مطالب نوشته شده در وبلاگ بلاگر ( Blogger Blog) عقاید شخصی من میباشد و لزوما ممکن است تجربه مناسب یا نظر مفیدی برای سایرین نباشد.
شرایط و نحوه زندگی هر کس میتواند تجربه های متفاوتی از زندگی برای او داشته باشد.
نظرات شما قطعا" برای من عزیز و محترم خواهد بود .
کل نوشته ها در این وبلاگ و نظراتی که در دیگر بلاگها میگذارم نوشتن فکرم میباشد،مگر در دادن اطلاعات خاص که با ذکر منبع مشخص میکنم.
با احترام ، بلاگر
ادامه...
خانمهای محترم ، میگید مرد میخواید؟ مادی و روحی هم قوی باشه؟ راحتتون کنم ، مردِ اینجوری ، زن مطیع میخواد ، زن جنگجو و مبارز و این حرفا هستید؟ برید سمت مردای ضعیف و پرنسس و این حرفا !
این که دوست داشته باشی شوهر مدیر و مدبر و همه چی تموم و اینا داشته باشی یه چیزه... این که حرف فقط حرف خودش باشه و تو مطیع باشی یه چیز دیگه... نمیشه یه چیز نادرست رو تو یه کلیت درست جا داد.
++ شوهر مدیر و مدبر به خوبی بلده که چجوری هم مسیر کنه نظر خانمشو با نظر خودش... والا هیچ وقت یه مرد قوی هم یه زن مطیع نمی خواد...
پس حرفِ شما باشه؟ 3 نفر نیستید که نظرِ اکثریت رو در نظر بگیرید...2 نفرید و میبایست از ابتدا مشخص کنید و به توافق برسید که حرف حرفِ کیه؟! دارم توصیه میکنم که از ابتدا مشخص کنید این مسئله رو وگرنه بعدا دچار مشکل میشید !
من که با احترام و محبت عقد شدم امیدوارم همه زندگی ها سرشار از همراهی و همدلی و گذشت و مراقبت باشه.. در حامی و تکیه گاه بودن آقایون شکی نیست، بحث من میزانی انعطاف در تفکراتمون هست و احترام به همدیگه، همین. ممنون از نظر «من همیشه درست میگم» شما
معلومه خانمها همیشه درست میگن...فقط نمیدونم چرا نمیتونن از این درستگوئیهاشون نتیجه هم بگیرن ! به زندگیت بچسب...بد یا خوب از دستش نده...مطمئن باش یکی دیگه م بود لحظات تلخ و شیرین باهاش داشتی !
خدا بخیر بگذرونه دوره برده داری خیلی وقته سر اومده.. همین تفکرات باعث شده در زندگی های الان هیشکی سرجای خودش نباشه، قطعا نسبت به این تفکرات گارد میگیرن که حق دارن، باور کنید با کمی انعطاف و همراهی کسی نمرده.. تا کی قراره مردسالاری و زن سالاری و کوفت و زهرمار رو ادامه بدیم؟؟ حتما باید در تمام زندگی ها یکی قربانی باشه تا خیال همه راحت شه؟ حقیقتا بیچاره آقایون و خانمهایی که اسیر آدمهایی با این تفکرات میشن با این تفکرات که کم هم نیستن اعصاب نمیذارید برای آدم..
دقیقا دورش گذشته باران...هر وقت کسی با گونی اومد سراغت و بزور برد عقدت کرد ...کاملا حق با شماست ! ولی وقتی کسی نه در روز اول...بلکه ساعت اول داره میگه خواسته ها و نخواسته های من اینه...دیگه اسمش تحمیل و زور و برده داری نیست...اسمش میشه توافق...شما میری جایی استخدام بشی ، میگن ساعت 3 صبح میبایست سر کار باشی...داره زور میگه؟ آقایان حامی و تکیه گاه و آغوشِ امن هستند...این تو ذات و طبیعتشونه انگار بگی چرا خانمها احساساتشون رو نمیتونن کنترل کنن ، پس مشکل روحی دارن؟ قسمتی از طبیعتشونه خب...باران اصلا بحث برتریِ جنسیتی نیست ، صحبت از تفاوتهای ذاتی و فطریِ زن و مرد هست . ممنون از نظر احساسیِ شما !
اینو خیلی قبل تر از این ها هم کفته بودی بلاگر ولی جدا چرا؟!
قسمتی از طبیعته...حسِ رهبری در وجودِ مردها قسمتی از ذاتشونه و اینو نمیشه ازشون جدا کرد ، خانمها هم روح ظریف و لطیفشون تحمل پذیرشِ مسئولیتهای زندگی رو نداره ، مطمئن باشید بعد مدتی خودشون هم مایل نیستن که بخوان تصمیم گیرندۀ زندگی باشن. حتما برخورد داشتید با خانواده هایی که مرد ضعیف و زن تصمیم گیر داره...خودِ اون زن اولین کسی که از این وضع راضی نیست ...با طبیعت نمیشه جنگید !
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
این که دوست داشته باشی شوهر مدیر و مدبر و همه چی تموم و اینا داشته باشی یه چیزه... این که حرف فقط حرف خودش باشه و تو مطیع باشی یه چیز دیگه... نمیشه یه چیز نادرست رو تو یه کلیت درست جا داد.
++ شوهر مدیر و مدبر به خوبی بلده که چجوری هم مسیر کنه نظر خانمشو با نظر خودش... والا هیچ وقت یه مرد قوی هم یه زن مطیع نمی خواد...
پس حرفِ شما باشه؟ 3 نفر نیستید که نظرِ اکثریت رو در نظر بگیرید...2 نفرید و میبایست از ابتدا مشخص کنید و به توافق برسید که حرف حرفِ کیه؟!
دارم توصیه میکنم که از ابتدا مشخص کنید این مسئله رو وگرنه بعدا دچار مشکل میشید !
بله حتما، ممنونم بابت توصیه خوبتون..
لطف میکنید...ممنون از همراهی شما
من که با احترام و محبت عقد شدم امیدوارم همه زندگی ها سرشار از همراهی و همدلی و گذشت و مراقبت باشه..
در حامی و تکیه گاه بودن آقایون شکی نیست، بحث من میزانی انعطاف در تفکراتمون هست و احترام به همدیگه، همین.
ممنون از نظر «من همیشه درست میگم» شما
معلومه خانمها همیشه درست میگن...فقط نمیدونم چرا نمیتونن از این درستگوئیهاشون نتیجه هم بگیرن !
به زندگیت بچسب...بد یا خوب از دستش نده...مطمئن باش یکی دیگه م بود لحظات تلخ و شیرین باهاش داشتی !
خدا بخیر بگذرونه
دوره برده داری خیلی وقته سر اومده..
همین تفکرات باعث شده در زندگی های الان هیشکی سرجای خودش نباشه، قطعا نسبت به این تفکرات گارد میگیرن که حق دارن، باور کنید با کمی انعطاف و همراهی کسی نمرده.. تا کی قراره مردسالاری و زن سالاری و کوفت و زهرمار رو ادامه بدیم؟؟ حتما باید در تمام زندگی ها یکی قربانی باشه تا خیال همه راحت شه؟
حقیقتا بیچاره آقایون و خانمهایی که اسیر آدمهایی با این تفکرات میشن
با این تفکرات که کم هم نیستن اعصاب نمیذارید برای آدم..
دقیقا دورش گذشته باران...هر وقت کسی با گونی اومد سراغت و بزور برد عقدت کرد ...کاملا حق با شماست !
ولی وقتی کسی نه در روز اول...بلکه ساعت اول داره میگه خواسته ها و نخواسته های من اینه...دیگه اسمش تحمیل و زور و برده داری نیست...اسمش میشه توافق...شما میری جایی استخدام بشی ، میگن ساعت 3 صبح میبایست سر کار باشی...داره زور میگه؟
آقایان حامی و تکیه گاه و آغوشِ امن هستند...این تو ذات و طبیعتشونه
انگار بگی چرا خانمها احساساتشون رو نمیتونن کنترل کنن ، پس مشکل روحی دارن؟ قسمتی از طبیعتشونه خب...باران اصلا بحث برتریِ جنسیتی نیست ، صحبت از تفاوتهای ذاتی و فطریِ زن و مرد هست .
ممنون از نظر احساسیِ شما !
اینو خیلی قبل تر از این ها هم کفته بودی بلاگر
ولی جدا چرا؟!
قسمتی از طبیعته...حسِ رهبری در وجودِ مردها قسمتی از ذاتشونه و اینو نمیشه ازشون جدا کرد ، خانمها هم روح ظریف و لطیفشون تحمل پذیرشِ مسئولیتهای زندگی رو نداره ، مطمئن باشید بعد مدتی خودشون هم مایل نیستن که بخوان تصمیم گیرندۀ زندگی باشن.
حتما برخورد داشتید با خانواده هایی که مرد ضعیف و زن تصمیم گیر داره...خودِ اون زن اولین کسی که از این وضع راضی نیست ...با طبیعت نمیشه جنگید !