از دید من هر کس در مقابل تحریک پذیری و فشار روحی آستانه تحملی دارد ، 2 نفر بعد از مدتی زندگی با هم تقریبا میدانند هر کس تا کجا میتواند تحمل کند و اگر از آن مرز بگذرد چه پیش میاید ، یکی فریاد میکشد ، یکی قهر میکند ، یکی پا را از دایره ادب خارج میگذارد و معمولا در هنگام اختلاف متاسفانه گاهی طرفین از این مسئله سوء استفاده میکند و انگشت بر روی نقاطی میگذارند که میدانند شما پس از شنیدن آن مرز تحملتان شکسته میشود و رفتار نامعقولی از خود نشان میدهید ، وقتی اینگونه میشود ، حتی اگر در آن زمینه اختلاف محق هم باشید ، حق شما در میان رفتار نامناسبی که نشان دادید به فراموشی سپرده خواهد شد !
آیا به این فکر کردید آستانه تحمل شما کجاست؟ در زمینه شنیدن چه کلماتی ضعیف هستید و بلافاصله عکس العمل نشان میدهید؟ نقاط ضعف خود را در این زمینه پیدا کنید و با تمرین این آستانه را افزایش دهید. این بدان معنی نیست که در مقابل حرفها یا اعمالی که روح شما را تحت فشار قرار میدهد، سکوت کنید یا منفعل باشید ، بدان معنی است که بتوانید رفتار مناسب و برخورد متناسب را از خود نشان دهید، به نحوی که بشودهم فشار روحی را تخلیه کرد و هم با برخورد عاقلانه در نهایت شما محکوم و مقصر دیده نشوید.
بدتر از پایین بودن آستانه تحمل، اینه که در مقابل هر رفتار و حرفی سکوت کنی و منفعل باشی.
گاهی افزایش آستانه تحمل رو با مراعات کردن بیجا و بیش از حد اشتباه میگیریم و این خیلی اذیت کننده هست چون عملا داری بار منفی هر حرکتی از جانب دیگران رو به تنهایی به دوش میکشی و اینطوری بعد از مدتی هیچی از خودت باقی نمی مونه، من متاسفانه همین شکلی ام و میدونم که اصلا خوب نیست.
با تعریف شما از افزایش آستانه تحمل خیلی موافقم و به نظرم بسیار درست و جامع بود، چون خودم از تعریف نادرست ضربه خوردم درک میکنم که بهترین شکل داشتن این مهارت همینی هست که شما گفتین.
اینکه بلد باشیم در کمال ادب و درستی چه رفتاری داشته باشیم که هم عاقلانه باشه و هم فشار روحی برای خودمون بدنبال نداشته باشه بهترین مهارته.
ممنونم بابت مطلب خیلی خوبی که گفتین
ممنون از حضور و نظر خوب شما
چقدر درسته این نوشته
و چقدر سخته مقاوم شدن در برابر اینکه دیگران از ضعفت علیه خودت استفاده کنند
و چقدر پست و خوار هست شخصی که از نقطه ضعف و درد دل دیگران سلاحی بسازه و علیه خودشون استفاده کنه
ممنون از حضور و نظرتون