میشد انگشتانی داشت
از جنس نور
از درون لمس میکرد
قلبت را
میشد سینه ای داشت
از جنس آسمان
گاه آفتاب و گاه باران
وسعتی بود
به پهنای آسایش
میشد چشمی داشت
از جنس گذشت
خوبی را میدید
بدی را میبخشید
میشد پایی داشت
از جنس ماندن
رفتن بلد نبود
تا ابد
میشد زبانی داشت
از جنس مهربانی
نه آزاری نه بددهانی
صدایی بود آسمانی
میشد دستی داشت
از جنس نوازش
پر از نیاز ،پر از خواهش
خلسه ای بود در آرامش
میشدفکری داشت
از جنس حقیقت
از جنس رویا
فردای خوبی میساخت
در کنار من با شما
زیبا بود
ممنون از حضور شما