درباره من
مطالب نوشته شده در وبلاگ بلاگر ( Blogger Blog) عقاید شخصی من میباشد و لزوما ممکن است تجربه مناسب یا نظر مفیدی برای سایرین نباشد.
شرایط و نحوه زندگی هر کس میتواند تجربه های متفاوتی از زندگی برای او داشته باشد.
نظرات شما قطعا" برای من عزیز و محترم خواهد بود .
کل نوشته ها در این وبلاگ و نظراتی که در دیگر بلاگها میگذارم نوشتن فکرم میباشد،مگر در دادن اطلاعات خاص که با ذکر منبع مشخص میکنم.
با احترام ، بلاگر
ادامه...
کنترل کنجکاوی !
از هر که بپرسید آدم کنجکاوی هستی ، در پاسخ میگوید نه و اگر خیلی منصف باشد میگوید تا حدودی !
ولی واقعیت این است که ما انسان بدون حس کنجکاوی نداریم ، خصوصا در خانمها از شدید تا وحشتناک ! تغییر میکند ، یعنی ما خانم با کنجکاوی متوسط و ضعیف نداریم !
عقیده دارم اسرار دیگران را هر چه بیشتر بدانیم به خودمان بیشتر سخت خواهد گذشت.تصور کنید یک راز از دوستتان میدانید و روزی آن راز توسط شخص دیگری برملا میشود ، انگشت اتهام بسوی شما هم خواهد بود . یا خود شما ناخودآگاه آن مسئله را افشا میکنید و دچار استرس این میشوید که اگر دوستتان متوجه شود شما آن راز را افشا کردید با شما چه برخوردی میکند.
معمولا اسرار و رمز و راز زندگیها مسائل شاد و خوبی نیستند و برعکس گاها تلخ و ناراحت کننده اند ، سعی در دانستن این موارد ممکن است بر روی روحیه شما اثر گذار باشد یا شما هم آن مسئله را به زندگی خود تعمیم دهید.
برای مثال ، زنی از خیانت همسرش مطلع شده و آن را به دوست خود میگوید ، او هم که تا کنون به همسر خود اطمینان داشته شروع به تردید و شک میکند و زندگی آرام و بدون مشکلش بهم میریزد.
البته مطمئن هستم اینگونه هشدارها تغییری در فعالیت های اطلاعاتی خانمها نداشته و امیدی ندارم که حس کنجکاوی آنها را کم کند ،یکی از پایه های دنیای زنانه بر مبنای همین قضیه استوار شده ،فقط امیدوارم آقایانی که این مطلب را میخوانند بتوانند تغییری در این حسشان بدهند، در هر حال توصیه ای بود و نوشتم ! (لبخند)
قبلا دوست داشتم ته و توی ماجراها رو در بیارم الان نه برام بی اهمیته
خوشحالم که خانمی را میبینم که اصلا کنجکاو نیست ، خیال منم راحت شد و آن مسئله را دیگه لازم نیست بهتون بگم ! (لبخند)
نوچ
به مرز باریک بین کنجکاوی و فضولی وجود داره
اگه در روابط و مسائل دیگران سرک بکشی میشه فضولی
ولی اگه برای دانستن مطالبی شروع به سرچ و یادگیری کنی میشه کنجکاوی
اگه مسئله به دیگران ربط داشته باشه و مسائلی باشه که مایل نیستند دیگران از آن سردربیاورند میشه فضولی ولی اگه مسئله شخصی و خصوصی نباشه میشه کنجکاوی...
یه مرز باریکی این وسط هست...
دخالت هم یه مرزهای باریکی داره با توجه به نسبت آدمها با همدیگه...
دیدی میان میگن یه رازی را میخوام بهت بگم!!!!
خب دیگه اینکه راز نیست...
مرز؟؟؟ خانمها با مرز و اجازه و اینا زیاد آشنا نیستند ، اگر مسئله ای باشه که بخوان بدونند و بهش نرسند ، متاسفانه شب خوابشون نمیبره !
***
آره و دیدم که کسایی هستند که میگن نه نمیخوام بشنوم و حداقل من واقعا دوست ندارم از اسرار دیگران سر دربیارم.
من فضولی (شما بخون کنجکاوی مداخله جویانه ) را دوست ندارم اما کنجکاوی برای فهمیدن اصل داستان و اینکه از کجا به اینجا رسیده را خیلی دوست داشتم !! چرا داشتم؟؟ چون الان دیگه هیچی برام اهمیتی نداره گاهی وقتا اصلا گوش هم نمیده که هیچ حتی نمیشنوم طرف چی میگه ..به خودم میگم تو اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی ..در حال حاضر بی اهمیت ترین موضوع هست برام ..
بالاخره متوجه نشدم ! کنجکاوی را دوست نداری ولی دوست داری از اول تا آخر یک جریان را با جزئیات کامل بدونی؟ اینجاست که باید بگویم درک خانمها بسیار سخت نه ، گاه شدنی نیست.
راستی یه مسئله بود میخواستم بهتون بگم ، ولی حالا که میبینم کنجکاو نیستید دیگه نمیگم ! (لبخند)
کنجکاوی زن ها فقط محدود به دونستن اسرار نیست... بلکه دوست دارن از ریز تا درشت همه مسائل سر دربیارن
البته منهای من !چون من زن نیستم!
احتمالا شما در دسته کنجکاوهای وحشتناک قرار میگیرید ! (لبخند)
سلام. مورد جالبی بود که به آن اشاره کردید. من خلق و خو و روحیاتم با زن ستیزی منافات ندارد و آدمی نیستم که بگویم همه ی زن های عالم ذاتا اینطور هستند. معتقدم اخلاق و سطح فرهنگ در جامعه ما دگرگون شده. معتقدم در مقطع حساسی از تاریخ قرار داریم. بنیان اخلاق،وجدان و انسانیت در دوران ما خیلی متزلزل شده.
کسی که اشتباهی را مرتکب می شود بهتر است شهامت عذرخواهی داشته باشد. بیاید بلند بگوید که اشتباه کرده. اما میبینیم که در بیشتر مواقع کاملا برعکس است. مثلا در موردی که شما مثال زدید، فردی که فضولی کرده به جای اینکه عذرخواهی کند و به اشتباه خود اعتراف کند، بر درستی کار خود صحه می گذارد و خودش را به بیخیالی می زند.
چنین جامعه ای همیشه خِنگ پرور است. یعنی آدم خنگ از خودش بیرون می دهد.
دسته تبر را از درختان جنگل می سازند.
موید باشید.
سلام و تشکر برای نظرتون ، زیاد با نظر شما موافق نیستم ، از دید من مفاهیم خوب و بد درون همه انسانها وجود دارد ، میزان استفاده از آنها هست که تفاوت بوجود میاره.
اگر این جامعه همانجور که شما میگویید افراد کم هوش پرورش میدهد ، میشه اینجور تفسیر کرد که همین نظر شما را هم شامل میشه !
که من اینگونه تصور نمیکنم.
کنجکاوی یه صفت خوب هست و در مقابل فضولی و دخالت بیجا
کنجکاوی در مورد خیلی از موارد آدم را وادار به تحقیق و دانستن در جهت مثبت میکنه
رازهاتون را حفظ کنید که یه راز تا زمانی راز محسوب میشه که توی سینه شما حبس شده و به کسی چیزی در موردش نگفتید
کنجکاوی ، محترمانه همان کلمه ای است که شما نوشتید ، عقیده دارم میبایستی به آدمها اجازه داد هر مطلبی را تا آنجایی که خودشان میخواهند بگویند ، نه تا آنجایی که ما میخواهیم !
***
دخالت را من نمیپذیرم ، حتی مثبت !
وقتی به شخصی اجازه دخالت هر چند مثبت هم میدین ، در حقیقت دری را برای او باز کردید ، همان شخص اگر روزی هم بخواهد دخالت منفی بکند ، از طریق همان در وارد میشود !
***
دقیقا ، اسمش روشه ، راز ، اگر گفته بشه که دیگه راز نیست .