فکر میکرد خیلی دوسش داره ، این توهم باعث شده بود رفتارش عوض بشه ، خواسته های بیجا داشت ، انتظارات بیمورد ، او را در نظر نمیگرفت و از یادش رفته بود اسمش زندگی مشترکه نه انفرادی ، بهش اهمیت لازم را نمیداد ، پشتش به این گرم بود تا حالا هر چی خواسته ، بهش رسیده و حتی جاهایی اون از حق خودش گذشته .
حتی وقتی شنید که اون به آرومی بهش گفت دوسش داره ولی خودشم حقی از این زندگی میخواد ، بیدار نشد.
حتی وقتی او از خونه رفت و تنهاش گذاشت متوجه فاجعه نشد و توهم اینو داشت داره نقش بازی میکنه و برمیگرده.
حتی وقتی احضاریه دادگاه به دستش رسید ، بازم گفت میخواد منو بترسونه !
حتی وقتی حکم را گرفتن و در دفترخونه در شناسنامه هاشون ثبت کردند ، بهش گفت اینبار که اومدی سراغم ، شرایطم سخت تر از دفعه قبل هست !
***
از طریق دوست مشترکی شنید، او با شخص دیگه ای ازدواج کرده، توهم او حالا به خشم تبدیل شده بود ، خشم علیه خودش !
بله قایق زندگی دو تا پارو داره، توهم اینکه اون یکی هیچ وقت از کت و کول نمیفته فقط یه توهمه، نه بیشتر.
دقیقا همینه ، توهم اینکه هر بلایی سر شریک زندگیمون بیاریم و اون باز با ما بمونه ، واقعا یه توهمه !
ممنون از حضور و نظر شما
دیگه ایشون خیلی خودشون را به خواب زده بودند
آدمی که خوابه را میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده!!!!!!
اینا وجود داره تیلوی عزیز ، توهم با اینکه ریشه در وهم و خیال داره ، ولی بصورت واقعی در خیلی ها نمود پیدا میکنه .
معمولا هم وقتی یک موضوع براشون روشن میشه ، شروع به ساختن یه توهم دیگه میکنن ، تا جایی که دیگه برای همه چی خیلی دیر میشه.
بیدار شو تیلو ، بیدار شو ، خودتو به خواب نزن ! (لبخند)
ممنون از حضورت