یکی از نوشته هام با اجرای خودم ، مضمون این نوشته راجب آدمهایی که دیگه از عشقای مجنون وار خسته شدن ، بجای اینکه خودشون در نقش یه رمان تخیلی عاشقانه ببینن ، دنبال محبتی هستن که ساده باشه ، مثل اون روابط ساده ای که که ممکنه توی یه کوچه معمولی شکل بگیره ، از اینکه صرفآ کسی را با احساس بخوان بریدن و میخوان اگر احساسی هم هست بهمراه منطق باشه ، عقیده دارم وقتی احساس و منطق با هم باشن اون چیزی که بین 2 نفر بوجود میاد واقعی تر و پایدارتر است.
لطفا" جهت دانلود اینجا را کلیک نمایید.
اینطور رابطه ها پایدار ترن و باعث دوست داشتن های واقعی ان
منظورم از این نوشته همین بود ، تعادل در منطق و احساس
سپاس از همراهی شما
صداتون خیلی عالیه
ممنون از حضورتون
این دکلمه خیلی خوب بود.
مطمئنم خیلی هم کامل و خوب نیست و جای انتقاد هم داره و خوشحال میشم نظرات مهمانان خوب وبلاگ را داشته باشم
بله ، همینه استودیو.
ولی هماهنگی دکلمه شما خوب بود.
ماندگار باشید.
ممنون و موفق باشی
نه منظورم سر ضرب و این ها نبود. کاملا مشخصه که موسیقی ضبط شده با تن صدا نمیخونه. انگار صدای موسیقی از تو قابلمه درمیاد مثلا.
نیاز ِ صداگذاری دقیق بشه.
دکلمه اگر شعر خوب و صدا مناسب باشه اثر گذاریش از یه ترانه که خواننده میخونه بیشتره چون با احساس اجرا میشه،حتی دکلمه نیاز به آهنگساز و تنظیم کننده و ظبط در محیط استودیو داره ، اون موقعه نتیجه رضایت بخش میشه ، خانم شفتالو
سپاس.
پس وقتی از موسیقی ضبط شده استفاده بشه، این ناهماهنگی ایجاد میشه.
اگر گوش موسیقیایی داشته باشی ، نه ، میتونی سر ضرب را بگیری و دکلمه خوبی داشته باشی،ولی اگر آشنایی نداشته باشی، آره هماهنگ نمیشه و بهم ریخته شنیده میشه
لطف می کنید بگید؛ چطور صدا و موسیقی اینقدر همخوانی داشت؟ اصطلاحش رو نمیدونم، منظورم اینه موسیقی ضعیف تر نبود . معمولا دوستان دکلمه میزارن ، موسیقی و صدا همخوانی نداره و انگار کاملا هرکدام از یک طرفی به گوش میرسه.
گیتار را خودم میزنم، برای این همخوانی داره،رو گام صدام هست، بهش میگن آرپژ
مضمون دکلمه، زیبا بود.
صدا پیشه یِ رادیو هستید؟
ممنون ، نه در رادیو نیستم ولی بعضی از نوشته هام یا غزل های حافظ را با اجرای خودم دکلمه کردم
اجرای خیلی قشنگی بود
تو باید بری صدا سیما صدات باب برنامه های رادیویی هست