بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

عاشقانه ها یادت نره !

بعضی روزا زندگی دور تند داره و پر مشغله، بعضی وقتا آروم و کسالت بار، این وسطا یه وقتی هم بذارید برا همدیگه، شده 10 دقیقه ، روبروی کسی که دوسش داری بشین ، دستاشو بگیر ، تو چشاش نگاه کن و بگو :سلام ، خوبی عزیزم ، امروز یه کم بیشتر از دیروز دوست دارم ، اگرهم میکم کم ، میخوام تا همیشه بهت بگم و تموم نشه ! فکر نکنی گرفتارم شما را فرآموش کردم ، هر کاری که میکنم گوشه قلب و ذهنم میبینمت و یادت هستم ....


دیدم بعضی ها از گفتن بعضی کلمات خجالت میکشن ، مثلا یه مادر به بچش راحت میگه عزیزم ولی به همسرش نمیتونه بگه عزیز منی ، یا اینکه بشمرین در طول روز به کسی که دوسش دارین حالا هر کی میخواد باشه ، چند دفعه از ته دل میگین ، دوست دارم ، مگه ندارین؟ خوب اینو بهش بگین ، همه که جادوگر نیستن از تو نگاهتون بخونن !


این 10 دقیقه ها نقش خوبی تو تحکیم پیونداتون خواهد داشت و یه جورایی تمرکز (مدیتیشن) روزانتون باشه، بجای تمرکز روی  یک کلمه روی هم تمرکز کنید ، جدی بگیریدش و روزانه تکرارش کنید وگرنه بعد یه مدت میبینید گرفتاریهای زندگی ماشینی کاری میکنه که دیگه عاشقانه ها  از یادتون رفته.

نظرات 4 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 6 اسفند 1398 ساعت 18:14

میشه جلوی آینه تمرین کرد.ویک تیرو
دونشان زد.که اول خودمونو دوست داشته باشیم.به خودمون حرف های خوب بزنیم.تو چشم های خودمون نگاه کنیم،به خودم سلام کنیم.وبهش بگیم،امروز یه ریزه بیشتر از دیروز دوستت داریم.و اینجور وقت ها،ما گیلک ها،یه مثلی داریم ،که میگه،خودم قربان خودم

اون موقعی که ببینم خودتو بیشتر از من دوس داری ، منم بیشتر میخوامت ، گیلک عزیزم !

سارا(چیکسای) سه‌شنبه 6 اسفند 1398 ساعت 13:38 http://15azar59.blogsky.com

گفتن عاشقانه دوستت دارم کار آسونی نیست مردم رو میشه دوست داشت همه مخلوقات رو میشه دوست داشت و بهشون گفت اینو ولی عاشقانه اش فرق داره اونم به پارتنری که ..

که اسمش 2 تا نقطه است ! (لبخند)

پیشاگ سه‌شنبه 6 اسفند 1398 ساعت 12:36 http://bojboji.blogfa.com

فک نکنم دیگه کسی باشه که بخواد خجالت بکشه دوسست دارمو به زبون بیاره
هست واقعا؟

از ته دل اگه باشه ، گفتنش خیلی هم راحت نیست !

زیبا سه‌شنبه 6 اسفند 1398 ساعت 12:32 http://manvaeshgh.blogfa.com

گاهی توی زندگیم به نقطه ای رسیدم که فقط جدایی مرحم دردم بود.
عشق تنها چیزی بود که من رو توی این زندگی نگه داشت و از من ضعیف یک آدم قوی ساخت و تونست روزهای خیلی بدی رو تحمل کنه و حداقل کمی زندگی زناشوییش رو بهتر کنه. اگر عشقی نبود زندگی من خیلی زودتر از اینها تمام شده بود.
با تمام دلخوری و بی تفاوتی که از همسرم میبینم و گاهی خیلی اذیت میشم اما تحت هیچ شرایطی این عاشقانه ها رو رها نکردم. قدرت عشق از بمب اتم بیشتره

کار خوبی کردی ، شاید حتی نه بخاطر کسی ، بخاطر خودمون هم که شده ، باید تمرین عاشقانه ها ، کار هر روزمون باشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد