روابط بین زن و مرد در قبل (شروع آشنایی یا دوران نامزدی) و بعد ازدواج (3-2 سال) متفاوت میباشد و کسانی که به این مطلب اعتقاد ندارند یا تجربه ای در این زمینه ندارند و یا هنوز دوران سرشار از احساس خود را نگذرانده اند.
قبل : دورانی که شما تعهد خاص مالی بهم ندارید و صرفا " به کسی که احساس خوبتان بهم (عشق) بهمراه نیروی جنسی ، فرار از تنهایی و استقلال از خانواده و رهایی از بعضی قید و بندها ، شما را به او متمایل کرده ، احساس زیباست ، و خوب و شاد بودن را در انسان موجب میشود ، لحظات قشنگی است که اعتقاد دارم میبایستی در خاطرات ما حک شود و بماند ، روزی برای ادامه زندگی به تک تک آن لحظات ، نیاز پیدا خواهید کرد.
بعد : وقتی 2 نفر زیر یک سقف زندگی میکنند مانند درختانی هستند که هر کدام از یک منطقه آمده اند ، یکی گرمسیری و دیگری سردسیری منظور از سردسیری و گرمسیری تفاوتهایی میباشد که میان 2 انسان وجود دارد ، فرهنگی ، اجتماعی ، مالی ، خانوادگی ، علائق و سلیقه ها و ... حال این 2 درخت را میخواهند در یک منطقه و کنار هم بکارند ، باور دارم اگر هر کدام خود را به دما و منطقه جدید عادت ندهند ، نمیتوانند در کنار هم به باروری و شکوفایی و رشد ادامه دهند ، درخت گرمسیری باید تا حدی کاهش دما و سرد سیری تا حدی افزایش دما را پذیرا باشد.
بعد ازدواج قطعا مشکلات زندگی ، روی منطقی خودش که عموما" زیاد هم خوشایند نیست را به شما نشان خواهد داد ، روابط جنسی به حلاوت روزهای اول نخواهد بود و وابستگی های حسی کم خواهد شد.
تا زمانی که چیزی را بدست نیاوردیم تشنه رسیدن به آن هستیم ، وقتی سیراب شویم شاید برایمان اهمیت گذشته را نداشته باشد .(بدون نگاه جنسیتی) عقیده دارم این مسئله ، طبیعی ، قابل پیش بینی و حتی میتوان بگویم ناگزیر زندگی ما خواهد بود .
چاره در آن است که با هر روزی که از زندگی میگذرد مقداری از زمان ، انرژی و فکر خود را علاوه بر درگیری با مشکلات زندگی به حفظ آن هم اختصاص دهیم ، شاید روزی 10 دقیقه هم کافی باشد که به این فکر کنیم که چطور میشود ، داشته های زیبای گذشته را حفظ کرد ، شادتر و بهتر بود و به یکنواختی نرسید، برای مواردی که به تکرار و روزمرگی رسیدم ، راهکار های جدید و متنوع بوجود بیاوریم ، هر زمان حس کردید از هم خسته شده اید و بی تمایل به گذراندن وقت با همسر و شریک زندگیتان هستید ، بدانید که زنگهای اخطار جدایی به صدا درآمده اند.
اجازه ندهید خاطرات خوب گذشته برای شما ، به حسرت بدل شود
من از شب عقدم گریه میکردم و کلا خاطره خوبی ندارم
متاسفم ، امیدوارم الان به آرامش رسیده باشید.گرچه در شادترین روزتون گریه میکردید و ماشین زمان هنوز اختراع نشده و برای گذشته غیر افسوس کاری نمیشه کرد.
وقتی به حسرت بدل شد باید چه کرد...
از توقعاتمون کم کنیم ، یاد بگیریم که زندگی مشترکه ، وقتی شادی ، لذت و آرامش میخواهیم ، آیا خودمون داریم اینا را به طرف مقابل میدیم؟ یا منتظریم اول او اینکارو بکنه؟
آیا وقتی به خواسته های طرف مقابل میرسیم و تضادی با خواسته های خودمون میبینیم به حرف منطق گوش میکنیم یا احساس؟
و خیلی آیا های دیگه ، سوالتون ساده بود ، جوابش یه زندگیه !
به نظر من 5 سال اول زندگی خیلی سخته و به دلیل همین تطبیق و کنار اومدنه اگر این 5 سال رو بتونیم مدیریت کنیم بعد از اون زندگی روی آرام و شیرین تری رو نشون میده
حق با شماست ، طبق آمار بیشتر جدایی ها در 5 سال اول زندگی اتفاق میفته ، صرفا" بحث زندگی کردن نیست ، ممکنه 2 نفر با هم زندگی کنند ولی زندگی نکنند !
ما میتونیم عالی ، راضی ، شاد،با آرامش و حس اعتماد و کلی چیزای خوب دیگه زندگی کنیم ، گاهی آدما فقط کنار هم هستند ولی با هم نیستند.
زیبا بود ولی برای من کمی دیر
متاسفم