بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

زمان و تغییر رفتار !

چیزی که از خانواده برامون میمونه صرفا مسائل مادی نیست ، بیشترش اون قسمت از رفتارمون هست که در خانواده پدر و مادری شکل میگیره .

بهترین حالت اینه که امیدوار باشیم در خانواده ای بزرگ بشیم که هنجار ها را رعایت میکنند و وقتی ما وارد اجتماع و مستقل میشیم نیازِ چندانی به تغییر نداشته باشیم.

قسمتی از این میراث بصورت ژن و قسمتی با الگو برداری از رفتار محیطی که در آن زندگی میکنیم به ما میرسه ، ژنتیک آدمها را نمیشه کاری کرد ولی رفتارها قابل تغییر هستند و در نظر داشته باشید هر چه سن بالاتر میره تغییر رفتار سخت تر و انعطاف پذیریمون کمتر میشه  و اگر بخواد  تغییری هم صورت بگیره از دید من ، موثر ترین عاملی  که توانایی بوجود آوردن رفتارهای جدید و متفاوت را خواهد داشت ، خواست خودمون خواهد بود و اجبار و زور دیگران نمیتونه در دراز مدت کارساز باشه.

اینم در نظر داشته باشیم ، تغییراتِ خوب ،  انگیزه های خوب هم لازم داره !

خوبه که این تجربه را اینجا به کسانی که هنوز در جوانی و سن کم هستند منتقل کنم که با خودشون خلوتی داشته باشند و به رفتارهاشون و اینکه چطور میتونن بهترش کنند فکر کنند ، برای شما بسیار راحت تر از مثلا یه انسان 40-30 ساله خواهد بود و هزینه کمتری پرداخت خواهید کرد .

از دیدِ من در انتخاب ها برای زندگی و رابطه عاطفی هم خوبه که به این قضیه دقت کنیم ، نمیشه از یک انسان با سن بالای 30 سال براحتی انتظار داشت که یک سری رفتارهای خودشو تغییر بده ، توصیه میکنم در سن های بالا ، بدنبال کسی باشید که بدون نیاز به تغییر ، همونی باشه که میخواهید .

به مومی فکر کنید ، که با گذرِ هر لحظه ، خشک تر میشه و تغییر دادنش سخت تر ، تا جایی که ممکنه با فشارِ شما و خشک شدن اون ، بشکنه و متلاشی بشه !

نظرات 3 + ارسال نظر
همنشین دوشنبه 6 بهمن 1399 ساعت 22:00

موافق نیستم، این یعنی انسان موجودی بی اراده هست که قدرت تغییر نداره ما موم نیستیم که با گذر عمر خشک و غیر منعطف بشیم ، اگر غیر این بود چرا
خلق شدیم ؟
آدما روی هم تاثیر دارن ؛ آقایی رو می شناسم تا ۳۵ سالگی هر خوشگذرانی مثبت و منفی که ممکنه ، تجربه کرد هیچ هدف مشخصی هم تو زندگی نداشت تا با یه فرشته آشنا شد ، فرشته ای با ظاهر معمولی .. الان ۴۳ سالشه دوتا بچه دارن چنان مرد زندگی و سر به راه شده و برای زندگی درست و سالم تلاش میکنه بیا و ببین
خودم وقتی دبیرستانی بود دستخطی داشتم که...
پدر همش حرص این دستخط رو میخورند و میگفتند خط آدم نشونه شخصیت آدمه! خلاصه منو سپردن دست دوستشون ، استادم رئیس انجمن خوشنویسان ،شاگرد مستقیم استاد امیرخانی و استاد کلهر بود
اینارو نوشتم که بگم در محضر کم کسی نبودم اما سه سال تمام حرصشون دادم ، هر مرحله رو بجای ۶ ماه یه بار سالی یه بار بالا میرفتم تا بالاخره به بهانه کنکور خودم رو نجات دادم. خلاصه که خط خودکاریم همونی بود که بود ، توی یه خط ۴ کلمه بیشتر جا نمی شد اونا هم هر کدوم رقص کنان در حال پرواز به یه سمتی ! منم که راضی ... تا سالهای
بعد از دانشگاه هم همین وضع بود ، یه روز دستنویسای شخص مورد علاقم دستم بود که ناخودآگاه توجهم به سبک نوشتن و تفاوتمون رفت ، نمیدونم چی شد حالا بعد این همه سال دستخط قبل و بعدم رو نگاه میکنم خودمم متعجب میشم
آدما تا لحظه مرگ فرصت دارن برای تغییر و بهتر شدن

خوب نخواندی ، سخت میشه همنشین ،نشدنی نیست، انگیزه خوب داشته باشی شدنیه ولی با گذر زمان سخت تر خواهد شد، اون تجربه و نظر منه و این هم نظر شما
سپاس از ابراز نظرتون

. دوشنبه 6 بهمن 1399 ساعت 18:31

اتفاقا خیلی هم میچسبه با ظرافت گاهی این موم خشک رو ورز بدی یکم بشکنه بعد خودش بگه چسب بزن تیکه هام به هم بچسبن :))

بهتره نشکنه !
بعدش سخته چسبوندن تیکه ها به هم!

تیلوتیلو دوشنبه 6 بهمن 1399 ساعت 09:47 https://meslehichkass.blogsky.com/

موافقم
از یه سنی به بعد انتظار تغییر خیلی سخته...

سپاس از همراهیتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد