زیاد شنیدیم که زوجی از هم جدا شدن که یکی یا هردو مشکلی داشتند و با هم نمیساختند ، تا اینجا موضوعِ جدیدی نبود و شاید هم طبیعی از دیدِ شما !
نکته جالب اینه که با آدمِ خیلی خوب و بدون اشکال هم ساختند سخته ! شاید در لحظه اول این حرف غیر عادی به نظرتون برسه ولی ، مطلب پایین را بخوانید !
هیچ ایرادی نداره ، هر چی میگردی که اشکالی ازش ببینی میبینی نخیر ، فقط خوبی و نکات مثبت داره ، بخودت نگاه میکنی که گاهی هم خطا میکنی ، اون از شما توقعِ یکی مثل خودش را داره ، که حرفاتون حرف باشه ، خلاف نگید ، به روابط با هم و دیگران دقت کنید ، همانطور که شما نفر اول زندگیش هستید او هم نفر اولِ شما باشه (حتی بیشتر از پدر و مادرتون) و مواردِ دیگه ای که خیلی خوبه و شما از اینکه اونا رو دارید ازش دریافت میکنید لذت میبرید ولی نمیتونید متقابلشو بهش بدید و او راضی نیست ! و یه جورایی هم حق داره ، از دیدِ من شناختِ قبل از شروع زندگی علاوه بر اینکه آشنایی با نکاتِ منفی طرفِ دیگه هست میبایست تا حدودی هم نکات قوی و مثبت اون را هم بشناسید و خودتون را ارزیابی کنید و ببینید میتونید شما هم آنها را رعایت کنید و بدانید اگر نتوانید اینکار را بکنید، او همیشه با شما سر آن مسائل و مطالبات بحقش (چون خودش رعایت میکنه)درگیر خواهد بود.
مصداق: شخصی که هرگز به شما خلاف نگه از دیدِ شما آدمِ خوبیه و شاید خیلی خوب ، شما هم توان این را دارید که هرگز کوچکترین خلافی در طول زندگی به او نگید؟ برای مثال بعد 5 سال از زندگی شما جایی بنا به اقتضای مسائل خانوادگی (مثلا حرفی از مادرتون) مطلبی را از او پنهان و یا خلاف مصلحتی کوچکی گفتید ، اگر او متوجه بشه ، ممکنه شما را نبخشه و مسئله را فراموش نکنه!