بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

تفسیر نظر سنجی شبی با خانواده پدر یا مادری

گزینه اول: همانطور که حدس میزدم مجردهای احساساتی و کم تجربه نظرشون این بود که لحظه ای هم را تنها نذارن ، البته اینکار را واقعا میکنن ولی نهایتا تا چند ماه پس از ازدواج ، بعدش آروم آروم خودشون میخوان که شبی را در به تنهایی در کنار خانواده پدر یا مادری باشند .

***

گزینه دوم:متاهل ها ی باتجربه باز همونجور که میشد حدس زد بهیچ عنوان دنبال چسبیدن به هم در تمامی لحظات نیستند و میدونند که عاقلانه هم نیست و اصولا در گزینه نظر سنجی دوم صفر درصد نتیجه قابل پیش بینیی بود.

***

گزینه سوم: 26 درصد مجردها به گزینه شبی دور از هم بودند رای دادند ، حدس میزنم یا بالای 27  سال دارند ، یا الان مجرد هستند و قبلا نبودند و تجربه زندگی دارند و یا افراد منطقی و واقع بینی هستند ، آفرین !

***

گزینه چهارم: متاهلین در گزینه آخر نشون دادند که زندگی واقعی را نمیشه با احساسات صرف ادامه داد و منطق و عقل حکم میکنه اگر احساس نیاز کردند هم خودشون و هم همسرشون این اجازه را داشته باشند که گاهی هم شبی را دور از هم باشند.

***

جالب بود که احساسات در مجردها بیشتر از متاهلین دیده میشه و تجربه میتونه نقش مهمی در رساندن تعادل بین احساس و منطق و در نهایت آرامش زندگی داشته باشه.

نظرات 5 + ارسال نظر
. چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 20:42

چه جالب بلاگر منو منطقی میدونه

واقعیته ! شاید هم خودتو خوب نمیشناختی تا این لحظه !
ممنون از بودنت کنارِ ما

اینک چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 17:57 http://Inak.blogsky.com

کلا به هم چسبیدن اصلا خوب نیست.
شب موندن منزل والدین، فقط در زمان ضرورت خوبه. مثل بیماری یا تنهایی یکی از والدین!
ولی در کل حال میده مرد یا زن شب خونه نباشن و مثلا مثل همسر من که پیش همیارم می مونه.
اینقدر این آزادی برام دلچسبه که قابل توصیف نیست، نه اینکه فکر بد بکنین ها!! کلا حس آزادی خیلی مزه ش خوبه.

سپاس از نظرتون

سارا چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 14:39 Http://15azar59.blogsky.com

میدونید بنظرم کلا وقتی از خانه پدری مستقل میشه ادم چه مجرد چه متاهل شاید ۴ ۵ سال اول خیلییییی دلش بخواد اینکار رو بکنه که شبی یا روزی را تنها با خانواده اش بگذرونه اما بعداز گذشت سالها دیگه خود طرفین متاهل یا حتی مجرد سختشون هست که جایی غیر از خونه خودشون بمونن شب را مگر اجبار باشه براشون مثل بیماری والدین یا مسافت زیاد (بین استانی و شهری) با خانه پدری .....که توی اغلب این موارد هم تا ساعاتی از شب یا روز را با هم هستن(متاهلین) و بعد ممکنه تنها بشن و یکی از اونها برگرده خونه ....
بمدتی بعد از استقلال از خانه پدری دیگه مهمون حساب میشیم و مهمون هم باید شب برگرده خونه خودش مگر ضرورت پیش بیاد

از نظرِ من شما خودتون مایل به موندن نیستید ، اینکه حس کنید اگر بخواهید میتونید بمونید فرق میکنه با اینکه همسرتون بگه حتی یک شب هم نمیتونی با خانواده پدر و مادری باشی و هر جا میریم میبایست بهم بچسبیم !
سپاس از نظر و انتقال تجربتون

بارون چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 14:19

جدای از احساساتی یا منطقی بودن، گزینه 3 بودنش الزامیه، بدون هیچ بحثی.

امیدوارم متاهل هایی که گزینه 4 رو انتخاب کردن و عنوان متاهل های عاقل و باتجربه رو دارن همه چیز رو یکطرفه نبینن، اگر زن هستند، این حق مرد هم هست مثل خانم با خانواده اش برخورد کنه، با اطمینان میگم آقایون ( نه همشون) در این موارد منعطف تر عمل میکنن ولی خانمها خیر.

با تشکر از اینکه واقع بین هستید و البته آقایان منعطف تر هستند شاید به این علت که وقتی خانم ها به منزل پدر و مادری تشریف میبرند، میتوانند نفسی بکشند ! (لبخند)
سپاس از نظرِ عادلانه شما

.. چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 13:35

من متاهلم ولی هیچ کدوم از گزینه ها رو انتخاب نکردم چون سرزدن به پدر و مادر و ... رو قبول دارم ولی در حد نصف روز یا بیشتر
هم من و هم همسرم گاهی تنهایی به پدر و مادرمون سر می زنیم تا حس صمیمیت گذشته خانواده اولیه وجود داشته باشه
و گاهی با دوستامون تنهایی دور هم جمع میشیم و...
ولی دلم نمیخواد نه من و نه همسرم تنهایی یه شب جای دیگه باشیم اینو قبول ندارم مگر اینکه موقعیت شغلی و تحصیلی چند بار همچین چیزی رو اجبارا تحمیل کنه که در اون صورت مشکلی نیست
نه زیاد به هم می چسبیم و نه زیاد از هم دور می مونیم.

ضمن احترام به نظرِ شما ، اگر پدر یا مادر نیاز داشته باشن شبی را در کنارشون باشید هم نمیمونید؟
سپاس از همراهیتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد