بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

چه زود یادمون میره !

مرد میانسال داشت سر بچه هایی که تو کوچه بازی میکردن داد میزد : بسه دیگه بذارین یکم بخوابم ، برین یه جای دیگه بازی کنین.

مادر داشت به دخترش با تلخی و نیش زبان نصیحت میکرد ، کار خوبی نکردی ، اصلا این رنگ و ادا اصولا چیه در میاری؟ این لباسا چیه میپوشی؟

پدر داشت به پسرش عتاب و خطاب میکرد ، خیلی بیجا کردی(با پوزش از مخاطبین محترم) ، من دوچرخه هم دستت نمیدم چه برسه ماشین  که بری مزاحم این و اون بشی تو خیابون، آره؟

***

شاید 30-20 تا بهار اونورتر بجای اینکه این حرفا را بزنند ، داشتند این حرفا و نصیحت ها را گوش میکردند و خودشون شنونده بودن، چه زود یادشون رفته خیلی هم از جوانیشون نگذشته ، اصلا مگه چند سال زندگی میکنیم که بخواد خیلی هم بگذره؟ کل زندگی مگه چقدره؟ همه جوانی کردند ،  اشتباه کردند و بی تجربگی تا به اینجا رسیدن ، از اینکه تجربه را به دیگران منتقل کنیم حرف و بحثی نیست ولی هر چیزی راهی داره ، حرف با محبتی داره ،کلام شیرینی داره ، نگاه مهربونی داره ، فضای صمیمانه ای داره که اعتماد میسازه ، که به دل میشینه ، که باور پذیر میشه ، که بهش میشه تکیه کرد و ازش استفاده کرد.

با کسایی که از ما جوانتر هستند جوری صحبت کنیم که انگار رفیقشون هستیم ، نشستیم کنارشون ، دستمون رو شونشونه و داریم با هم گپ میزنیم !

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 11:11 http://15azar59.blogsky.com

منم گاهی به خودم در مواجهه با بعضی رفتارهای پسرم میگم سارا اروم باش دوستانه حرف بزن خودتم توی همین سن همین کارها رو میکردی یا اینکه میگم به خودم سارا تو خودتو بزار جای اون با تجربه اندک اون ممکنه رفتاری نامناسب تر نشون بدی پس دوستانه برخورد کن
مادرم همیشه میگم از بعد از ۱۴ سالگی با بچه هاتون رفیق باشید یه رفیق صمیمی
امیدوارم بتونم

مادرتون حرف بسیار خوبی زدند و از طرف من دستشونو ببوسید ، قطعا نه با جوانتر ها شاید با هر کسی میخواهید تجربه را به اشتراک بگذارید میبایست با زبان نرم و دلی بی غرض و رفتاری خوش توام باشه تا اثر پذیر بشه.

تیلوتیلو دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 16:34 https://meslehichkass.blogsky.com/

درک کردن جوانترها که بحث کاملا درستی هست
ولی اینکه پدرمادرها دلسوزن و طاقت اشتباه کردن بچه ها را ندارن یه بحث دیگه ست ...

این نوشته تاکیدش بر روی نحوه دلسوزی نه این که دل نسوزونن و نصیحت نکنند.ممنون از نظر شما

بارون دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 16:24


داشتم فکر میکردم من پیر خوش اخلاقی میشم یا بداخلاق؟ به آدمها فرصت اشتباه و تجربه کردن میدم یا کلا فکر میکنم من از اول خیلی بلد بودم..
از اون آدم بزرگای خیلی غرغرو و بدعنق که همه ازشون فراری هستن نشیم،
آدم بزرگ بودن هم سخته ها، اما قطعا مهربونی کردن سخت نیست

مطمئن هستم کسایی که اهل تفکر هستند ، در سن بالا هم میتونن کسایی که کم سن تر هستند را بخوبی درک کنند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد