رو میبینن که اصلا علاقه ای بهش ندارند و میگن از ملاقات با شما خوشبختم  یا اکثر ببخشید گفتنها و غلط کردمها هم رو  زبونه و ته دل حق رو بخودشون میدن !

به 5 شنبه میگم شما تو قصر روزهایی و یه سری مسائل را نمیدونی ،روابط آدمها در عین حال تناقض یه نظم خاصی هم داره نمیشه همه چیز را که توی دل بگذره رو به زبون آورد ، پنجشنبه میگه خب اقلا به زبون نیارن ،  چرا به این راحتی بهم خلاف میگن؟ برای ما روزها شدنی نیست کسی را دوست نداشته باشیم و بگیم دوست دارم یا یکی از روزها کار بدی بکنه و ما به هر دلیلی ازش تعریف هم بکنیم ، بلاگر میدونی یه چیزی توی آدمها ناراحتم میکنه ، دل و زبون که یکی نباشه ، میشه خلافگویی ، حالا راستشو بگو ، ته دلت با 5 شنبه هستی یا نه ؟

بهش میگم حالا این حرفا رو ول کن ،  ناهار قورمه سبزی داریم ، چشاش برق میزنه و دستاشو بهم میزنه میپره بالا و میاد بغلم میکنه ، میگه مطمئن شدم 5 شنبه ای هستی و منو از ته ته دلت دوست داری ! (لبخند)

داریم این آهنگ رو گوش میکنیم ، به یاد خواننده ای که نسل ما باهاش خاطره داره و دیگه با ما نیست !

***

لجبازی هم خواستی  بکنی اقلا حواست باشه به اینکه در چه موقعیتی هستی؟ امکاناتشو داری؟ توانشو داری؟ زمانشو داری؟  واسه اینکه هر کاری بکنی اول سنجشی از داشته هات و توانایی های روحی ، جسمی و مادیت داشته باش ،  بعد اقدام کن ، در غیر این صورت حتما پشیمون میشی و  مصداق بی گدار به آب زدن خواهی بود ، ضمنا موقع لجبازی فقط رو خودت حساب کن ، دیگرانی که در ابتدای لجبازیت بهت مشاوره دادند، شاید صرفا چند روز یا هفته اول همراهیت کنند و بعد خسته میشن و رهات میکنن !

***

با 5 شنبه داریم میریم تو کوچه بلاگر اینا قدم بزنیم ، یه توصیه ، کفشِ زیبا یا شیک خیلی خوبه ولی انتخابِ من نیست ، میگن  پای آدمها قلبِ دوم آنهاست ، کفشِ راحت انتخاب کنید ، نذارید قلبتون تحت فشار باشه !

***

قبلا روزها زود میگذشت ، الان سالها !

***

پنجشنبه داره چمدون کوچیکشو میبنده ، میگه ببخشیدا ، خیلی زحمت دادیم ، با تعجب نگاش کردم ، میگم چی شده؟ از این حرفا نمیزدی؟ میخنده میگه آدما چرا از این حرفا میزنن؟ اگه بهم زحمت میدن چرا میرن پیشِ هم؟ میگم واقعی که نیست ، تعارف میکنن ، میگه یعنی حرفِ غیر واقعی میزنن به همدیگه؟ خب این که میشه خلاف گفتن ! مهمونی میرن خونه هم و بهم خلاف میگن؟ یعنی از دست این 5 شنبه و فلسفه هاش گاهی میخوام ...! 

یه شب دیوانه بودن !

امشب هم نشستی غصه خوردی ! فکر و خیال کردی ! چرا اون کار یا این کارو نکردم ! چرا فلان تصمیم را نگرفتم ! یا حرفهایی مشابه این ، خب  که چی؟ یه ساعت به عمرتون اضافه میشه؟ جایزه میگیرین؟ آخه غصه خوردن چی بهتون میده؟؟؟؟

الان در این شبِ 5 شنبه عزیز و زیبا فقط شاد باشید و فقط به خوشی اجازه بدید که وارد فکر و ذهن و جسمتون بشه ، یه امشب را اصلا بی دلیل ، مثل دیونه ها خوش باشید ، یه شب دیونه باشید ، بد بود دوباره عاقل شید !

دارم اینو گوش میکنم و فردا یا پس فردا میرم اون جاده که تو این آهنگ میگه !

***

حس میکنی امشب حالت بده؟ باهاش حرف بزنی دعواتون میشه؟ خب برو خونه مامان اینا ! یه شب همو نبینید اتفاقی نمیفته  ،وقتی حالتون بده همش نچسبید به هم ، یه چند ساعت بزن بیرون از خونه ، دور که بشید از هم ، آروم میشید ، پیشِ هم بمونید درگیر میشید ، دیگه خودتون میدونید ، از من در همین حد گفتن بود !

جدی بگیرید !

وقتی در شروع یک رابطه عاطفی با مردی که بالای 35 سال داره هستید ، تمام حرفهای او را جدی بگیرید !

کسی در این سن و با تجربه ای که داره خواسته هاش را میدونه ، فکر نکنید اینا حرفهای قبل ازدواجه و بعدا میشه تغییرش داد ، حتی به نظر من تعدیل هم نخواهد شد !

به کلماتی که میگه با دقت گوش کنید، خصوصا وقتی داره از شخصیتِ خودش حرف میزنه و اونو براتون باز میکنه  ، اگر سوالی دارید حتما بپرسید ، نکته ای براتون مبهم بود ازش بخواهید که به زبان ساده و شفاف بهتون بگه ، خیلی از خانمها بودن که به این مسائل توجه نکردن و صرفا ازدواج کردن براشون مهم بوده و بعد ها به مشکل بر خوردند.

جدایی اصلا موضوعِ ساده ای نیست ، مثل خراب کردن یک خانه میمونه که معلوم هم نیست بشه باز دوباره یه جای دیگه ساختش !

مرد و زن وقتی از خانه پدر و مادر به خانه خودشان میرند و اگر متاسفانه بخواهند به آنجا برگردند بهیچ عنوان آرامش قبل را نخواهند داشت و نمیتوانند مثل سابق آنجا را خانه خود تصور کنند و همیشه حس مهمان بودند را دارند ، هر چند پدر و مادر با محبت پذیرای آنها باشند.

از نظرِ من اکثر آقایان در این محدوده سنی خودشان را خیلی خوب میشناسند و به خواسته هایشان واقفند و از کلمات بسیار سنجیده استفاده میکنند، به حرفها و خواسته هایشان با دقت توجه کنید .

شام امشب و ناهار فردای بلاگر !

برای شام امشب فیله مرغ سوخاری با سیب زمینی سرخ کرده دارم که به روش پخت در ماکروفر و سرخ کردن در ظرف روغن درست کردم ، برای ناهار فردا هم در فیلم توضیح دادم که چکار کردم !

دانلود فیلم شام امشب و ناهار فردای بلاگر

بی اراده !

میبینی اراده انجام دادنِ کاری را نداری؟ خب روشتو تغییر بده ، از کم شروع کن و ... ، هی نشین غصه بخور که چرا من نمیتونم فلان کارو بکنم و ضعیفم و از این حرفا ، یه مدت اینجور بمونی ، افسردگی هم به مشکلاتِ دیگت اضافه میشه ! (لبخند)

توافق !

توافق کردید که زور بشنوید؟

دیگه اسمش زور نیست ، توافقه !

زیر اون توافق بزنید ، خودتون زورگو هستید !

نگفته ها !

روابط عاطفی بین آدمها مثل باغچه ای میمونه که نیاز به رسیدگی و آب و آفتاب داره ، وقتی رها بشه همه درختا و گلهای زیبا از بین میرن و تنها چیزهایی که میمونه علفهای هرز هستند ، نذارید رابطه هاتون خشک بشن ، یکی از مواردی که بین آدمها فاصله میندازه و از هم دورشون میکنه ، حرف نزدن با هم هست ، از هم گلایه دارید؟ حرفی تو دلتون مونده که بهش نگفتین؟ از دیدِ من حتی ثانیه ای درنگ نکنید ، نگفتنها و در دل نگهداشتن ها ، آفت شادابی و سرزندگی روابطِ بین آدمهاست ، حرف بزنید و حرفهای طرفِ دیگه را بشنوید ، حتی اگر این کلماتی که میگید یا میشنوید تلخ باشه !

متلک!

شاید برخورد کلمات  ناشایست یا حتی معمولی به گوش و فکر و روان برای خیلی از خانمها اتفاق افتاده و آشنا باشد  ،کلماتی که آنها دوست نداشتند بشنوند و به اجبار شنیده اند  و از دید من به نوعی آزار میباشد.

چون به نوعی جبر در دریافت متلک گویی وجود دارد و نشود جلوی آن را گرفت ، لطفا پوزش و عذرخواهی اکثریت آقایان  را برای این نوع بد یا زور کلامی ها از طرفِ معدودی از مرد نماها را پذیرا باشید.


بخشیدن !

از دیدِ من ،

وقتی خیلی سخت میبخشی ، کاری میکنی که طرف از ببخشید گفتنش پشیمون بشه و قید شما را بزنه!

وقتی خیلی راحت و بی هزینه میبخشی ، زمینه تکرار اشتباه را فراهم میکنی و وسوسش میکنی باز خطا کنه !

تعادل !