میدونید چیه 5 شنبه را بیشتر از همه دوست دارم؟ اینکه میتونم اینو راحت بهش بگم که به هیچ انسانی نمیتونم و نمیخوام بگم !
دوست دارم عزیزم !
واو ، چه حسِ خوبی دارم ، همینجوری شادی داره میجوشه ، روز خوب ، هوا ابری و بهاری ، فروردین زیبا و عشقِ من هم داره میاد، از این بهتر هم داریم مگه ؟! چه خوبه تو این هوا نفس میکشم !
این 4 شنبه ایها با اینکه غروب شده نیستن ! نمیدونم رفتن بیرون؟ زدن تو جاده؟ پیک نیک رفتن؟ بهارِ دیگه !
بله ، کاشف به عمل اومد ، از یه گوشکوب ! آبگوشت درست کردن ، رفتن به کوه و دشت و صحرا ! میدونستین آبگوشتای بلاگر حرف نداره؟ گوشت کوبیدش رو که نگو! با نون سنگگ تازه و ترشی و سبزی خوردن و یه چیزای دیگه چقدر میچسبه ! (چیزای دیگه : زیر شلواری + سفره رو زمین+خرد کردن پیاز با مشت ! )
این پست بروز میشود
وقتی یه بار از هم سلب اعتماد کردید ، دیگه متاسفم ! برگردوندنش خیل خیلی سخته ، مواظبِ این یکی باشید !
دو عده میگن پول برامون مهم نیست ، یا خیلی دارن یا امیدی به داشتنش ندارن !
با کسی که بهت وعده میده و عمل نمیکنه همونجور باش ، وگرنه زجر میکشی !
با احترام باهاش برخورد کن ، حرفی هم داری محترمانه بگو ، احساساتی بشی و حرفی بزنی یا کاری بکنی که از مسیر احترام خارج بشه ، بهترین بهانه را دستش دادی !
کسی گفته بود هر چیزی یه قیمتی داره ، فقط قیمتها با هم فرق داره ! با این نظر عموما موافق نیستم ولی خیلی جاها هم درسته !
گاهی آدمها وقتی ذهنشون مختل میشه ، از حالت عادی که خارج میشن ، کارهایی میکنن که اصلا ازشون انتظار نمیره !
به فال و این حرفا اصلا اعتقاد ندارم ، ولی از حرفایی که میزنن خوشم میاد ، از برگردوند استکان قهوه ترک به سمت قلبت ، نشونه هایی که روی ته استکان میفته و گاهی واقعا شبیه یه چیزایی هست ، یه جور وقت گذورندن خوشایندِ، فالتون را بگیرم؟ (لبخند)
امروز داشتم خرید میکردم ، از مسئول یه غرفه سوالی پرسیدم ، جوابم را داد ، بعد گفت میتونم یه سوال بپرسم ازتون ، صداتون چقدر شبیه یکی هست که شنیدم ! نمیدونم کی و کجا ولی آشناست برام ! گفتم نمیدونم ! بعد که آمدم بیرون پیشِ خودم گفتم شاید از همنشین ها بوده ! شما نبودی؟ (لبخند)
حس میکنی دوسش داری و عاشقی و از این حرفا؟ دقیقا برای اون چکار کردی؟ نقطه عطف فداکاریت کجا بوده؟ چه کاری بوده که خواسته خودتم نبوده؟ چه کاری کردی که خلافِ میلت بوده و کاملا یکطرفه و بخاطرِ اون بوده؟ دقیقا ، هیچی ! واقعا فکر کن و جواب بده ، هر کاری هم کردی میل خودتم بوده ، خودتم میخواستی .
همش بهش میگی چشم؟ حرفشو گوش میکنی؟ حرفِ آخر رو اون میزنه؟ دقت کردی همه چشم هات برای چیزایی بوده که خودتم راضی بودی و کوچکترین مسئله ای که باهاش مخالف بودی بحث و درگیری داشتی و از چشم گفتن خبری نبوده؟ چشم اون موقعی ارزش داره که مخالف نظرت باشه و بگی !
میدونید سایز پنجشنبه 36 و گاهی که زیاده روی میکنه میشه 38 ! البته معمولا برمیگرده به همون 36 ، شاید بخاطر همین 5 شنبه ای شدم ! (لبخند)
آمد و الان دقیقه های دلتنگیه ، سفت در آغوشِ پنجشنبه ایهاست ، همه پنجشنبه ایها یک هفته منتظرِ این لحظه بودن ، چه خوبه که انتظار تموم میشه!
چرا گریه میکنی 5 شنبه؟ چی؟ از الان داری فکر میکنی میبایست بری؟ به بعدا فکر نکن ، الان پیشمی و همه چیز خوبه ، این لحظه ها را از دست بدی که میخوای بری؟ بذار همون موقع غصه اش را میخوریم ، الان فقط این مهمه که هستی و کنارمی !
اگر داره یه حسی با کسی تموم میشه ، بذار آخرین خاطره ات از اون یه خداحافظیِ زیبا باشه !
بدون دوست داشتن کنارش هستی؟ باور کن اشکالی نداره ، بدون عشق هم میشه زندگی کرد ! مگه وقتی یه دوستی میاد پیشت و لحظات خوبی را باهاش میگذرونی ، عاشقشی؟ باور کن هیچ عشقی مثل روزهای اول باقی نمیمونه، میدونم دلتنگِ اون روزا هستی ، اون حسی که داشتی ولی از دیدِ من ، مهم خوب گذروندن لحظات هست !
از دیدگاه مردانه میگم ، اطاعت یک زن از مردِ زندگیش که بهش اعتماد داره ، ضعف او نیست ، نهایت قدرتِ اونِ در حفظِ علاقه و محبتِ مردشه!
سلام به شماو پنج شنبه عزیزم
که دوباره با همه خوبیهاش اومده و داره لحظه به لحظه باهام میاد . منم محکم گرفتمش که مبادا یک لحظشو از دست بدم. بهم گفته بود که تو خونه ما بهش خوش میگذره. باشه پنج شنبه عزیزم باهات میمونم تا هروقت بخوای.
سپاس
سلام و عرض ادب به شما هم 5 شنبه ای گرامی
اتفاقا گفت میرم بیرون به لی لی اینا هم یه سر میزنم ! (لبخند)
ممنون از شما
میدونم دلتنگِ اون روزا هستی ، اون حسی که داشتی ولی از دیدِ من ، مهم خوب گذروندن لحظات هست !
.
شاید دلتنگ اون روزا نباشیم شاید دلتنگ حالی ک تو اون روزا داشتیم باشیم .شایدم دلتنگ خودمون قبل از عاشق شدن باشیم هوووم؟
حس رهایی!
ممنون از نظرتون
منظورم وقتیه که نیست...
آخه شما یه تعریف از دوست داشتن داشتین که توی اون گفتین هر موقع اراده کنه باید پیشش باشم ، برای پنجشنبه که نمیشه چون تو هفته یه باره
من پیشش باشم؟ من پیش هیچکس نمیرم !
وقتی پنجشنبه دلتنگتون میشه چیکار میکنین؟
سخت در آغوشش میگیرم !
۳۸ و ۳۶

واااییی منم وقتی پیاده روی میکنم برعکس میشه 
همون رفتار کوعالا مانندمو پیش بگیرم بهتره بنظرم
.
نمیدونم کوالا را چطور به سایز 36 و 38 ربط دادی ! ولی ممنون از نظرِ شما !
وقتی از یکی میپرسم آرزوت چیه بعد یه چیزی میگه که به مادیات مربوط میشه بنظرم آرزوش کوچیکه حتی اگه پول خیلی زیادی بخواد...
این طرز فکرم باعث میشه بعضیا فکر کنن که پول برام مهم نیست ، ولی خب آرزو بزرگتر از مادیات باشه قشنگتره...
پول مهم شده دیگه چیکارش کنیم
داری به سمت منطق میری ، خوبه !
از سیب زمینی ذغالی مشخص نبود ؟
نه !
قدیمی هستی شما هم !
واااییی بهراد اصلا نمیتونم اونجوری تصورتم کنم

فک کن جورابم پوشیده باشی پایین زیرشلواریه هم کنی داخلش با اون زیر پیرنای ابی 


خیلی واضح داری تصور میکنی ، معلومه یکی از نزدیکان را با این وضع فجیع دیدی ! (لبخند)
امیدوارم منظورت اون زیرشلواری راه راه ابی ک همه دارن و از اقا جونشون ب ارث بردن نباشه
شلوارکای خودت بهتره با همونا سر کن
دقیقا هموناست ، از اونایی که تا بالای شکمشون میاد بالا ! (لبخند)
دقیقا مثلا وقتی ک تکیه میدی ب یک نفر و پشتتو خالی میکنه
ممنون ، فقط یه خواهش ، پستهایی که بروز میشن چون به محتوی اضافه میشه ، قید بفرمایید که نظرتون مربوط به کدوم موضوع هست.
متاسفم ، نقشه نکش !
خودمم نمیدونم کجا رفتن !