فکر کنید بجای خاک همه جا طلا بود !
مثلا تو باغچه خونتون پر از طلا بود ، تو خیابون رفتگرهای عزیز پودرِ طلا جارو میکردند و وقتی بارون میومد گل و لای طلایی همه جا رو پر میکرد و کفشاتون را با ناراحتی میشستید و میگفتید : این طلاها چقدر کفشامو کثیف کردند !
اون موقع بازم طلا براتون ارزشمند بود؟
هر چیزی دسترسی بهش سخت و وجودش کمیاب باشه ، ارزشمند هم میشه !
اوهوم،دقیقا...
ممنون از حضورتون
بلاگر داشتم ب این فکر میکردم اگ تو ی دنیایی بودیم ک همه چیز برای ما بود ولی هیچ کسی کنارمون نبود اونوقت چ چیزی برامون ارزشمند بود
چراااااا بلاگ اسکای استیکر در حال فک کردن نداره ؟
رفتن پیش یه روانپزشک لازم بود ! (لبخند)
اون موقع بخاطر داشته هات تنها نبودی و یکی بخاطر ظاهرش و یکی بخاطر افکار و اخلاقش ، یکی برای تنها نبودن ... هر کس برای بودن در کنارِ شخصِ دیگه ای دلایلی داره !
شکلاتهایی که مغزبادوم بده به خالش که خوردنی نیست
فقط باید تماشاشون کرد
یادت باشه اگه یه فرصتی دست داد و یه آدم ارزشمند و کمیاب را آسون و بی دردسر به دست آوردی حس نکنی اون آدم به درد بخوری نیست
اگه یکی آسون باهات دوست شد - آسون کنارت قدم زد - آسون باهات خندید - آسون باهات درد دل کرد صرفا آدم بی ارزشی نیست
گاهی نباید بعضی چیزها را با هم مقایسه کرد
بعضی مقایسه ها زیبا نیستند
زندگی را میشه یه مدل دیگه هم دید
آسون تر
دوست داشتنی تر
دست یافتنی تر
ضمن احترام به نظرتون ، از نظر من اینطور نیست ، آدم کمیاب برای خودش باورهایی داره ، معیارهای مشخصی که نمیتونه به سادگی آنها را در اختیار کسی قرار بده ، از دیدِ من نزدیک شدن بهشون ساده نیست .
البته مفهوم و برداشت من و شما قطعا از نزدیک شدن متفاوته ، شما آن را به خندیدن و قدم زدن میبینید ، من به جریان دوطرفه افکار !
سپاس از همراهیتون
غیب گویی هم بلدید؟
ضمن احترام به خنده شما (لبخند)
منظورم از این نوشته اینه ، توی آدمها هم همینه ، افراد ارزشمند، کمیاب و بدست آوردنشون سخته ، وقتی بهشون میرسیم ، ارزش حفظ کردنشون را درک کنیم !
حالا شکلاتها را خوردی یا هنوز داری آه میکشی و تماشاشون میکنی؟ (لبخند)