با کسی آشنا میشی و حس میکنی همه چیزش خوبه و همون کسیه که در انتظارش بودی ، خودت تصور میکنی ضعفی داری که نگرانی اون متوجه بشه و پنهانش میکنی ، پیش خودتم میگی حالا ببینیم بعدا چی میشه !
از دیدِ من هر چی زمان بگذره احساس ناتوانی بیشتری در بیان آن مطلب خواهید داشت و پنهان کردنش براتون سخت تر میشه ، توصیه میکنم با قدرت از آن چیزی که آزارتون میده با او صحبت کنید ،احتمالا او هم مواردی را پنهان کرده ! شاید اینجوری اونم بتونه راحت حرفاشو بزنه !
به نظرم هر آدمی که مسئله ای رو پنهان میکنه ، دو دلیل داره، یا نسبت به همراهش احساس راحتی و اطمینان نداره !که نتونسته بزبان بیاره ، یا از دوست داشتن و ترس از دست دادنه !
بنظرم ، صادقه بگیم و از دست بدیم بهتره تا با پنهان کاری ادامه بدیم
اما در نهایت :)
((اجازه بدیم آدما تا جایی که میخوان صحبت کنن!))
همینطوره و مشخصِ نوشته های منو خوب خواندید ! (لبخند)
سپاس از همراهی و نظر خوبتون