بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

بدشانس داریم یا نداریم ؟


هنگام رانندگی  موبایلمون زنگ میزنه و ماشین هم بلوتوث نداره ، یه لحظه که میخوایم جواب موبایل را بدیم ، فقط یه لحظه یه عابر میاد جلوی ماشین ... با گرفتاریها و عذاب وجدانش کاری ندارم ، شما موقع تعریف آن جریان میگین از شانس بدم همون لحطه که تلفن زنگ زد ، عابر آمد جلوی ماشینم و زدم بهش .این قصه و تقریبا تمام اتفاقات اطراف ما اگر دقیق بهش نگاه کنیم هیچ ربطی به شانس نداره ، هر چی هست و به هر مشکلی که برمیخوریم اگر نتونیم شخص دیگه ای را مقصر کنیم به گردن یه چیز موهوم ،خیالی و غیر واقعی بنام شانس میندازیم.رفتی زن گرفتی یا شوهر کردی که بهت نمیخوره ، بچه ۵ ساله هم که نبودی ، میگی اینم از شانس ما ! بگذریم از اینکه از دید من زن و مردی که جدا میشن و با هم نمیمونن هیچکدوم بد نیستن ، بلکه انتخاب های بدی برای هم بودن. برگردید به گذشته و به کارهایی که تحت عنوان بدشانسی در زندگیتون آرشیو کردین یه نگاه دقیقتر بیاندازید ، آیا میشد با کمی تعقل و فکر بیشتر نتیجه بد آنها را عوض کرد ؟ به شانس اعتقادی ندارم ، به اینکه بدون فکر و تعقل کاری میکنیم و اسم بد شانسی را روش میذاریم ، اصلا باور ندارم.



نظرات 5 + ارسال نظر
پروازم شنبه 7 دی 1398 ساعت 23:48 http://Banoparvaz.blogfa.com

همیشه هماینطور نیست . میشه گفت ی تصادفی ک باعث شده فردی دیگه زندگی عادی نداشته باشه و شرایطش کاملا با قبل متفاوت شده خودش خواسته? یا دختر و پسری ک تو سنین پایین بهشون تجاوز میشه و دیگه نمیتونن زندگی عادی ای داشته باشن و از لحاظ جسمی و روحی بهم میریزن رو چه توجیحی میشه براش اورد؟ اینارم خدا خواسته ک ب کجا برسه؟ خدا نمیتونسه جلوی چنین اتفاقاتی رو بگیره؟

بحث من به هیچ عنوان با خواست خداوند ارتباطی نداره ، ما با اختیار آفریده شدیم ، همان کودکانی که میگویید اگر توجه و دقت توسط والدین به همراهش بود ، باز هم برایشان اتفاقی می افتاد؟ کسی که نمیتونه پدر و مادر خوبی باشه ، چرا مسئولیت سنگین فرزندآوری را میپذیره؟
مطمئن باشید در یک تصادف هم باز بی دقتی خودمون بوده که اون اتفاق افتاده ، خیلی راننده ها یا عابرین در موقعیت های مشابه اتفاقی براشون نیافتاده چون احتیاط کردن.
به چیزی تحت عنوان خوش یا بد شانسی اعتقاد ندارم ، منظور کلی این پست همین است که بی دقتی ، بی توجهی ، بی فکری خودمون را گردن دیگران نندازیم یا اگر کسی را پیدا نکردیم که اونو مقصر اشتباهاتمون نشون بدیم ، اونو به شانس و اقبال بد وصل نکنیم.
آدما همیشه از اینکه بپذیرن مقصر هستن فرار میکنن ، حتی شده اونو گردن یه چیز غیر واقعی تحت عنوان شانس و اقبال بیاندازن.

خانوم شفتالو جمعه 6 دی 1398 ساعت 10:07

خب نمونه هایی که مثال زدید، رو من با یکی دو تا مثال دیگه بسط میدم و نظرمو میگم.
+شنیدین یکی 14 هزار تومن تو حسابش بوده باشه و قرعه کشی برنده بشه؟ مثلا 5 میلیون!!! (دیدم) چند سال پیش البته.

+شنیدین یکی توی یک آزمون شرکت میکنه ،بدون اینکه بخونه و یا حتی خودش فکرشم نمیکنه که برنده بشه؟ اما میشه. طوری که خودشم از تعجب دهنش وا میمونه؟!

+شنیدین یکی واسه کار به هردری میزنه و نمیشه، اما یکی تو خونش نشسته و یهو از یه جایی که فکرشو نمیکنه، بهش زنگ میزنن که باهاشون همکاری کنه؟

+خب من به اینا نمیگم شانس! اسمشونو میزارم قسمت! یا چیزی که خدا مقدر کرده براشون. یعنی خدا خواسته که این کار انجام بشه. به هردلیلی که برای ما قابل درک نیست.

چند وقت پیش یکی از دوستان گفت؛ چرا فلانی باید انتخاب بشه برای اینکار؟ در صورتیکه من از اون فعال تر بودم. شمارمم داشتن. فلانی فعال ترازاین بود حتی. چرا ؟ گفتم؛ خوب دقت کردی روحیه ای که این خانوم داره چقدر از من و تو قوی تره ؟ شاید اگر تو یا من بودیم، همون سالای اول اینکارو ول میکردیم و قیدشو میزدیم. ولی اونو دیدی که چطور داره میجنگه تا این مسیرو هموار کنه. نه برای خودش،برای دیگران.

قطعا این خواست خدا بوده، چون میدونسته این مسیر کسی رو میخواد که از عهده ش بربیاد. و تقدیر این خانوم هم این بوده توی این مسیر قرار بگیره و حرکت کنه.

+درمورد فرمایش شما: بنده هم بد شانس و خوش شانس اعتقادی ندارم. میگم ما نیرویی داریم به نام عقل! تفکر! صبر! ... اما شنیدین میگن پسِ هر اشتباهی حکمتیه؟ یه وقتا یه چیزایی بااینکه تلاش میکنیم نشه، یا بشه و عکسش اتفاق میفته،اینا حکمِ یه تجربه ست برای آدم ها. یعنی پس اون اتفاق یه چیزی نهفته ست که باید یاد گرفته بشه.

خانمی جمعه 6 دی 1398 ساعت 10:06 http://1-1.blogfa.com/

سلام ممنون از حضورتون
در رابطه با نوشته تون باید بگم که درسته و باهاتون موافقم . اما این نگاه خیلی منطقیه و متاسفانه زمانی که مشکلی پیش میاد ، معمولا منطقی بودن کار سختیه .

بارون جمعه 6 دی 1398 ساعت 08:18

در رابطه با مورد هایی که گفتید با شما موافقم،
اینکه خیلی از اتفاقات زندگی آدم ها محصول تصمیمات خودشون هست یه چیز ثابت شده و غیر قابل انکاره.
اگر منصفانه به زندگی نگاه کنیم عامل خیلی از بدبیاری های زندگی فقط وفقط خودمون بودیم، نمیگم همش چون به هر حال شرایط زندگی آدم ها با هم کاملا متفاوته اما درصد بیشترش برمیگرده به تصمیمات خودمون، یه درصد کمی هم دست ما نیست یعنی هیچ دخالتی نداشتیم نمیخوام بگم به شانس مربوطه اما بی تاثیرم نیست.

ارغوان جمعه 6 دی 1398 ساعت 00:06

باهاتون هم عقیده ام
چه اتفاقاتی که سر کوتاهی خودمون رخ داد و تهش اسم بدشانسی و حکمت خدا و ... رو بهش چسبوندیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد