بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

بزرگ شدیم؟ !

دلم یه برف سنگین میخواد ، تا زانو برم توش ، سفیدیش همه جا رو بگیره ، بچه که بودیم خونه مادر بزرگ ، اونقدر برف میومد که میشد از لبه دیوار بپریم رو کپۀ برفا ، چرا دیگه برف زیاد نمیاد؟

شاید ما خیلی بزرگ شدیم؟

انتخابی بلاگر برای امشب

نظرات 3 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 12 آذر 1399 ساعت 02:39 https://jadeyebipayan.blogsky.com

خدا از زبانتون بشنوه
منم دیدن برف رو خیلی دوست دارم و آرزو دارم که امسال رنگ برف رو ببینم
پاینده باشید

امیدوارم حسینِ عزیز ، سپاس از همراهیتون

سارا چهارشنبه 12 آذر 1399 ساعت 01:06 Http://15azar59.blogsky.com

آخ آخ برف ...صبح هایی که بیدار میشدیم و همه حا سفید بود تا چشم کار میکرد برف بود ...چقدرم دعا میکردیم اب نشن ..

خیلی وقته از اون برفا ندیدم ، مگر تو ارتفاعات ، تو شهر ها دیگه برفِ آنچنانی نمیاد ، بیاد هم زود آب میشه
ممنون از همراهیتون

بارون چهارشنبه 12 آذر 1399 ساعت 01:02

از قشنگترین دلخوشیامون بود..
برف، زمین یکدست سفید پوش، خونه مادر بزرگ، بچگی و دلخوشی های کوچیک اما غرق شادی و نشاطی تکرار نشدنی...
آسمون همون آسمونه، ولی ما آدمها نه...

ممنون بابت حس خوب بعد از نصف شبی

ممنون از همراهیِ شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد