شما را کم دوست دارد؟
وضع مالی خوبی ندارید؟
آشپزیتان خوب نیست؟
از کارتان راضی نیستید؟
بچه ها اذیتتان میکنند ؟
و ...
خیلی چیزها در زندگی دارید ولی نمیدانید ، نمیگویم که به سمت بهتر شده هر چه بیشتر نروید یا تلاش نکنید که حتی نقص های کوچک را برطرف کنید، میگویم خیلی ها از ما بهترند و خیلی ها بدتر ، بستگی دارد وضع زندگیتان را با میزان چه کسی بسنجید.
اینکه دائم از اوضاع شکایت داشته باشید و گله مند ، مشکلی را حل نمیکند ، توان هر کس یک محدوده ای دارد ، مردی که بیشتر از درآمدی که هم اکنون دارد نمیتواند کسب درآمد کند و زنی که آشپزی و خانه داری را در همین حد و شاید به مرور زمان کمی بهتر میتواند انجام دهد، او شما را از روز اول بیشتر دوست دارد ، ولی گرفتاریهای زندگی مانع ابراز آن به اندازه روزهای اول است ، گرفتاریهایی که هم مرد و هم زن در آن مشغول میباشند و چه بسا تلاش برای بهبود زندگی طرف مقابل باعث کم شدن توجه ظاهری به هم شده ، انتظار معجزه هم نداشته باشید ، که روزی تمامی مشکلات حل بشود ، همدیگر را در برآوردی جامع ببینید ، خوبی ها را یک کفه و بدی ها (از دید شما) را در کفه دیگر بگذارید و بسنجید ، شاید در یک نگاه کلی بتوانید بهتر اظهار نظر کنید ، معمولا انسانها خوبی طرف مقابل را کمرنگ میبینند (کمتر بخاطر میاورند) و بدی های آنها را خصوصا هنگام اختلاف پررنگ تر ، توصیه میکنم وقتی به خاطرات گذشته نگاه میکنید ، خوبی ها را هم بیاد بیاورید، اگر حس میکنید که دیگران زندگی خوبی دارند و شما نه ، خود را با دیگرانی که زندگی پر چالش و مسئله دار دارند هم مقایسه کنید. مقیاس و میزان شما کیست ؟
زندگی خوب و بد وجود ندارد ، زندگی نسبی است .
اگر همه همین دیدگاه رو داشتن، دنیا جای بهتری بود. هیچ کس خوب مطلق نیست و نباید خوبی ها رو فراموش و بدی ها رو بلد کرد.
زندگی همه نسبی است ...ولی احساس حاکم بر جامعه می گوید همه پیز در حال بدتر شدن است ...و اینست که نای و رق از همه می گیرد...
هر فرازی فرودی دارد
اما نسبی بودن نباید باعث بشه دست از تلاش برای بهترشدن بکشی