بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

خالق شادی !

خیلی از آدمها همیشه منتظر این هستند که اتفاقی بیفته یا کسی کاری بکنه یا فیلمی ببینند و مطلب طنزی بخونن که باعث شادی و خوشحالی آنها بشه.

تا حالا به این فکر کردین که خودتون میتونین خالق شادی باشین؟

اول باید سعی کنید غم را از خودتون دور کنید که تا اون باشه ، هر کاری هم بکنید نمیشه شاد شد.

به این فکر کنید غصه خوردن و غمگین بودن آیا میتونه مشکلتون را حل کنه؟ یا آن مشکل به گذر زمان یا پول یا حضور کسی یا ... بستگی داره که کنترلش دست شما نیست ، پس بذاریدش کنار.

حالا سعی کنید تو شروع به یه خاطره خنده دار فکر کنید ، به یه مطلب طنز یا گاهی هم کافیه به دور و بر خودتون نگاه دقیق تری بندازید ، مطمئن باشید میشه از لابلای روزمرگی های زندگی کلی موضوع خنده دار پیدا کرد.

نمونه :

از خواب که بیدار میشین با همون وضع و حال ، یه سلفی از خودتون بگیرید ، بعدا خودتون و اطرافیان را با ارسال اون عکس کلی شاد کنید !


توی کوچه به گربه محلتون نگاه کنید سلانه سلانه داره راه میره ، چرا داره سمت انتهای کوچه میره ؟  اون طرف کار داره؟ میخواد بره خرید؟ چرا سمت سر کوچه نمیره؟ از کجا داره میاد؟ زنش فرستاده بوده خرید کنه؟ البته من امتحان کردم ، وقتی پاتو میکوبی زمین و میترسونیش ، سمتشو عوض میکنه ومسیرش را برعکس میره، طبق تحقیقاتی که کردم ، به این نتیجه رسیدم که برنامه خاصی برای سمتی که میره نداره !


وقتی آمدید خونه ،بخندید  به اینکه از لباس تنتون هم میترسید و اونو با نوک انگشت درمیارید ، زیاد تکونش نمیدین که کروناهاش نریزن تو خونه !


غذاهای جدید درست کنید ، تنوع داشته باشید ، دستورشم از اینترنت بگیرید و روی اهل خانواده بعنوان مورد آزمایشگاهی امتحان کنید!  روحیتون را عوض میکنه ، خصوصا" اگه بد از آب دربیاد ، پدر یا همسرتون وقتی گرسنه از سر کار که میان خونه و اون غذا را جلوش بذارید ، اونا هم حسابی شادتون میکنن !!!


توی یه تماس تصویری با همسرتون بهش بگید ، امروز چند میلیونی خرید کردین و حسابش خالی شده ، از همون لحظه و قیافه همسر یه اسکرین شات بگیرید و کلی شاد بشین !


به این فکر کنید که تا حالا این همه آرزو داشتید و تقریبا به هیچکدومش نرسیدین !  آیا این همه پشتکار جای خوشحالی نداره؟!!


به کسی که توی ماشین نشسته و با ماسک مشکی مثل لاک پشتای نینجا شده و شیشه ها را هم تا آخر داده بالا فکر کنید ، آخه مگه فرمون یا داشبورد ماشین میخواد روت عطسه کنه که تو ماشین هم ماسک زدی؟!


به بچه هایی که این روزا خیلی خوشن و تو خونه موندن فکر کنید ، راضی هستن مدرسه نرن ولی تفریح و گردش هم نرن ، پدر و مادراشون هم انگاری یادشون رفته بچه که بودن اونا هم با یه روز نیومدن معلم و تعطیلی چقدر خوشحال میشدن ، جالبه که از بچه ها ایراد هم میگیرن و همش میگن زمان ما بچه ها اینجوری نبودن و زمونه عوض شده و از این حرفا ، من تا آنجایی که یادمه در نسلهای گذشته هم بچه ها ، همین ...بودند !

***

فکر کردن به سوژه های اطرافمون و درآوردن موضوعات شیرین و خنده دار میتونه ما رو به خالق شادی تبدیل کنه ، بدون اینکه منتظر یه وسیله یا شخصی باشیم که بخواد اونو برای ما خلق کنه.

نظرات 7 + ارسال نظر
. سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 17:20

خب وقتی روانشناسا از کودک درون صحبت میکنن منظورشون همین شیطنت ها و احساسات کودکانه س ک میگن اینها رو درون خودتون زنده نگه دارید تا روحتون جوون بمونه...

داخل جمجمه ی تمام آدم ها مغز هست ولی عقل شون به یه اندازه نیست...

همونطور ک توی درجه بندی هوش، افراد باهوش بالا و ‌هوش پایین داریم،افراد عاقل و به اصطلاح کم عقل هم داریم :)) این کم عقل بودن یه مقدارش به میزان آگاهی بستگی داره...

کیلوگرم مغز آدما یکسانه،همونجور که گفتم میزان استفاده متفاوته

زن تنها سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 15:29

تازگیا من هرکاری میکنم خندم نمیگیره

. سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 14:56

این پستت رو ک خوندم یاد یکی از پستا و حرفای خودت افتادم ک نوشتی چیزی به اسم کودک درون وجود نداره...
الان خودت پیشنهاد میدی مردم با این کارا خالق شادی باشن |:
اتفاقا چیزی به اسم کودک درون وجود داره یعنی همون شیطنت های کوچیکی‌ ک روح رو جوون نگه میداره،مثلا همین ترسوندن گربه رو شاید یکی بیاد اینجا بهت بگه مگه عقلت کم شده حیوون بی آزار رو میترسونی... البته جسارت نباشه مثال بودا :))
پ.ن:هیچ چیز این جهان مطلق نیست همه چیز نسبیه پس نمیتونیم در‌ مورد مسئله ای حکم قطعی بدیم

اتفاقا در همون پست نوشتم شیطنت درون وجود داره نه کودک درون !
عقل همه یه اندازس ، میزان استفاده ازش متفاوته !

بارون سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 14:48

شادی ریز و کوچولو لازمه زندگی سالمه، چقدرم قشنگه و به شخصه خیلی قبولش دارم، اما آدما گاهی دلشون یه شادی بزرگ که خیلی خیلی شاد باشه میخواد جوری که خستگی های عمیق رو از تنش بشوره و ببره.

مورد اول آخر خنده اس مخصوصا برای اونایی که وقتی بیدار میشن خیلی بداخلاقن، با قیافه اخمو و خوابالو و پف پفی.

گربه هم گربه های قدیم، الان چش سفید تر از این حرفا شدن،تازه هیچ بعید نیست پیشرفت هم داشته باشن، ترس که هیچی، به جای زل زدن و برو بابا دلت خوشه ای که در نگاهش داره دنبالت هم راه بیفته، اونوقت بیا و درستش کن، من باشم جیغ میزنم و فرااار، و حتما بعدش که بهش فکر کنم خنده ام میگیره.

پس چی که فرمون و داشبورت هم کرونا دارن، تازه از اون خوباشم دارن، اصلا هر کی ماسک میزنه و خودشو خفه کرده من باهاش همدردی میکنم.
(عضو فلک زدگان و خفه شدگان با ماسک طی چند ماه گذشته!! خیلی هم با ماسک و دستکش خوشگلیم، مگه چمونه؟؟)

یدونه از این لباس پلاستیکی های آبی یکسره و یه حفاظ جوشکاری صورت هم کم داری که خوشگلیتون تکمیل بشه! (لبخند)

دختر غریبه سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 13:50

عجب گربه های ....:))))))

تیلوتیلو دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 12:20 https://meslehichkass.blogsky.com/

این عنوان خالق شادی را باید به خالق سکته های ناگهانی یا شوخی های بی مزه تغییر بدین
گربه ها که کلا تغییر رویه و رفتار دادند... مدتهاست
از غذا هم که گفتی من حرف نزنم
اون جناب آقای دکتر هم کارتش را به من نمیده که اینطوری سوپرایزش کنم
خودمم تو ماشین ماسک میزنم چون نمیشه هی برش دارم و بزارم با دستای ویروسی....
بچه ها هم هرکدوم را دیدم حاضرن برن مدرسه ، کلا این روزها دلتنگ مدرسه و بیرون رفتن و دوستاشونن... باهاشون حرف بزنید متوجه میشید
ولی با خوش اخلاقی و دنبال خوشی گشتن کاملا موافقم

از اون موقعی که اون یکی بلاگر ازت انتقاد کرده ، میبینم که با همه نوشته های من مخالف شدی ! (لبخند)

دختر غریبه دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 11:44

گربه ها دیگه با کوبیدن پا نمیرن
اصلا خیلی بی ادب شدن. همش دنبالمون میکنن

مورد اول رو امتحان کردم و مورد سوم دقیقا من بودم
:)))))))
کلا این روزا برای خودمون سوژه ای شدیم

پا داریم تا پا !
اونا نگاه میکنن یه پا با یه کفش تیلیک تیلیک میبینن ، خوب معلومه نمیترسن !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد