یه فوق لیسانس هر چی با وضع مالی معمولی و دنیای احساس یا یه دیپلمه با وضع مالی خوب و نه آنچه از نظر حسی شما در رویاها یا آرزوهایتان میدیدید؟
کم سن ها و بی تجربه ها همگی مورد اول و با تجربه ها ولی کم سن با تردید مورد دوم و باتجربه های حدود 30 سال به بالا بدون تردید مورد دوم را انتخاب میکنن .
کار درستی میکنن یا نه را به قضاوت شما واگذار میکنم .
اگر لذت کوتاه مدت میخواهید و زجر دراز مدت با حست تصمیم بگیر ، اگر یه زندگی نه چندان با احساس ولی مداوم و معمولی را میخوای با منطقت تصمیم بگیر.
دنبال زندگی همه چیز تمام هم نباش ، ختم کلام !
رؤیا توی دهه ی سی زندگی به تعادل میرسه کم کم. اما اینکه بگیم دیپلم یا وضع خوب و بی احساس یا کم احساس! بازم افتادن از یه ورِ بومِ.
هم کفو که میگن برای همینه. برای ایجاد تعادل و تناسبِ.
زندگی مداوم و بدون احساس به چه درد میخوره؟ اینطور که میشه ادامه ی زندگی آبا و اجدادی. میشه رابطه ی مسالمت آمیز دوتا موجود زنده. میشه دو تا ربات و آدم آهنی!
احساس بخش مهمی از وجود آدمیزادِ و نباید به هیچ وجه نادیده گرفته بشه. خیلیا این نوع زندگی به قول شما "منطقی و مداوم" رو پذیرفتن و حالا تبدیل شدن به همسر دوم! حقیر شدن! غافل ازاینکه همون همسر دوم، با همون سِلاحِ احساس ، همسرشون رو تصاحب کرده. (درمورد مرد و زن هم فرق نداره.)
تعادل
زندگی همه چیز تمام داریم اصلا؟
دنبالش باشی کل عمرتو باختی،
با تجربه هاش میگن گشتیم نبود نگرد نیست.
عنوان پست؟!
عنوان پست یعنی همه راه ها به رم ختم میشود !
انتخاب دیگری وجود ندارد ، از هر سمت که بری ، بدون در نظر گرفتن وجه مادی زندگی مشکل خواهی داشت.