بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

یکطرفۀ حسی !

وقتی انسانها در مقابل یک رابطه یکطرف حس و یکطرف منطق قرار میگیرند ، دچار مشکل میشن ، از این نظر که حس خودشونو به شخص مقابل تعمیم میدن و تصور میکنن اون چیزی که توی وجودشون هست میبایستی در طرفِ دیگر ماجرا هم باشه و گاهی بخودشون حق میدن فراتر از جایگاه خودشان درخواست غیر منطقی هم داشته باشند، چرا؟ چون اگر طرف منطقی ، مشابه آن درخواست را داشت با توجه به احساس زیادی که دارن میپذیرفتن و حالا انتظار دارند که درخواست نامعقول خودشان هم  توسط طرف منطقی پذیرفته بشود .

از دیدِ من ، اینطور نیست !

وضعیت اجتماعی ، شخصیتی ، روحی و ... از همه مهمتر خواسته ها و نگاه به زندگی متفاوته ، یه حسی داری و خیلی ازش لذت میبری ، او مثل شما نیست و آن حس و نگاه را به این رابطه نداره ، اصولا شاید او اسم این ارتباط را یک رابطه عاطفی نذاره !

در نظر داشته باشید، شاید آن چیزی که در وجود شماست او درک نکند و مایل به پاسخ متقابل به درخواست های حسی شما نباشه.

***

یکی از همنشین های محترم با کامنت خصوصی که به من دادند عامل نوشتن این پست شدند و البته درخواست کردند نظرشون تاییدنشه و از من پاسخی خواستند ، شما در یک رابطه یکطرفه حسی قرار دارید و ادامه آن برای شما ثمری ندارد  ، ولی اگر میخواهید ادامه ای داشته باشد ، میبایست به واقعیت هایی که او (طرفِ منطقی) برای این رابطه ترسیم میکند ، احترام بگذارید و عمل نمایید، اعتماد از دست رفته یا بازنمیگردد و یا نیاز به زمانِ طولانی دارد، از دید من از او معذرت بخواهید و فرآموش نکنید، افراد منطقی عذرخواهی واقعی را در عدم تکرار آن اشتباه در طول زمان میبینند، نه صرفا به کلام !

پاک کردن شماره کارِ درستی بوده ، گاهی که احساس غلیان میکند ،نیاز هست اراده انسان وارد عمل شود ، شما با پاک کردن شماره او ، خودتان را وادار کردید که دیگر نتوانید با او تماسی بگیرید و مشکل را پیچیده تر نمایید.

تصور نکنید طرف دیگر یک رابطه هم به آن همانجور نگاه میکند که شما آن را میبینید !

نظرات 3 + ارسال نظر
علی سه‌شنبه 14 بهمن 1399 ساعت 11:02

در تقابل احساس و عقل سرازیر شدن ظرف احساس میتواند ظرف عقل و منطق را پر کرد و بالبریز شدن منطق میتوان کاستی احساس را برطرف نمود
اگر طرف منطقی( در این رابطه یک طرفه )بودم ، نیروی عشق رو نادیده نمیگرفتم و همان کسی را انتخاب میکردم که از عشق او به خود مطمعنم و طرف احساس هم در کنار کسی زندگی میکرد عاشقانه دوستش داشت و هر کم و کاستی و سختی را با قدرت عشق آسان و قابل تحمل میشد

علی عزیز ،ضمن احترام به نظرِ شما ، این خوبه که تمایل قلبی هر دو طرف وجود داشته باشه و در یک پست قدیمی نوشتم که احساس زنانه و منطق مردانه همو تکمیل میکنند.
اینکه میگم مردان منطقی این نیست که احساس نداشته باشند ، درصد احساس خانمها بیشتر از آقایان هست و تصمیماتشون هم بیشتر بر همین مبناست.
در یکطرفه های احساسی که یکی تمایلی به آن رابطه نداره و طرفِ دیگه چون خودش احساس داره تصور میکنه که دیگری هم میبایست همینجور باشه ، به مشکل بر میخوره.
سپاس از حضور و نظرتون

همنشین دوشنبه 13 بهمن 1399 ساعت 01:03 https://hamneshinkhoban.blogsky.com/

سطر اول برام سوال داشت
چرا رابطه بین حس و منطق خوب نیست ؟
از نظر من که توی رابطه دوطرف منطقی باشن اصلا قشنگی وجود نداره
احساسی باشن قضیه خیلی خطرناک میشه
حس +منطق خیلی خوب میشه ، اینو از خیلی ها شنیدم
تصور کنید آقای منطق اگه نباشه کی مراقب خانم احساس باشه؟ و اگه خانم احساس نباشه کی به سختی ها و خشکی زندگی کمی لطافت میده

اگر یکطرفه باشه و حس خودشونو به طرف منطقی تعمیم بدن مشکل داره ، اتفاقا من در یه پست دیگه نوشته بودم احساس خانمها و منطق آقایون باعث به تعادل رسیدن یه رابطه میشه.
سپاس از نظر شما

تیلوتیلو یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 10:15 https://meslehichkass.blogsky.com/


ممنون از پاسخ شما به اون دوست عزیز
انشاله که به دردش میخوره و استفاده میکنه

ممنون از شما و حضورتان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد