گلبولهای سفید روی خودشون یه برآمدگیهایی دارن که درست در نقطه مقابلشون
روی سلولهای دیگه بدن و کاملا برعکس یه فرورفتگیهایی هست ، اونا مدام در
حال چک کردن سلولها هستن و برآمدگیها را در فرورفتگیهای سلولهای خودی چک
میکنن و مطابقت میدن ، حالا یه وقت سلول بیگانه ای ببینن که فرورفتگی روی
آنها با برآمدگی خودشون تطابق نداشت ، بهش حمله میکنن و از بین میبرنش.در
حقیقت با بیشترین اختلاف ممکن در سطح اون سلولها(برآمدگی در مقابل
فرورفتگی) آنها را خودی تشخیص میدن و باهاشون مهربونن.
میدونستی
صمیمی ترین و نزدیکترین دوستت ، بیشترین اختلاف را باهات داره؟ میدونستی
یکسان بودن نه تنها باعث نزدیکی نمیشه که باعث اختلافه؟ آدما تحمل افراد
خیلی شبیه خودشون را از نظر رفتاری ندارن ، چه بسا باهاشون میجنگن . توصیه
میکنم اگر روزی خواستی کسی را برای زندگی انتخاب کنی ، نقاط ضعف خودتو
بنویسی و دنبال کسی بگردی که در آن موارد قوی باشه و برعکس.
آدما وقتی حس خوبی دارن که فرد نزدیک بهشون بتونه اونا را تکمیل کنه ، چیزایی که دارن و ندارن را از هم بگیرن.
آدمای
نزدیک به شخصیت شما ممکنه برای یه روابطی خوب باشن (خانوادگی) ولی یادت
باشه برای زندگی اصلا خوب نیستن،غیر این باشه و یه آدم شبیه به خودت را
انتخاب کنی ، بازم تنهایی و حس میکنی هنوز داری با خودت زندگی میکنی !
میگن لنگه ی هم.واگه دقت کنیم،دولنگه ی در،یا دو لنگه ی پنجره،با هم تفاوت دارن.که همین تفاوتِ،باعث چفت شدن شونه.مکمل یعنی،یکی ضد یخ باشه،یکی ضد جوش.
وشما خیلی خوب می نویسید
تنور فکرتون، نون خوبی پخته. موافقم که آدم هایی که می خوان کنار هم باشن، باید مکمل هم باشن نه رونوشت هم.
مکمل بودن رو نباید دیگه با غیر هم کفو بودن اشتباه گرفت.
دراینکه می گید متفاوت ! درسته . اما تا یه حدی!
مثلا توی موارد کلیدی مثلِ اعتقادات مذهی،سیاسی و فرهنگی ، باید مثل هم باشن یا خیلی نزدیک باشن. اما امور دیگه رو میشه تفاوت ها رو درک کرد و تحمل. و حتی خودش نقطه ی جذابِ ماجرا برای کشف یک شخصیت باشه.
با این متن یه چیزاییدستگیرم شد
مثلا ااون دسته آدمایی که کلی خصلت خوب دارن و کسی میشه همدمشون که خصلتای خوبش خیلیی کمه اما در کمال تعجب زندگیای خوبی دارن
نگو اینو مچ ترن
جدای از شوخی خیلی خوب مینویسی
تصور میکنم بدن ما کارگاهیه که کارمندانش گلبول سفید هستند و بی وقفه 24 ساعته مشغول کار سخت و حیاتی هستند. بنده خداها خسته هم نمیشن. یعنی وقتی خسته میشن ما بیمار میشیم و باید هزارتا کار بکنیم تا سرحال بشن و دوباره به کار خودشون ادامه بدن و در نهایت ما خوب شیم.
نکته اخلاقی: قدر سلامتی خود را بیشتر بدانیم و روزی هزاران بار خداروشکر کنیم
خب این همونه که من همیشه میگم باید دوتا آدمی که میخوان با هم زندگی کنن مکمل هم باشن
و اینکه همیشه تاکید میکنم این تفاوتهاست که زندگی را زیبا میکنه...
من با مطلب شما کاملا موافقم
من صبورم ، مثل سنگ ، اما نمیدونم چرا این تیلو تیلو ، من هر چی مینویسم میگه : از پست من الهام گرفتی یا چیزیه که همیشه من میگم ، یا من اینو میدونستم ...
میبایست قبل از نوشتن هر پست بصورت خصوصی براش بفرستم و تاییدیه بگیرم که نه میدونسته ، نه حرفش بوده ، نه الهام بوده نه بهنام ! (لبخند به پهنای صورت)
داغ داغ مطلب علمی - فرهنگی تون رو خوندم. سنجیده بود...
دقیقا" همینطور بود ، تازه از تنور فکرم بیرون آمده بود !