مطالب نوشته شده در وبلاگ بلاگر ( Blogger Blog) عقاید شخصی من میباشد و لزوما ممکن است تجربه مناسب یا نظر مفیدی برای سایرین نباشد.
شرایط و نحوه زندگی هر کس میتواند تجربه های متفاوتی از زندگی برای او داشته باشد.
نظرات شما قطعا" برای من عزیز و محترم خواهد بود .
کل نوشته ها در این وبلاگ و نظراتی که در دیگر بلاگها میگذارم نوشتن فکرم میباشد،مگر در دادن اطلاعات خاص که با ذکر منبع مشخص میکنم.
با احترام ، بلاگر
ادامه...
خو مگه زورش کردن بگه نه خودش راضیه تااینجا اومده بعدهم هستن راضی نیست مخشون تلیت میشه حق بدین شوهر کمه خو البته برامن صدق نمیکنه همچین کاری من اصا بلدنیستم مخ کسی رو بزنم و نمیخوامم بزنم واقعا برام عجیب ادمیزاد ازدواج نکرده تموم تلاشش میکنه مخ بزنه بره همه جا ببیننش بلکه فرجی بشه تلاش خودش میکنه خودش خانوادش برااینکه نگن دخترترشیدست ودختر فلان حاضر خودش قالب کنه به هرکسی حتی مال کسی دیگه روکش بره بعد به همه جاپزبده شوهر کردم بعدش پشیمون میشه چرا ازدواج کردم کاش مجرد میموندم ودوست پسر میگیره مردا هم همینطور چشونه واقعا هیچی رو بلد نیستم واقعا نه رابطه نه موندن نخ تحمل داریم نه چیزی
برای من هم جالبه ، همون آدمهایی که با هزار دردسر و مخالفت با هم ازدواج میکنن ، به یه سال نرسیده با هم به مشکل میخورن ، از نظرِ من خوبه ازدواج ها با شناخت بیشتر ، دادن زمان مناسب به هم و همراهی خانواده ها و رضایت قلبیشون باشه ، اینجوری دوامش بیشترِ.
واقعا همینه ! در خطبه عقد که خودِ زن و مرد میخوانن ، این مرد هست که بله را میگه ، اون وکالت به عاقد هست که دختر و پسر هر دو بله میگند، حالا بله دخترها شنیده میشه ، بله پسرها نه !
سلام حالا میبینیم میشه یا نمیشه ! اینبار که داماد میبایست بله را بگه و معطل کنه و بره گل بچینه و یه دوری بزنه و یه پیتزا بخوره و ... اونوقت متوجه میشید که قدرتِ واقعی دست کیه ! (لبخند)
عه، لابد ترسیدن آقایون برن گل های بلوارها رو بچینن، سپردن به خانمها..
حالا بذار این قضیه را جهانی کنم که در حقیقت این آقایون هستند که بله را میگن و تا حالا چقدر مورد ظلم واقع شدند اونوقت حالتون را وقتی با چشمهای نگران منتظر بله گفتنشون نشستید میپرسم ! (لبخند)
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
خو مگه زورش کردن بگه نه خودش راضیه تااینجا اومده بعدهم هستن راضی نیست مخشون تلیت میشه حق بدین شوهر کمه خو البته برامن صدق نمیکنه همچین کاری من اصا بلدنیستم مخ کسی رو بزنم و نمیخوامم بزنم واقعا برام عجیب ادمیزاد ازدواج نکرده تموم تلاشش میکنه مخ بزنه بره همه جا ببیننش بلکه فرجی بشه تلاش خودش میکنه خودش خانوادش برااینکه نگن دخترترشیدست ودختر فلان حاضر خودش قالب کنه به هرکسی حتی مال کسی دیگه روکش بره بعد به همه جاپزبده شوهر کردم بعدش پشیمون میشه چرا ازدواج کردم کاش مجرد میموندم ودوست پسر میگیره مردا هم همینطور چشونه واقعا هیچی رو بلد نیستم واقعا نه رابطه نه موندن نخ تحمل داریم نه چیزی
برای من هم جالبه ، همون آدمهایی که با هزار دردسر و مخالفت با هم ازدواج میکنن ، به یه سال نرسیده با هم به مشکل میخورن ، از نظرِ من خوبه ازدواج ها با شناخت بیشتر ، دادن زمان مناسب به هم و همراهی خانواده ها و رضایت قلبیشون باشه ، اینجوری دوامش بیشترِ.
جالب میشد واقعا اگه بود
واقعا همینه !
در خطبه عقد که خودِ زن و مرد میخوانن ، این مرد هست که بله را میگه ، اون وکالت به عاقد هست که دختر و پسر هر دو بله میگند، حالا بله دخترها شنیده میشه ، بله پسرها نه !
اصلا جمله بی معنی میشه بدون عروس
راستی سلام
سلام
حالا میبینیم میشه یا نمیشه !
اینبار که داماد میبایست بله را بگه و معطل کنه و بره گل بچینه و یه دوری بزنه و یه پیتزا بخوره و ... اونوقت متوجه میشید که قدرتِ واقعی دست کیه ! (لبخند)
وااییییی فکرشو کن بگن دوماد رفته گلاب بیاره خیلی زشته ایش ایش ایش خطبه عقدم ک بگی بازم نمیتونی اسم عروسیو تغیر بدی
حالا یه نکته پیدا کردم به نفع آقایان ، ببین چه شلوغ بازی در میارن خانمها ! (لبخند)
عه، لابد ترسیدن آقایون برن گل های بلوارها رو بچینن، سپردن به خانمها..
حالا بذار این قضیه را جهانی کنم که در حقیقت این آقایون هستند که بله را میگن و تا حالا چقدر مورد ظلم واقع شدند اونوقت حالتون را وقتی با چشمهای نگران منتظر بله گفتنشون نشستید میپرسم ! (لبخند)