بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

بازگشت از گذشته !

از دید من وقتی کسی از گذشته ای که با او تمام کردید و پرونده بسته ای پیش شما دارد برمیگردد و سراغی از شما میگیرد ، بهیچ عنوان بدنبال عشق و عاشقی و تجدید روزهای خوب قبل نیست !

به خودتان امید ندهید که پشیمان شده یا بهتر از شما پیدا نکرده یا سرش به سنگ خورده و از این حرفا !

در آن لحظه کار و برنامه خاصی نداشته  و  به لیستی از تلفنهایی که در حافظه گوشی داشته نگاه کرده و یکی یکی به آنها زنگ میزده تا ببیند با چه کسی میتواند لحظه ای خوش باشد،کسی که از گذشته ای تمام شده برمیگردد به احتمال زیاد صرفا بدنبال هوس است ، اگر هم از شما جواب منفی بگیرد به نفر بعد زنگ میزند  ، همین !

نظرات 19 + ارسال نظر
. یکشنبه 4 آبان 1399 ساعت 23:21

اگه وبلاگ درست کنم به جواب سوالام میرسم؟!

اگر درست کردن وبلاگ براتون سخته ، سوالتون را از طریق بخش پیام وبلاگ میتوانید ارسال کنید.

. یکشنبه 4 آبان 1399 ساعت 22:34

حوصله وبلاگ ندارم،قبلنا داشتما یعنی جوگیر شدم یدونه درست کردم گاهی متن خوب کپی از نت توش مینوشتم،بعدش دیدم استفاده نمیکنم حذفش کردم.

حالا شما بعنوان یه مرد متوجه شدین مردا چه جاهایی سر حرفشون میمونن باعث میشن کام بقیه تلخ بشه؟! کلاً...
حالا اگه اینطور موقعیت ها توی زندگی باشه و خانوم هم مثل خود مرد رفتار کنه رفته رفته رابطه سرد میشه بعد مرد میره خیانت میکنه بعد کارشو توجیه میکنه که زنم باعث شد.
از حرف تا عمل خیلی فاصله هست..

۱-پس جاذبه پنهان یعنی چی؟! « الان میگن وبلاگ نداری که جواب نامه بدم |: »
۲-خب الان اسم نبردم،شما بگو قیافه شون توی یه سطحه؟
۳-شما اگه صادقانه ج بدین منم وبلاگ درست میکنم

۱- وبلاگ نداری که جواب بدم !
۲- من نمیشناسمشون و نه خودشون و نه همسرشون را میشناسم
۳- کسی که نیاز نداره حقیقت را میگه، آدمهای نیازمند خلاف میگن.

. یکشنبه 4 آبان 1399 ساعت 21:21

خب شما میتونستید بدون درج سوالم،ج رو بنویسید! جوابش بله یا خیر هست...
یه سوال دیگه هم راجع به اون خواننده پرسیدم اون کجاش ایراد داشت ک تأییدش نکردید..

پ.ن: اینجا یکی از اون موقعیت هاییه که یا شما سر حرفتون میمونید یا هم انعطاف نشون میدید و جوابمو مینویسید چون دلیل آدرس نذاشتنمو نداشتن وبلاگ عنوان کردم(البته نمیدونم باور کردین یا نه)

۱- خیر
۲-اسم از کسی نبرید لطفا
۳-باور کردم ولی با۵ دقیق وقت میتونستین وبلاگ داشته باشین

. یکشنبه 4 آبان 1399 ساعت 14:04

متوجه نمیشم
پرسیدم سوال بپرسم،شمام گفتید بعله،الان این حرفو میگید!
عجب!!
هرطور راحتید

هنوزم میگم بله ، ولی با تاسف سوال شما در عمومی قابل طرح نیست.

. یکشنبه 4 آبان 1399 ساعت 00:06

با تعجب چرا ؟!

برای نامه بدون آدرس فرستنده ، منتظر جواب نمیشه موند!

. شنبه 3 آبان 1399 ساعت 23:19

الان یعنی چون آدرس ندارم توی اون یکی پست کامنتمو تایید نکردید جواب ندادید!؟
برا چی آخه!!!
لطفا همینجا جواب سوالمو بدین! برام مهمه که میپرسم

متاسفم و با پوزش امکانش نیست.

. شنبه 3 آبان 1399 ساعت 22:52

بابت متوجه نشدن شما استیکر فرستاده بودم

همنشین های گرامی که آدرس ندارنند ، در بعضی موارد راه دیگه ای برای اطلاع رسانی یا پاسخ به بعضی نظراتشون نیست!

. شنبه 3 آبان 1399 ساعت 22:16

پیام شما نیامده، لطفا مجدد ارسالش کنید

. شنبه 3 آبان 1399 ساعت 16:32

(اینکه دیگران بگن لباس خوبی نیست واقعیت داره یا اینکه لباس توی داش بگه چه جنس خوبی دارم؟)
منظورم این جمله بود برا همین نوشتم«حرف زدن لباس با خودش کنایه بود»

مثلا یکی دل نازکی داره و یکی از عزیزاش مریض میشه ولی ناراحتیشو نمیتونه جوری بروز بده که بقیه غمش رو ببینن...اینطوری برداشتی که دیگران از این فرد دارن اینه که چقدر دلش سخته یا به اصطلاح سنگدله در حالیکه اون فرد بخاطر تودار بودنش نتونسته احساساتش رو بروز بده!

حالا اینجا اون فرد دل نازکه یا سنگدل؟!

هنوز متوجه نشدم ولی ممنون از سعی شما برای توضیح شما

. جمعه 2 آبان 1399 ساعت 11:47

خرف زدن لباس با خودش کنایه بود!

با پوزش ، متوجه نظر شما و ارتباطش با این نوشته نشدم !

. پنج‌شنبه 1 آبان 1399 ساعت 14:15

چرا! اتفاقا حرفای یه نفر راجع به خودش تصور نیست ، واقعیته...معمولا ما آدم ها نمیتونیم اونطور ک باید خودمون رو با خصلت هامون نشون بدیم! حالا به هر دلیلی! چون درونیاتمون رو فقط خودمون میبینیم نه دیگران!
مثلا یه لباس جنس خیلی خوبه داره ولی ظاهر و طرح معمولی ای داره...اینکه دیگران بگن لباس خوبی نیست واقعیت داره یا اینکه لباس توی دلش بگه چه جنس خوبی دارم؟!

آدما اونی نیستن که تصور میکنن ، اونی هستن که دیده میشن !
ممنون از نظر شما

. پنج‌شنبه 1 آبان 1399 ساعت 13:36

شما چرا :) ولی بازم ممنون!
البته باید دید شما خودتون توی موقعیتش تا سر حد مرگ سر حرفتون میمونی یا نه :))

دوست ندارم از این بگم من چی هستم یا نیستم ! حس خوبی نداره و حرفای هر کس راجب خودش ، حرف نیست ، تصورات و تخیلاتشه راجب خودش !

. چهارشنبه 30 مهر 1399 ساعت 12:52

۹۵ درصد مردا همینطورین ک گفتم! حالا چه توی محیط کار، چه رابطه زن و شوهری و ..‌
اون خانومایی ک شما میگید اشتباهشونو قبول ندارن حدود ۵ درصدن ک مرد صفتن

متوجه هستم و تا آنجایی که میدونستم علت را نوشتم ، من از طرف همه آقایانی که اشتباه کردن و آن را نپذیرفتن و از صمیم قلب از همه خانمها معذرت میخوام ، این عذر خواهی به من بیشتر از طرف مقابل آرامش میده.
ممنون از شما و باز کردن موضوعی جدید

. چهارشنبه 30 مهر 1399 ساعت 00:01

نه خانوما اصلا اینطوری نیستن.خانوما همیشه منعطف هستن.کسایی ک پول دوستن همچین ازدواج هایی رو ترجیح میدن!
توی رای گیری وبلاگ هم بیشترین رای واسه حمایت و همراهی یه مرد هست! برا همینه ممکنه شما زنای خیلی خوش قیافه رو همسر مردایی ببینی ک قیافه ی خوبی ندارن!

بعدم منظورم این بود مثلا توی یه بحث بین زن و شوهر ،با اینکه حق با زنه ولی مرد تا سرحد مرگ سر حرفش می ایسته و حق رو به زن نمیده! اینطوری کجا منطق شون به احساسشون غلبه میکنه! قانعم نکرد
مردا هر چی سنشون بالاتر میره حرف حرفه خودشونه...
چرا ؟!

نمیشه برخورد یک نفر را به همه تعمیم داد ، خانمهایی هم هستند که زیر بار اشتباه نمیرن ، البته تا حدودی هم حق با شماست ، از دید من یکی از دارایی های آقایان غرور هست که همیشه سعی میکنن حفظش کنند ، شاید وقتی متوجه اشتباهشون میشن با حرف عذرخواهی نکنند ولی با عمل این کارو میکنن ، مثل ابراز علاقشون که اونم زیاد زبانی نیست !
ممنون از نظر و حضور شما و پوزش از اینکه قانع نشدید

. دوشنبه 28 مهر 1399 ساعت 02:22

پست و نظرات رو خوندم..
تجربه بهم گفته مردا از ۳۵ سالگی به بعد یجورایی تلخ و غیر قابل انعطاف میشن..
سر حرفشون تا سرحد مرگ میمونن( این برام سوال ک چرا؟؟؟؟!!! )..
اگه کسیو دوس داشته باشن،طرف بره،پیگیری نمیکنن حتی اگه دلتنگ بشن..
و خیلی چیزای دیگه...

ولی مردای کم سن و سال منعطف ترن و راحت تر میشه باهاشون ارتباط گرفت...

میشه شما چراش روبگی؟! همون چرایی ک داخل پرانتز پرسیدم

به عقیده من ، این مربوط به اقایان نمیشه، کلا انسانها این روال را دارند و مفهومش اصلا سخت شدن نیست ، معنی آن این است که هر چی سن بالاتر میره نسبت منطق به احساس بیشتر میشه ، واقع بین تر شده و از رفتارهای آنی و حسی دور میشیم.
رفتارهای حسی خانمها زودتر از این حرفا و حدود 25 به بعد حرکت خودشو به سمت منطق شروع میکنه ، یه دختر 20 ساله ممکنه با یه مردی که امکانات خوبی هم نداره بخاطر دلش ازدواج کنه ولی احتمال اینکه همون دختر در 30 سالگی این کارو بکنه خیلی کمه !
سپاس از حضور و سوال خوبتون

بارون یکشنبه 27 مهر 1399 ساعت 14:56

همراهی که یکبار میره بازم امکان رفتنش هست، قطع ارتباط کامل یعنی زیر پا گذاشتن خیلی چیزهایی که حرمت دارن.
این برگشتن نه دیگه احترامی داره و نه شور و شوقی...
البته ممکنه شخصی که رفته هدف بدی از برگشتنش نداشته باشه و حتی پشیمان شده باشه ولی حداقل از دید من این آدم قابل اعتماد نیست.

من نگفتم اون چیزی که بخاطرش برمیگردن بدِ یا خوبِ ، فقط انگیزه را نوشتم !
ممنون که با ما هستی

سارا یکشنبه 27 مهر 1399 ساعت 11:55 Http://15azar59.blogsky.com

اوهوم کاملا باهات موافقم

ممنون از نظر شما

تیلوتیلو یکشنبه 27 مهر 1399 ساعت 11:39 https://meslehichkass.blogsky.com/

بهیچ عنوان بدنبال عشق و عاشقی و تجدید روزهای خوب قبل نیست !

این جمله واقعا از واقعیت درون مردها میاد؟
یعنی مردها استثنا ندارن؟
منم به گذشته ی تمام شده بر نمیگردم که هیچ... حتی توی ذهنم هم مرورش نمیکنم... گذشته گذشته ... ولی اون کلمه به هیچ وجه نشان دهنده انعطاف پذیر نبودن شماست...

از نظر من ، نه ندارن ! در یک نوشته قدیمی هم از یه زاویه دیگه به این قضیه نگاه کرده بودم که اگر هم برگشتی در کار باشه هیچی مثل قبل نمیشه ، پس اصولا پذیرفتن برگشت ، تکرار یه تجربه اشتباهه .
ما تجربه جمع نمیکنیم که ببوسیم و بذاریمش کنار ، از یه جایی به بعد باید از این تجربه ها استفاده کنیم ، نمیشه که همش تجربه کرد و اون اشتباه مشابه را تکرار کنیم و باز اسمشو بذاریم تجربه ، این کار اسمش یه چیز دیگس مثل سادگی و ...!
سپاس از دقت نظر شما

تیلوتیلو یکشنبه 27 مهر 1399 ساعت 10:32 https://meslehichkass.blogsky.com/

سلام
از اون کلمه به هیچ عنوان خوشم نیومد... چون توی دنیا استثنائات زیادی وجود داره ...
من خودم در این مورد اخلاق خوبی ندارم
به آدمهایی که رفتند فرصت برگشتن نمیدم...حتی جوابشون را نمیدم
اما ... اما ... اما ... همیشه استثنائاتی وجود داره
هیچ چیز دنیا اینطوری که شما فکر میکنید دو دوتا چهار تا نیست
بیشتر آدمها دنیا را از زاویه دید خودشون میبینن
بد نیست گاهی زاویه های متفاوت را هم نگاهی بندازیم...
شاید نظرخودمون عوض نشه ... اما میفهمیم دنیا این چیزی که ما با اطمینان ازش حرف میزنیم نیست


هستند آدمهایی که متوجه اشتباهشون بشن
هستند کسانی که بعد از گذشتن از التهاب روزهای پرتنش ذهنشون آروم تر بشه و قضایا را بهتر بررسی کنند
خلاصه آدمهای صفر و یک نباشیم... انعطاف پذیر باشیم


پ ن : بازم تاکید میکنم من خودم به سادگی آدمها را به آخر نمیرسونم ... ولی اگه آدمی برام تمام شد دیگه تمام شده ... ولی مطمئنم که در دنیا استثنا هم هست...

سلام و صبح بخیر
این قسمت نوشته را خواندید؟ "کسی که از گذشته ای تمام شده برمیگردد به احتمال زیاد صرفا بدنبال هوس است" وقتی میگویم به احتمال زیاد همون مفهوم استثنا شماست .
با احترام به نظر شما و سپاس از وقتی که گذاشتید ، نوشته های من دیدگاه مردانه و نظر شخصی است و از نظر من همینطور هست که نوشتم ، شاید اگر از سمت شما میتوانستم نگاه کنم ، جور دیگری میدیدم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد