بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

الان کجاست؟

اونی که پارسال میگفتی میمیرم براش...الان اصلا نمیدونی کجاست؟ 

عشق و احساس به همین بیهودگیه !

نظرات 3 + ارسال نظر
بارون یکشنبه 3 دی 1402 ساعت 11:36

بیهوده نیست بودنش نعمت بزرگیه..
اما خب الان اینجوری شده که میگن: بیخیال قبلیا پیش به سوی بعدیا..

حمله...! لبخند

.. یکشنبه 3 دی 1402 ساعت 11:22

هر کدوم جایی هستن که باید بودن موفق شاد و بانشاط با یه زندگی خوب من هم رها و آزاد خداروشکر هیچ کدوم از کسایی که احساسی بهشون داشتم رو دیگه نمیبینم البته از همون اول هم هیچ کدوم نمیدونستن که احساسی بهشون دارم در حد خوددرگیری و یه احساس بی منطق که سعی کردم اجازه جولان بهش ندم و آخرش هم با هزار بدبختی خلاص شدم ازش. الان که خیلی بزرگ شدم علاوه بر اینکه با آدما خیلی صمیمی نمیشم هیچ ویژگی رو هم خیلی بزرگ و خاص نمیدونم که کشته مرده کسی بتونم بشم. شاید زیادی پخته شدم و در مرز سوختنم.

یکم زیرشو بکش پایین سر نری ! لبخند
متوجهم چی میگی و کاملا درکتون میکنم. زمان خیلی چیزا رو تغییر میده ، میانسالی رو دوست دارم...اشتباه کمتر و تجربه بیشتر.

.. یکشنبه 3 دی 1402 ساعت 09:22

آدم شدیدا احساسی بودم تا حدی که وقتی بچه بودم و محل زندگیمون عوض شد ماه ها به یاد دوست دوران بچگی گریه میکردم و از بس سر احساس زیاد اذیت شدم الان سال هاست دیگه فرق کردم انگار احساس رو جراحی کردم انداختم دور دردسرش بیشتر از خیرش بود سال هاست خشک و بی احساس به نظر میام. (شاید هم علتش این باشه که فاصلم رو با آدما بیشتر کردم که به هیچ علت درگیر احساس نشم)

حالا نگفتی...الان کجاست؟ لبخند
ممنون از نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد