بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

مقایسه آدمها

برو شوهر مهری رو ببین ، چه زندگی خوبی برای خانوادش درست کرده ، یه ماشین از این جدیدا برا زنش خریده ، اونم از بس پز میده، خفه کرده ما رو ، برو یاد بگیر !

مردم هم بچه دارن ، ما هم بچه داریم ، پسر دائیت  پزشکی قبول شده ، تازه یه سال هم ازت کوچیکتره ، تو هنوز داری میری کلاس کنکور ، کی میخوای یاد بگیری ؟!

این چیه دست کردی زن؟ آشپزی را باید بری از مامانم یاد بگیری ، غذاهایی که درست میکنه که انگار فرشته ها از بهشت آوردن، تو هم همش مواد را حروم کن  !

مامان آنیتا اصلا باهاش کاری نداره ، دخترشو درک میکنه ، بهش گیر نمیده کی میاد و کی میره و کجا میره ، روشنفکره ، از مامان شانس نیاوردم من !

***

یا برای خودتون پیش آمده که این حرفا را به کسی بگین ، یا اینکه شنونده بودید ، کسی که مقایسه میکنه در حقیقت فقط یک جنبه را در نظر میگیره ، همون چیزی که توی چشم است و دیده میشه و خودش اونو دوست داره ، انسانها با هم متفاوت هستند ، امکاناتشون ، روحیشون ، خواسته هاشون ، پشتکارشون ، استعدادشون و از همه مهمتر علاقه هاشون ،  توانایی همه انسانها به یک اندازه نیست و شاید کاری را که از یک نفر میخواهیم در توان او نیست و او در زمینه دیگری استعداد و علاقه دارد ، یادمون باشه شخصیت هر انسان مانند اثر انگشتش با دیگری فرق داره.

با اینگونه مقایسه ها مطمئن باشید که نتیجه دلخواه را نخواهید گرفت و چه بسا حس بدی در شنونده نسبت به کسی که با او مقایسه اش کردید بوجود بیاید.

ضمنا" شما هنگام مقایسه در زندگی دیگران حضور ندارید و فقط قسمتی از ماجرا را میبینید که دوست دارید ببینید ! و آن را به سر یکی از نزدیکان یا دوستان خودمیکوبید و این در حقیقت مانند دادگاهی است که قاضی بدون داشتن یک دید کامل نسبت به پرونده و بر مبنای صرفا" یک قسمت کوچک از آن ، قضاوتی نماید.

از دید من اصولا مقایسه اشتباه است و بهتراست اگر پیشنهاد ، انتقاد یا مطلبی را هم میخواهید به یکی از نزدیکان بگویید ، مستقیم و صرفا با تکیه به دلایلی که از او دارید و بدون قیاس ،  مطرح نمایید و اجازه دهید خود او راه درست را انتخاب کند ، مطمئن باشید اگر انتقاد درست و بجا باشد ، شنونده آن را حداقل در نزد وجدان خود میپذیرد و  اصلاح میکند.

نظرات 2 + ارسال نظر
بارون دوشنبه 25 فروردین 1399 ساعت 21:39

فکر میکنم اگر میزانی اعتماد و اطمینان به توانایی همدیگه( حالا هر چند ناچیز) داشته باشیم هیچ وقت به مقایسه نمیرسیم، آدمها به هزار و یک دلیل با هم متفاوتن، تا بوده هم همیشه مرغ همسایه غاز بوده، در حالی که واقعیت چیز دیگریست...
آدمی که مقایسه میکنه ضعف شخصیتی داره چون هم خودشو دچار کمبود می بینه و سعی داره با مقایسه یجوری خودشو آروم کنه و هم اصرار داره که راه رفتن یکی رو عوض کنه که خب اصلا شدنی نیست، انتقاد و گاهی راه درست نشون دادن و انتقال تجربه حتی اگه تلخ هم باشه بسیار عالیه اما مقایسه چکشی نه،
خوشا بحال آدمی که از همون اول یاد میگیره نه مقایسه کننده باشه نه مقایسه شونده( یه گوش در، یه گوش دروازه باشه و اعتماد بنفسش رو حفظ کنه بهترین کاره، چون اون شخصی که داره از طریق مقایسه با دیگری، سبک سنگینش میکنه خودش سرتاپا مشکله) من اگر در شرایطی قرار بگیرم که با دیگری مقایسه بشم حتما از اون موقعیت فرار میکنم چون مقایسه جز آثار مخرب هیچی نداره، مثلا آدم ها رو لجبازتر میکنه، باعث نفرت میشه و ...

دختر غریبه دوشنبه 25 فروردین 1399 ساعت 11:46

آدمهای احساساتی سخت تر زندگی میکنند ، چون بجای نگاه منطقی به اطرافشون ، همه چیز را با دلشون میبینند و میسنجند ، ممکنه زیبا باشه ولی زندگی اینجوری قطعا مشکل خواهد بود.
توصیه میکنم از این به بعد سعی کنی به هر چیز ، دید منطقی هم داشته باشی و دلیل اون اتفاق را پیدا کنی ، این باعث میشه که آرامش بیشتری داشته باشی.





بله موافقم
متاسفانه من با احساس تصمیم میگیرم و
منطق وقتی میاد سراغم که دیگه کار از کار گذشته و اون تصمیم احساسی ضربه اش رو بهم زده
ممنونم
سعی میکنم از این به بعد رو منطق وجودم بیشتر کار کنم در کنار احساسم البته

ممنون از شما که نظر من در وبلاگتون را در ابتدا گذاشتید ،تا بقیه کاربرا متوجه موضوع بشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد