بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

دکلمه : ختم کلام !

وقتی یکی توی یه رابطه تموم میکنه و میخواد بره ، دنبالش نیفت و التماس نکن ، لابد یه کاری کردی که اون به "رفتن" رسیده ، مرد یا نمیره یا اگر روزی هم بخواد بره ، دیگه هیچ چیز و هیچکس نمیتونه جلوشو بگیره.

ختم کلام ، رسیدن به آن نقطه است که تصمیم گرفته شده و تلاش و سعی طرف مقابل اثری نخواهد داشت ، بهتره به امید برگشتنش نباشی و به زندگی خودت فکر کنی ، حتی فکر کردن به جبران کارهایی که کردی و نتیجه اش شده رفتن او هم ،  فایده ای نخواهد داشت.

یادمون باشه ، هیچ جبرانی هم نمیتونه زمان را به عقب برگردونه و اتفاقی را که باعث رفتن شده را تغییر بده ، پس بذار بره و رهاش کن ، حتی فکر کردن در رابطه با او را هم تموم کن ، او هرگز برنمیگرده .

دانلود دکلمه ختم کلام (2 مگ)

نظرات 17 + ارسال نظر
فرشته شنبه 7 مرداد 1402 ساعت 09:30

موافقم مخصوصا اگه تویه رابطه ای مرد بخواد بره به نظرم دخر اصلا نباید جلوشو بگیره و نزاره چون اینطوری هم شخصیت دختر زیر سوال میره و هم مرد مصمم تر میشه برای رفتن
به نظرم دخترایی که نیاز دارن با اون مرد باشن و به قول خودشون عادت کردن و وابسته شدن نمیتونن رفتنش رو ببینن
نوشته هام زیاد شد خلاصه اش میکنم... هیچوقت تویه رابطه تا وقتی که چیزی جدی نشده نباید وابسته بشیم
مشکل ما دختراست که خیلی زود احساساتمونو جلو رومون میزاریم!!!!!

از دید من حتی جدی هم بشه...آدما تا زمانی با هم میتونن باشن که بخوان !
ممنون از همراهی و نظرتون

سحر شنبه 20 اردیبهشت 1399 ساعت 21:37

الان سر لج افتادی ک ج سوالمو نمیدی؟!
از کامنت اولی ک سوال پرسیدم دوباره بخون ببین چی شد به اینجا رسید!!!!
میخوای منو بسوزونی؟
اگه ناراحتت کردم ببخشید ولی واقعا بی حوصله و عصبانی بودم
خب ج سوالمو بده دیگه توی وبت کامنت نمیزارم ک ناراحت بشی
لابد این سوالو کسی بغیر من میپرسید ج میدادی،مشکل منم ک ج نمیدی

اصلا اینجور نیست ، مردها وقتی چیزی را بعنوان علت میگن ، دنبال چیز دیگه ای نباشین، جواب سوال شما در چند سطر تموم نمیشه ، علت جواب ندادنم فقط همینه ، با پوزش ، نظرات خارج از موضوع پست را تایید نمیکنم

سحر جمعه 19 اردیبهشت 1399 ساعت 23:24

ناراحت شدی؟!

غیر از خود انسان کسی نمیتونه ناراحتی واقعی برای کسی بوجود بیاره ولی اینجا جای چت کردن نیست !
در پروفایل توضیح دادم ، اگر مطلب خاصی دارین ، چطور میتونین با من تماس بگیرین.

سحر پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1399 ساعت 22:55

برا تک تک جملاتم حرف داشتی بغیر از سوالم |:
بعد میگی عمدی نیست،میگی کلی پرسیدی |:
خب این همه توضیح رو برا ج سوالم میدادی |:

از زن خوب خوششون میاد !
سوال کلی ، جواب کلی میطلبه.

سحر چهارشنبه 17 اردیبهشت 1399 ساعت 17:04

این وقتی ک میزارم بخاطر خودمه چون هر جا مطلب خوبی باشه میخونمش،حالا چه توی یه کانال تلگرامی باشه،چه توی وبلاگ...

من تجربه ی جنابعالی رو ندارم ک چون با انواع و اقسام مردها رابطه نداشتم ک خیلی مسائل رو بفهمم،پس وقتی میام اینجا سوال میپرسم ،از توی پرمدعا انتظار ج دارم؛ نه صرفا جواب،جوابی ک راهکار باشه به دردم بخوره..
مثلا خانوما‌ از مردای حمایت گر خوششون میاد،اینطوری خصلت های کلی رو‌ میتونستی بگی،الکی‌ چند خط رو بهونه کردی..

دیروز بی حوصله و عصبانی بودم،نمیخواد نسخه بپیچی و چالش فکر رو بهونه کنی..

خودت چی؟! تو ک عمدی یه سوال رو ج نمیدی،حال و روزت خوبه جناب روانشناس!!

عمدی؟ مطمئن باش اینطور نیست ، از یکی پرسیدن چرا جدا شدی ؟ ، گفت باید بشینم یه زندگی را برات تعریف کنم که آخرش هم به جدایی رسیده .که خوب شدنی نیست.
سوال شما خیلی کلی بود ، سعی کن یه مطلب خاص را بپرسی ، مثل سرد و احساساتی بودن ، که منم سریع جوابشو دادم .
***
در شادی و خوش اخلاقی همه حضور دارن ، مهم اینه که در عصبانیت و بی حوصلگی هم ، همنشین مجازی هم باقی بمونیم .

سحر سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1399 ساعت 22:29

وقتی من این همه اصرار میکنم ج بدی چرا خودتو میزنی به اون راه میگی ج دادی!
من حوصله ندارم هی کش میدی!

پرسیدم پس دختر چجوری باشه!
لابد برای ج این سوال هم وبلاگ و ایمیل لازمه!

اینجوری مینویسم لابد به اون غرور مسخره ت برمیخوره!
بخاطر یه سوال اینطوری برخورد میکنی،اگه یکی ‌محتاجت باشه معلوم نیست چطور رفتار میکنی باهاش..
حالم از ‌مردایی مثل تو بهم ‌میخوره
اصلا نخواستم ج ‌نده

اینکه میای اینجا و وقت میذاری ممنونم ، پرسیدی دختر سرد و احساساتی مورد قبول آقایان هست ، منم پاسخ دادم نه ! اینکه بپرسی پس زن یا مرد باید چطور باشن ، جوابش تو خیلی از پست ها هست ، واقعا فکر میکنی توی 2 خط میتونم جواب بدم؟
هر جور راحتی ، برای حالت تهوعت هم پیشنهاد میکنم بری دکتر ، کسی که با چالش فکر و بحث اینطور میشه ، حال و روز خوبی نداره !

سحر سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1399 ساعت 12:58

اح برا چی ج سوالمو نمیدی آخه |:
خب تو تجربه ش رو داری،از دید یه مرد باتجربه میخوام ج سوالمو بدونم..حتما دلیل داره ک میپرسم |:

جواب دادم ، نه

سحر دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 16:37

پ.ن رو ج ندادی ک!!
پس چجوری باشه یه دختر؟!

پ.ن دومی برا ج کامنت قبلی: الان بعضی پسرای کم سن هم به مدد تکنولوژی با تجربه هستنو با یه اشاره کوچیک‌ منظور رو‌ میفهمن :))

سحر دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 16:20

کلی گفتما،چه برا مردای کم سن چه با تجربه
پس چرا این سوال من رو خودِ یه مرد گفته |:
پ.ن: پس چی؟!

توی شروع ممکنه جذب بشن ، بعدش تموم میکنن ، قطعا ادامه دار نخواهد بود.

سحر دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 16:16

میگن اگه حرفتو مستقیم به مردا نگی منظورتو نمیفهمن،ولی من اینو قبول ندارم چون توی ارتباطم با مردا اینو میبینم ک حتی با یه اشاره غیر مستقیم هم منظورتو میفهمن :)))

پ.ن: یه سوال بپرسم
توی ارتباط یا رابطه بین دختر و ‌پسر ،پسرا جذب دختر سرد و ‌احساساتی میشن؟

مردای با تجربه اینجوری هستن
***
نه

سحر دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 14:23

اگه موافقی پس چرا موقع بحث راجع به مطالب،حرف فقط حرف خودته؟ |:
پ.ن: این موافق بودن هم لابد برا ختم قائله ست :))

نه اینو جدی گفتم ، ممکنه تعداد اشتباه های من کم باشه ولی قبول دارم که من هم اشتباه میکنم ، البته در زمینه پسورد ندادن به شما ، متقاعد نشدم که اشتباه میکنم !

. سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 17:27

کلید یکی از اتاقای خونت رو خواستم نه کل خونت...
اگه اسم به من هویت میده از این به بعد سحر مینویسم اسمم رو..
آدرس نمیذارم شاید باورت نشه ولی وبلاگ ندارم
اصرار نیست،اینکه بدونی همیشه شما درست فکر نمیکنی کافیه :))

من همیشه درست فکر نمیکنم ، اینجا را کاملا با شما موافقم ، انسانی داریم که غیر این باشه؟

. سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 15:07

توی یه پستت راجع به بازیهای زن و مرد کامنت نوشتم،منظورم همین چیزیه ک ایشون (تیلو تیلو) نوشته ...

پ.ن: عجب آدمی هستی ک حتی توی یه پست دیگه هم رمز ندادی |:
چه توی ایمیل چه توی وبلاگت سن منو نمیفهمیدی ک !! حالا انگار یه پست یا یه رمز چیه ک اینطور برخورد میکنی |:

رمز مثل کلید یه خونس ، شما کلید خونتونو دست یه آدمی که یه آدرس هم ازش نداری و فقط یه نقطه است ، میدی؟ (لبخند)
اگر هم چیزی نیست ، چرا اینقدر اصرار میکنید؟

ذرین دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 11:38 http://roozanehayeman1988.blogfa.com

موافقم

دختر غریبه دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 01:56

موافقم ولی یه قسمتیش سخته که چرا بعضیا با جوانمردی نمیرن!
مثلا مثل بچه ی آدم بگن آقا من به این دلیل و اون دلیل میرم ...
همیشه هم نباید گفت لابد کاری کردم که رفت و ممکنه اون آدم حالا چه مرد چه زن تو خالی بوده باشه و فقط لحظه ای بخوادتت و تو لحظه ام نخوادتت ...
به قولی تو همچین رابطه هایی میشه گفت ما پشت همان دست که پوچ بود زدیم
بعضیا واقعا پوچ هستن و معلوم نیست از یه رابطه چی میخوان
به سازشون مرقصی یه چیزی میگن . نمیرقصی یه چیزی میگن
متعادل رفتار میکنی یه چیزی میگن
محبت میکنی فکر میکنن خبریه
اصلا بقول شما کسی که بخواد بره میره اما اگه میخواییم بریم با یه دلیلی بریم که طرف نگه چکار کردم رفت و خودخوری کنه و بیفته دنبال طرف که بگو چکار کردم !

بنظر من زن هم بره دیگه رفته
نخوادتت دیگه نخواسته

نگاه جنسیتی نداشتم به این دکلمه ، ولی اصولا خانمهایی که قصد رفتن دارن را شاید بشه منصرف کرد ولی آقایون معمولا اگر به آن نقطه برسند ، غیر قابل بازگشت میشن ، البته باز این دیدگاه من و تجربه های مردانه زندگیست ، با احترام به نظر شما

سپیده یکشنبه 7 اردیبهشت 1399 ساعت 19:04

به نظر من نباید دنبال کسی که میره رفت
چون حتی اگر برگرده دیگه مثل اولش نمیشه
البته این در حد حرف و نظره نمیدونم توی عمل چه واکنشی انجام بدم
امیدوارم هیچ کس تو زندگیش به این مرحله نرسه

هیچ مرد یا زنی در زندگی نباید تصور کنه طرف مقابل هر رفتاری را تحمل میکنه ، گاهی کاسه صبر آدمها با یه حجم زیاد دلخوری هم لبریز نمیشه و گاهی فقط یک قطره لازم داره!

تیلوتیلو یکشنبه 7 اردیبهشت 1399 ساعت 13:59 https://meslehichkass.blogsky.com/

من به این قطعیت حکم نمیدم
گاهی باید بری دنبالش و نزاری بره
باید بگی فهیمیدی که کجاهای کار غلطه و اصلاح میکنی
اگه واقعا میخوای بمونه نباید بزاری بره و تلاشت را بکنی
نه که خودت را له کنی
نه که به هر قیمتی
ولی به این سادگی که شما گفتی هم نیست
گاهی میشه همه چیز را جبران کرد

وقتی به رفتن میرسه ، یعنی بریدن ، یعنی دل کندن ، شاید تا قبل رفتن بشه کاری کرد ، ولی اینو از نگاه یه مرد بهتون میگم ، مردی که رفت ، برنمیگرده و اصلا هم براش ساده نیست ، اتفاقا شاید سخت ترین تصمیم زندگیش باشه ، مردها اصولا با شروع دوباره مشکل دارن ، مایل نیستن که سر هر مسئله ای زندگیشون را بهم بزنن و رفتن را انتخاب کنن ، ولی وقتی انتخابشون این میشه یعنی عمق فاجعه آنقدر بوده که براشون غیر قابل تحمله ، خصوصا اگر یه روزی کسی بخواد با غرورشون کاری داشته باشه ،قید همه چیزو میزنن و میرن ، بدون بازگشت !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد