بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

رفاقت

دوست و رفیق خیلی خوبه ، شما خیلی مسائل را به پدر و مادر یا خواهر و برادر یا حتی همسر نمیتونی بگی ، ولی به یه دوست میتونی.

اینکه بدونی کسی هست که حرفاتو میشنوه و عضوی از خانواده نیست و جایی نمیتونه مشکل برات بوجود بیاره و اگر نظری میده با غرض و بدنبال نفع شخصی نیست و اگر روزی درگیری خانوادگی یا فامیلی باشه نمیتونه از حرفهایی که بهش زدی سوءاستفاده کنه ، چیز خوبیه.

اما از دید من به دوست و رفیق هم نباید صرفا" احساسی نزدیک شد و انتخاب یا نگهداشتن آنها هم نیاز به شرایطی داره که در آینده مشکلی براتون پیش نیاره.

- از نظر کمی (تعداد) حتما محدود باشن ، داشتن دوست های متعدد ، لذت وقت گذرانی با یک دوست را کم میکنه و اگر هر کدام توقع یک دیدار در هفته را داشته باشند ، شما را از کار و زندگی میاندازند.

- با کسی دوست شو که چیزی برای از دست دادن داشته باشه ، مثل شغل مناسب ، خانواده مناسب ، موقعیت اجتماعی و ...، کسی که چیزی برای از دست دادن نداشته باشه ، برای دوستی یا هر نوع ارتباط دیگه ای مناسب نیست و مطمئن باشید روزی برای شما دردسر درست میکنه.

- از نظر مادی و معنوی در حد و اندازه خودتون باشه و بتونین حرف همو درک کنید وقتی او حرف میزنه یا شما مسئله ای را مطرح میکنید کاملا متوجه بشین و مسائل همو  لمس کنین، اگه روزی به مسافرت یا  رستوران یا کافی شاپ یا هر جایی رفتید که نیاز به هزینه کردن بود ، نه شما مشکلی داشته باشید نه او.

- روابط خودتون را با کسایی که در حال زندگی باهاشون هستید مدام چک کنید ، اگر حس کردید که یه چیزایی تو زندگیتون داره تغییر میکنه ، شاید اثرات ارتباط شما با دوستتون بوده که شاید حتی خودتون هم متوجه نشدید ، مثلا دوستی دارید که از همسرش جدا شده و ادعا میکنه آزادی چه خوبه !  یا همسرش فلان کارو براش کرده و یه چیزایی براش خریده ، مواظب باشین حرفها یا کارهایی که میکنه اثری بر رفتار شما در خانه نداشته باشه.

- اصولا با دخالت مخالفم ، چه منفی و چه مثبت ! یادمون باشه وقتی به کسی اجازه دخالت میدید ، حتی مثبت ، دری را بروی او باز کردید و این امکان و اجازه را به او خواهید داد که در آینده دخالت منفی هم در زندگی شما داشته باشد ، اعتقاد دارم مسائلی که نیاز به تصمیم های درون خانوادگی دارد و ربطی به رابطه دوستانه شما نداردرا با دوستان خود مطرح نکنید.

-دوستان شاد و بدون مشکل انتخاب کنید ، بعضی ها اصولا بر مدار غم و غصه و منفی گرایی هستند ، مطمئن باشید که بعد از مدتی خواهید دید که روحیه کسل کننده آنها شما را هم دچار مشکل خواهد کرد.

- اگر متاهل هستید ، رابطه با دوستان مجرد خود را کم کنید ، سعی کنید با کسی رابطه داشته باشید که بصورت خانوادگی هم بتوانید آن رابطه را ادامه دهید.

- اگر حس میکنید رابطه شما با شخصی از حد متعارف خارج شده و از نظر زمانی به خانه و خانواده نمیرسید ، سعی کنید سریعا" آن را مدیریت و کنترل نمایید.

- معمولا در شروع زندگی ،زن و شوهر نسبت به هم حساس هستند و مایل هستند تمام توجه شخص مقابل بر روی ایشان باشد، حساسیت های او را در نظر بگیرید ، مطمئن باشید در ادامه زندگی و مدتی بعد ، قطعا" این حساسیت ها کم خواهد شد و میتوانید رابطه  را با دوست خود ادامه دهید، اگر خودتان یا دوستتان در شروع یک رابطه یا در شرف ازدواج میباشید ، رابطه دوستانه خود را محدود نمایید ، وگرنه در همسر خود ایجاد حساسیت خواهید کرد.

- هر چیزی را به دوستان خود نگویید ، گفتن اسرار و رازهای زندگی به دوستان باعث میشه که همیشه این نگرانی را داشته باشید که او ممکن است در زمانی که دیگر دوست شما نباشد،  آنها را افشا کند ، این قضیه باعث خواهد شد موقع حرف زدن با دوست خود هم دیگر مثل سابق نتوانید با آزادی و راحتی ابراز عقیده کنید ، دانستن مسائل محرمانه شما توسط دوست ، شما را در ارتباط با او محتاط کرده و لذت سابق را از این دوستی نخواهید داشت.

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 16:28

منظورم این نیست ک کلا دوستی نداشته باشن...ولی همه ی مردا اینو‌ نمیفهمن ک مثلا یکی از دوستاش تاثیر بدی روش میذاره...
بعدشم خانوما حرف گوش کُن تَرَن

پ.ن: اوح مای گاد :))

سحر دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 14:31

معمولا اگه به آقایون بگی مثلا با این دوستت رفت و آمدت رو کم کن، گارد میگیرنو قبول نمیکنن |: چون فکر میکنن فقط خودشون میدوننو میفهمن |:

این مطالبو از کانال های روانشناسی میزاری یا اینکه نوشته های خودتن؟!

این مطلب در خانمها هم صدق میکنه و نگاه جنسیتی نداره ، اینکه رفاقت نباشه و آدم هیچ دوستی نداشته باشه اشتباهه ولی بدون کنترل هم اگر باشه درست نیست ، برای همین این موارد را نوشتم که بشه دوستی ها را مدیریت کرد ، البته از دیدگاه خودم.
نوشته ها از تجربه های شخصی خودم و دید من از زندگی است ، مطالب روانشناسی نمیخونم ، حس میکنم نوشتن مسائلی که برای خودم یا دیگران بصورت واقعی اتفاق افتاده ، بهتر جواب میده تا روشهای کلاسیک روانشناسی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد