بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

فرصت !

گاهی آدمها پیش خودشون فکر میکنن ، ما چیزی کم نداریم ، چرا باز تنهائیم؟ پس اونی که قراره بیاد و ما رو به خوشبختی برسونه کجاست؟ چرا نمیاد؟

همه چیزت خوبه ، خیلی ها هم میخوانت و بدنبالت هستند ، بهشون فرصت دادی بهتون نزدیک بشن؟

نظرات 13 + ارسال نظر
ناردون سه‌شنبه 7 مرداد 1399 ساعت 14:25 http://www.sobhdam.blogfa.com

من منظورم این نبود که بگردیم دنبال نیمه مون ... گفتم که طبیعت هوشمنده خودش یروزی ما رو سر راه هم قرار میده از جایی که فکرشم نمیکنیم

یعنی این همه پسر و دختر دم بخت برن تو طبیعت منتظر بشینن؟ نگرانم که طبیعت ترش بشه ! (لبخند)
متوجه منظورتون هستم ولی به این هم اعتقاد دارم که فرصت سوزی هم نباید کرد ، شاید میون آدمهایی که در نگاه اول و برداشت ظاهری و سطحی ما امتیاز لازم را نگیرن ، کسایی باشند که ارزش دادن فرصت را داشته باشند و در حقیقت ما خودمون را از حضور آنها در زندگیمون محروم میکنیم.
سپاس از توضیح بیشترتون

برفا سه‌شنبه 7 مرداد 1399 ساعت 10:42

سلام منظور از فرصت دادن به طرف یعنی طرف چشمک زد تو هم نگاش کنی منتظر دومیش باشی درست فهمیدم؟
اگه اینطوریه که خیلی باحاله خوشم اومدااااا

اینکه بعضی ها در شروع یک رابطه معیارهایی دارند و هر کس در آن نگنجد اجازه نزدیک شدن را به او نمیدهند ، خیلی از ازدواج های موفق مواردی بودند که شاید شروع خوب یا دلخواهی نبوده یا ملاکهای اولیه را نداشتند ولی وقتی فرصتی داده شده ، علاوه بر ظاهر و امکانات با روح طرف مقابل هم ارتباطی برقرار شده و افکار و اندیشه او هم دیده شده و نتیجه خوبی بدست آمده.
چشمک؟ مگه هنوز میزنند؟ جواب هم میده؟ البته عقیده دارم طرح و مدل های کلاسیک ، هیچوقت از بازار خارج نمیشه !(لبخند)

pegol دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 23:58 http://www.mypain78.blogfa.com

حقیقتا من خودم انقدر تو تنهایی فرو رفتم و از همه دور شدم که کسی نیست بخواد نزدیکم بشه چه برسه بخواد خوشبختم کنه چه برسه به اینکه فرصت ندم بهش.

ممنون از نظر صادقانه شما !

مهرناز دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 22:49

اولا من با صحبت خودم بودم ک شوخی کردم با شما ک نبودم .
دوما مهارت نه شنیدن و گفتن رو دارم ولی مثل اینک بعضی ها مهارت تشخیص حرف شوخی از جدی رو ندارن .
بدرود

موفق باشید و خدانگهدار
ممنون از حضور شما

مهرناز دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 22:39

باید واسه نهت کشتت

پس معلومه هنوز مهارت نه گفتن را آموزش ندیدید ، توصیه میکنم این نوشته را بخوانید :
https://tosan35.blogsky.com/1399/01/02/post-227/%d9%85%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d9%86%d9%87-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%86

مهرناز دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 22:26

ولی جدا از شوخی ...
ادم نیازهایی داره ک نمیتونه خودش براوردش کنه نیاز ب درک شدن ب درد و دل کردن ب اینک ی نفر دوسش داشته باشع و خیلی چیز های کوچیک و بزرگ دیگ ...
هنوزم قانع نشدی

من اگر بخوام شوخی کنم ، ابتدای نظرم یا طنز مینویسم یا لبخند ، شما چیزی از این موارد در نوشته یا نظرات من در رابطه با این نوشته میبینید؟
سپاس از نظر و حضور شما

بارون دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 21:53

منظور من هم از کلمه خوشبخت (تر)، همین بود.
ما آدمیم و به دوست داشتن و دوست داشته شدن نیاز داریم، و قطعا برای خوشبختی و تکامل بیشتر به همدیگه احتیاج داریم.

با شما موافقم !
سپاس از نظر و حضور شما

مهرناز دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 21:52

بنظرم وقتی اوکی رو از راه درستش بگیری جذاب تر نیس ارزشمندترم هس ن؟

نه !
سپاس از حضور شما

ناردون دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 21:44 http://www.sobhdam.blogfa.com

من اعتقاد دارم هر کدوم از ما یه جفت روحی داریم که ما رو کامل میکنه من اعتقاد ندارم هرکسی خودش به تنهایی میتونه خوشبخت شه و احتیاجی به کمک کسی هم نداشته باشه ... خوشبختی ها بیشترشون دونفری رقم میخورند ...
حالا ممکنه با این جفت روحی توی یه شهر باشیم ممکنه توی یه کشور دیگه باشه حتی یه قاره دیگه هرچیزی ممکنه گاهی ما با انتخابای اشتباهی که انجام میدیم جلوی ورود اون شخص خاص رو به زندگیمون میبندیم اما طبیعت خیلی هوشمنده آقای بلاگر... طبیعت همیشه یه راه برای ورود اون جفت به زندگیمون پیدا میکنه... وقتی دنیاهامون با هم تلاقی پیدا کنه ... من میگم اون نقطه تلاقی همون نقطه اییه که بقول پائولو کوئلیو تمام کیهان و کهکشان ها و زمان و مکان اونجا حضور دارند (کتاب الف)
بنظر من قشنگترین صحنه اییه که ممکنه برای هرکس اتفاق بیفته همینه

با احترام به نظر شما ، موافق نیستم ، نمیشه کل دنیا را برای مکمل خودمون بگردیم ، اگر میشد شاید موافق نظرتون بودم ، واقع بین و منطقی بخواهیم نگاه کنیم ، به کسی میشه فرصت داد که بشه دیدش و یه روزی با او یک قهوه خورد !
کوئیلو هم یک آرمانگرا بود نه یک واقع بین ! او هم مثل شما کسی بود که عقاید و فکرش را میتوانست بنویسد.
ممنون از حضور و نظر خوب شما

مهرناز دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 21:43

چقدر مبهم صحبت میکنی

واضح بگم ، مردهایی هستند که صرفا زن بودن دیگران براشون مهم نیست ، فکر متفاوت و اندیشه جدید براشون ارزشمنده .

بارون دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 21:29

خوشبختی درون آدمهاست..
اونی که باید بیاد و ما رو به خوشبختی برسونه عملا وجود نداره..
شروع خوشبختی از خود آدمه..
تنهایی با ذات آدم همخوانی نداره..
میشه از فرصت استفاده کرد و کنار یکی دیگه خوشبخت تر بود..
و در نهایت اینکه با شما موافقم.

شروعش با ماست و ادامه دادنش نیاز به نیرویی خارج از ما داره ، به کسی که دستی را بگیره و بهمون آرامش بده.
ممنون از نظر و حضور شما

مهرناز دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 21:27

جناب بلاگر عزیز و شیطون
بنظر من ادم نباید منتظر کسی باشه ک ی نفر بیاد ک اونو خوشبخت ،خوشحال و ...
کنه ... اگ ادم خودش اوکی باشه و تهایی لذت بخشی داشته باشه و برای خودش بسازه ناخوداگاه ادما جذبشون میشن .حالا اجازه نزدیک شدنم با خودشونه

مهرناز عزیز ، هزینه بعضی آدمها بیشتر از اینه که با اوکی بودن بعضی دیگه از آدمها پرداخت بشه !
ممنون از حضور و پیام شما

من دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 21:09 http://me2020.blogsky.com

و البته باید به همچین کسی گفت کسی قرار نیس بیاد و تو رو خوشبخت کنه اونی که تو رو به سمت خوشبختی میرسونه فقط خودتی

یعنی میشه؟ تنهایی ؟ زندگی جزیره ای؟ فکر نمیکنم !
سپاس از حضور و نظر شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد