بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

جهانِ موازیِ ذهن !

به نظرِ من ، جهانِ موازی وجود دارد !

گاهی پیش میاد وقتی که داری به یه چیزی فکر میکنی و حسابی ذهنت مشغوله و یه مسیر را میری حالا چه رانندگی چه پیاده ، بعد که به مقصد میرسی ، حس میکنی خودتم نمیدونی اون مسیر را چطور آمدی !

چشمات بازن ، از میون ماشینها رد میشی ، حتی بخوبی رانندگی میکنی، راهنما میزنی میپیچی ، مسیر را هم درست میری  ولی از اینکه چطور آمدی ، هیچی یادت نمیاد و انگار چیزی ندیدی  !

این نشانه های هست که ما در ذهنمون هم زندگی میکنیم و دنیای دیگه ای داریم  و انسان این قدرت را داره که گاهی در آن واحد در هر دو دنیا باشه ، حتی با عمیق تر شدن افکارمون شاید ارتباط ما با این دنیا کاملا قطع بشه و فقط توی فکرمون زندگی کنیم ، عقیده دارم ما در 2 جهانِ موازی ذهن و این دنیا  زندگی میکنیم ! (لقبِ واقعی را به این دنیا نمیدهم چون هر دو را واقعی میدانم)

تفاوت عمده جهانِ ذهنِ ما اینه که آنجا هیچ محدودیتی نداریم به فاصله بستن پلکها میتونیم پرواز کنیم و به کوه های آلپ برسیم یا بهمراه کسی که دوستش داشتیم  و اکنون در کنارمون نیست در میان درختان پاییزی جنگلهای سیسنگان قدم بزنیم ، هر زمان آفتاب بخواهیم یا باران نرم بلافاصله به آن میرسیم. خانه های رویاییمان را بسازیم و با هر کس که دوست داریم در آن زندگی کنیم.

توصیه میکنم اگر میخواهید جهانِ ذهنِ شما ملموستر به نظر برسد و حسش کنید ، آن را بعنوان یک رویا برای این دنیا تصور نکنید ،در آنجا برای خود زندگی جداگانه ای داشته باشید ، آنگونه که فقط خودتان میپسندید،در دنیای ذهنتان قانون را شما مینویسید و تغییرش میدهید ، آنجا  فرمانروای مطلق شمائید !

نظرات 4 + ارسال نظر
ستاره یکشنبه 18 آبان 1399 ساعت 16:50

اون وقت با عقاید منطقی شما جور در میاد؟ فکر میکنم تازگی ها سریال دارک رو دیده باشید!!

من هم منطق هستم هم احساس! یادم نمیاد جایی گفته باشم صرفا منطق هستم .سریالی که شما گفتید را ندیدم، اصولا از چیزی که منو دنبال خودش بکشونه مثل سریال ،خوشم نمیاد، فیلم سینمایی میبینم و علاقه دارم.
سپاس از همراهی شما

بارون یکشنبه 18 آبان 1399 ساعت 15:29

جهان موازی نمیدونم ولی جهان خیال پردازی های ذهنمو همیشه دوست داشتم و دلخوشیم بوده، اما هیچ وقت واقعی ندیدمش و نمیخوام هم واقعی بشه.
ترجیح میدم نگم واقعیه و بزارم همون خیال های قشنگ ذهنم بمونه، اگر پا گذاشت به دنیای واقعیت ها قشنگیشو از دست میده.

در این پست منظور من هم همین هست،که لزوما دنیای ذهن ما نباید در این دنیا نمود پیدا کنه ، میشه لذت آن را در همون فکرمون داشته باشیم.
ممنون از نظر خوب شما

ساناز یکشنبه 18 آبان 1399 ساعت 14:39

من خوب نفهمیدم باز قسمت پروازش رو دوست میدارم

(لبخند) یکبار دیگه در آرامش بخوان ، اگر باز مشکلی بود بگو تا من بیشتر توضیح بدم
با اینکه شاید من کمی سخت نوشته باشم ولی ممنون که همراه ما هستید

شکوفه یکشنبه 18 آبان 1399 ساعت 14:13

بسیار عالی

سپاس از همراهیتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد