بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

شکنجه گل !

از دید من ، اون زنی که مورد خشونت خانگی قرار میگیره و به هر دلیلی داره ادامه میده یا سکوت میکنه یا حتی میبخشه، بیشتر از کسی که داره بهش ظلم میکنه مقصره !

اون مردی که اینکارو میکنه قطعا یک بیمار هست و نیاز به درمان و حتی بستری شدن در یک آسایشگاه داره.

گریه زنی که دستش از همه جا کوتاهه و زیر چشمش کبود شده ، دستش شکسته ، آزار روحی و شکنجه روانی شده ، برای من یکی از تلخ ترین تابلوهای زندگیه !

همیشه تصور میکنم زنها منهای سن و ظاهرشون ، پیر و جوان ، یه گل ظریف و شکستنی درونشون هست ، چطور میشه یه گل را شکنجه کرد؟!

بلاگر سه‌شنبه 4 شهریور 1399 ساعت 14:36

نظرات 2 + ارسال نظر

بارون سه‌شنبه 4 شهریور 1399 ساعت 21:05

چه زنهایی که شکنجه شدن و چه فرزندانی که از این شکنجه گاه ها رشد کردن و با روحی زخمی بزرگ شدن و دارن در همین جوامع زندگی میکنن...

این قصه پر غصه، سرشار از دردی بی نهایته، خیلی خیلی خیلی تلخ تر از چیزی هست که ما فکرش رو بکنیم.

عقل میگه وقتی درون شکنجه گاه قرار گرفتی هر طور شده خودتو نجات بده اما همه این توانایی را ندارن،سخته و دردناک اما به هزار و یک دلیل مجبورن به موندن.
آرزو میکنم نباشه چنین شکنجه گری و چنین شکنجه هایی و چنین شکنجه گاه هایی...

+ مردان بسیاری هم هستن که نگاهشون به زن مثل نگاه شماست و قطعا یکی از زیباترین های زندگی و عامل امید و زنده نگه داشتنها همین نگاه گل پرور شما و امثال شماست.
به نظر من اولین اولویت جامعه ی سالم همین نوع نگاه هست، وقتی با زن مثل گل برخورد بشه، جامعه و نسلی که قراره در دل زنان رشد کنه و بعد تربیت بشه چیزی شبیه گلستان خواهد شد، داشتن روح و فکر سالم، و واقعا چه از این بهتر؟