بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

طنز: ربات همسر !

با این پیشرفتی که رباتها پیدا کردند فکر کنم دیگه نمیبایست زیاد برای ازدواج ناز کرد!

تا چند سالِ دیگه شاید بشه رباتِ همسر را هم از یه فروشگاه اینترنتی خریداری کرد و تحویل در محل دریافت نمود !

تصور کنید یه سایت به نام دیجی همسر را باز میکنید و بصورت آنلاین سفارش میدید !

جستجوی پیشرفته را میزنید و فرضا اگر آقا هستید ، میزنید ربات بانوی  خانه دار مهارت در غذاهای ایرانی بخصوص قورمه سبزی یا فسنجان ! البته ربات همسرِ ما قابلت آپدیت و بروزرسانی به انواع غذاهای دیگه را هم داره ولی هزینه بیشتر میخواد ، بصورت دیفالت غذاهای ایرانی روشون ست شده.

هر وقت بخواهید میتونید سایلنتش کنید و به آرامش برسید !

مادرزن و قومِ همسرهم ندارید !

از مهریه و دادگاه و زندان هم خبری نیست !

وقتی میخواهید برید بیرون زودتر از شما دم در منتظره ، این باعث لبخند رضایت بر روی لبان شما خواهد شد !

غیر از سرویس نگهداری سالانه که یه بار پرداخت میکنید و میدونید چقدره با خرجهای ناگهانی و غافلگیر کننده  مواجه نمیشید.

هر درخواستی داشته باشه و ببینه مورد قبول شما نیست ، اشک نمیریزه و نسبت به خرد کردن اعصاب شما اقدام نمیکنه.

وقتی ماشین ایرادی پیدا میکنه یا پنچر میشه ، شما مثل آقاها میشینید تو ماشین ، اون خودش کارا را انجام میده !

از ماتیک و رژ و ریمل و اینا هم خبری نیست ، روزی یه بار با یه دستمال مرطوب خودشو گردگیری میکنه !

وقتی خسته از سرکار میای خونه خیالت راحته خونس و نرفته خونه دوستاش ، خانواده پد و مادری یا دوره و خرید و کافی شاپ و جیم و ... و درو با کلید باز نمیکنی ، بلکه با خیال راحت زنگ در را میزنی ! با یه لبخند و پخش یه موزیک ملایم بهت میگه ارباب خوش آمدی !

غر نمیزنه کار خونه زیاد بود ، پیش گاز ایستادن و آشپزی سخته ، کمرم و پاهام درد گرفت ، امروز بی حال بودم !!! و چیزی درست نکردم .

اعصابتو خرد  نمیکنه که چرا میری پیش دوستات و بعد این همه کار و خستگی چرا میخوای یکم خوش بگذرونی و با رفقا بصورت مجردی یه رستوران برید!

تولد ،انواع سالگرد ها (اولین دیدار ، اولین بار که گفت دوست دارم ، اولین ساندویچِ همبرگری که با هم خوردین ، نامزدی و ...)  انواع عیدها، روز زن،روز پرستار ، روز خانه دار ،روز درخت کاری !!! و ...  توقع نداره که همه این مناسبت ها را یادت باشه و برای همشون جداگانه براش هدیه های متناسب بخری!

شبها که میخوای آرامش داشته باشی ،  سفره دلشو باز نمیکنه که مادرت اینو گفت ، خواهرت اونجوری کرد ، زن پسر عموت یادته تو مهمونی به من چجوری نگاه میکرد؟!

روزی 10 دفعه بهت زنگ نمیزنه اینو بخر سررات اونو بخر سررات ! انگار سرراه من بازار بزرگِ تهرانه ! تازه خسته با 10 تا بسته خرید برسی خونه بگه فلان چیزو یادم رفته بود ، یه توکِ پا ! برو تا سر کوچه این لیست را هم بخر !

هر کانال تلویزیون را که بخواهید خودش براتون میزنه ، مجبور نیستید سریالهای پر از اشک و آه و ناله و زاری و عشقهای شکست خورده را ببینید!

مزایای ربات همسر خیلی زیاده ، فرصت شد بازم بهتون میگم !

به فلانی نگیا !

وقتی مطلبی را به کسی میگویید که محرمانه است ، توصیه میکنم قید نکنید که به فلانی نگیا !

علاوه بر اینکه مطلب شما را به فلانی میگوید ، این را هم میگوید که تاکید کرده بهت نگم ! (لبخند)

کار یا زندگی؟!

آیا وقتی خودِ زن حس کنه که با وجود کار کردن داره تعادل و نظم زندگیش بهم میخوره ، آیا ادامه آن کار براش مهمتر محسوب میشه یا حفظ آرامش زندگیش؟

از دیدِ من اینجا مرد میتونه با همراهی و انعطاف بیشتر باعث بشه که زن بتونه هم به کار بیرون و هم به کار خونه برسه ، ولی همه آقایان هم اینطور نیستند ، دیدگاهشون برای زندگی این بوده که وقتی ازدواج میکنن مسئولیت کارهای منزل بعهده زن میباشد و توقع دارند که وقتی به خانه میرسند اون آرامشی که نیاز دارند را از محیط بگیرند.

اگر خانمی هست که شاغله و به کار کردن علاقه داره ، خوبه قبل از ازدواج راجب ادامه کارش خیلی واضح و شفاف  حرف بزنه و تضمین های مناسب دریافت کنه.از اینکه مواردی را شروط ضمن عقد بگذارید (چه مرد چه زن) خجالت نکشید و حس نکنید باعث دلخوری کسی میشود ، توافقی شفاهی بوده ، مکتوب و محکمش بکنید.

این مورد هم از مواردِ اختلافی است که معمولا پس از شروعِ زندگی زیر یک سقف خودش را نمایان خواهد کرد، به آینده واگذارش نکنید!

کلا عقیده دارم باقی گذاشتن نقاط مبهم در تفاهم های قبل از ازدواج باعث مشکلاتِ زیادی در طولِ زندگی خواهد شد.

دل و زبون !


داشتم به یه فرق عمده زن و مرد در درخواست آشنایی فکر میکردم :


آقایان اگر درون وجودشون تمایلی باشه ،براحتی بزبان می آورند.


خانمها حتی اگر درون وجودشون اوج اشتیاق هم به اون آشنایی باشند،در ابتدا با زبانشان نه میگویند !




آشپزی مردانه :فیله مرغ سوخاری و سبزیجات


فیله مرغ را با پودر زعفران ، فلفل سیاه و پودر سیر و نمک و کمی روغن زیتون آغشته میکنیم و در روغن داغ سرخ میکنیم ، کدو ،هویج ، فلفل سبز را تفت میدیم و از زندگی لذت میبریم !



بهترین هنرپیشه !

از دیدِ من،  یکی از دلایل متفاوت بودن انسانها با سایر جانداران ، داشتن احساس بهمراه تفکر است.

وقتی کسی چیزی را در درونِ وجودش دارد (داشتن احساس در انسانها)، توان و قدرت مقایسه و درستی سنجی اون را هم دارد،  حداقل من براحتی رفتارهای مصنوعی و احساس های تصنعی را  تشخیص میدم و عقیده دارم بقیه هم توانِ این کار را دارند.

از دید من میبایست به این سمت بریم که کلامِ ما دریچه احساسِ حقیقی ما باشد ، حتی اگر گاهی بیانِ حسِ واقعی ما کمی تلخ هم باشد !

تا از درونِ وجود و با حس واقعیتون با کسی حرف نزنید او شما را باور نخواهد کرد حتی اگر بهترین هنرپیشه دنیا هم باشید !



او بهترینه؟

از نظرِ من ، وقتی احساس به آدم غلبه میکنه ، طرف مقابل را بهترین میبینه ، فکر میکنه امکان نداره کسِ دیگه ای در آینده پیدا بشه که این حس را بهش بده ، اتفاقا برای نفر قبلی هم همینطور فکر میکردید !

شام پنجشنبه شب بلاگر !

چه پنجشنبه خوبی بود با دوستِ عزیزی که حسِ خوبی بهش داشتم !

ناهار قیمه سیب زمینی واقعا خوشمزه با ته دیگ برنج (کته پلوپزی) خوردیم و برای شام هم کوردن بلو با سبزیجات تفت داده شده داریم که جهت آب کردن دلِ شما به شرح بیشتر این غذای فوق العاده میپردازم ، فلفل سبز و قرمز خرد شده + بروکلی  و در انتها هم کاهو و هویج رنده شده با گوجه را تفت میدیم ،  کوردن بلو  پخته شده در فر با مقداری از این سبزیجات خوشمزه را تو هر بشقاب میکشیم ، یکم بوی خوبِ آنها را حس میکنیم ، بعد میگیم بهتر از این هم مگه میشه؟ و خودمون بخودمون میگیم ، نه ! این دیگه آخرشه !

بعد میگیم این کار باعث نمیشه که همنشین های گرامی عصبی بشن ؟ بعد بخودمون میگیم ، نه ، هرگز ، اونا مهربون تر از این حرفا هستند !

این شاید باعث بشه اونا بخودشون بیان و پاهاشون را دراز نکنن و منتظرِ غذای مامان پز یا بیرون نباشن و آستین ها را بالا بزنن !!!


تفت اول: فلفل دلمه قرمز و سبز  و بروکلی

https://s17.picofile.com/file/8418764950/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B2%DB%B2%DB%B4_%DB%B2%DB%B0%DB%B4%DB%B0%DB%B1%DB%B9.jpg


مرحله دوم : اضافه کردن کاهو خرد شده ، هویج رنده و گوجه برش داده شده

https://s17.picofile.com/file/8418765576/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B2%DB%B2%DB%B4_%DB%B2%DB%B0%DB%B4%DB%B1%DB%B1%DB%B6.jpg


کوردن بلو در فر

https://s16.picofile.com/file/8418765834/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B2%DB%B2%DB%B4_%DB%B2%DB%B0%DB%B5%DB%B7%DB%B4%DB%B5.jpg


نتیجه : بشقاب کوردن بلو و سبزیجات


https://s17.picofile.com/file/8418766118/IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B2%DB%B2%DB%B4_%DB%B2%DB%B1%DB%B0%DB%B6%DB%B2%DB%B5.jpg



عشق خوب ؟!

عشقی خوبه که :

مجبور باشه ببیندتون !

نشه جلوشو گرفت !

حتما بیاد و ملاقاتتون کنه !

حتی اگه خودتون هم نخواهید او شما را رها نکنه !

بدونید که رهاتون نمیکنه و میاد

وقتی میاد از دیدنش لذت ببرید

چه غمگین وابری باشه چه شاد و آفتابی

در هر صورت دوسش داشته باشید

حس خوبی بهتون بده

با لحظه هاش زندگی کنید

لمسش کنید

سالهای سال بهت وفادار باشه

هیچوقت فراموشت نکنه و فرآموشش نکنی

دلت بخوادش و دلِ اونم جوری بخوادت که حس کنی هرگز و هرگز تا آخر عمرت رهات نمیکنه

اسمشم پنجشنبه باشه !

انتخاب بلاگر

اَبَر درد !

گاهی وقتا وقتی یه مشکل داریم که خیلی بزرگه ، نمیبینمش !


تصور کنید مطلبی تمامِ فکرِ ما را اشغال کرده و ما در احاطه اون هستیم ، جزئی از اون شدیم و یک جزء نمیتونه یک کل را ببینه و درک کنه.

فقط عوارضش را میبینیم ، افسردگی ، غم ، ناراحتی ، خستگی یا حتی عوارض جسمی.

در حالت عادی هر چی فکر میکنیم میبینیم که مشکلی نداریم یا مواردی که هستند هم  آنقدر بزرگ نیستند که این عوارض را داشته باشند ، اگر به این نقطه رسیدید به همون چیزی که احاطه کرده شما را فکر کنید ، چون درون اون مشکل زندگی میکنید نمیبینیدش.

لزوما مسائل و مشکلاتِ بزرگ راه حل های پیچیده و سختی ندارند ، شاید به محضِ اینکه بدونیم چیه بتونیم با یه روشِ ساده برطرفش کنیم یا حداقل بدونیم چه کمبود یا نقصانی داره ما را آزار میده.

نکته مهم: به خوابهایی که میبینید بیشتر دقت کنید ، مطمئن هستم اگر دچار همچین مسئله ای باشید ، در یکی از خوابهاتون میبینیدش !

هم نوشت : دختر بهار

آخرین روز پاییز

طنز: محرمانه

هر کسی توی زندگیش محرمانه هایی داره ، ولی بعضیاشون واقعا جزو اسرارِ خاص محصوب میشن و صرفا خودِ آدم میتونه اونا رو ببینه و حتی نزدیکترینهامون هم نباید ازشون اطلاع داشته باشن :


1- عکس روی شناسنامه و کارت ملی که از اسرار بسیار مهم محصوب میشه ، معمولا آقا پسرها و دخترخانمها برای عکس دار کردن شناسنامه و اخذ کارتِ ملی عجول هستند و در همان دوران بلوغ با مقدارِ زیادی جوش و بینی ورم کرده بدو بدو میرن عکس میگیرن و تا آخر عمر مجبورن مثل آبرو و حیثیتشون از این اسرار حفاظت کنند و به خودشون ... بفرستند!


2- چند وقت پیش با خانم بسیار محترمی که مدیر یک بخش در شرکتِ بزرگی بود صحبت داشتیم، خیلی لفظ قلم و بسیار مودبانه صحبت میکرد، جوری که من اینور خط و پشتِ میزِ خودم صاف تر نشستم !  قرار بود یک فایل براشون بفرستم ، ایشون هم ایمیلِ شرکت را دادند ، چند بار سعی کردم ولی ایمیل ارسال نمیشد ، خطای محدودیت فایل ضمیمه را میداد ، بالاخره متوجه شدم که ایمیلِ شرکتیشون فایل های بیش از 10 مگ را قبول نمیکنه ، من هم خواهش کردم جی میل ، یاهو یا لایو شخصیشون را بدن ،  بعد یه مکث طولانی گفتند ، بله بنویسید ، J بعدش I بعد Nبعد  ... و آخرشم چند تا عدد گفت ، همینجوری داشتم مینوشتم  ، من هم دقت نکردم، چون کلمه به کلمه میگفت و مینوشتم ، آخرش فقط آن چیزی را که نوشته بودم را براش خواندم که ببینه درسته یا نه، jingilbanoo و چند عدد !!! منم که نمیتونم جلوی خندم را بگیرم و هر وقت موضوعی باشه هر جا هم که باشم میخندم ،خندیدم ، بگذریم از اینکه کار را به ما ندادن ولی خیلی خوش گذشت ، ارزش داشت !

نمیشه !

از ابتدا سراغِ کسی برید که  به خواسته های شما نزدیک باشه ،تصور نکنید بعدا میتونید ذات و فطرتِ او را تغییر بدید ، هر چقدر هم توان و انگیزه داشته باشید نمیشه !

بزرگترین سوال !

زن بودن یا مرد بودن یعنی چی؟ هر کدام  احساسشون چیه؟ در مقابل موضوعاتی که در زندگی پیش میاد چگونه فکر میکنند؟ چقدر در نتیجه گیری یا اهداف یا عکس العملهاشون از هم دورهستند یا به هم نزدیکند؟  به مسائل مفهومی زندگی چگونه نگاه میکنند و برداشتشون از مفاهیم چیه؟

مثلا وقتی کلمه وفاداری را میشنون دقیقا چه حسی یا چه برداشتی از این کلمه دارند ، یا عشق ، دلتنگی ، کار ، زندگی و ...

این فقط در صورتی امکان پذیر میشه که مدتی بجای همدیگه زندگی  و بتونن  کالبد و روحشون را با هم عوض کنند و دقیقا بدونن طرفِ مقابل چی حس میکنه یا چطور فکر میکنه؟ و  از دریچه چشم اون یکی به این یکی و به زندگی نگاه کنند.

حداقل بزرگترین سوال من اینه که در مسائل مختلف زندگی یک زن چطور فکر میکنه و چه حسی داره ؟ ولی میدونم هرگز پاسخی که نشون دهنده حس واقعی آن باشه براش پیدا نمیکنم !

با نوشتن یا حرف زدن هر چند دقیق و با جزئیات هم باشه جنس دیگر نمیتونه به مفهوم زن یا مرد بودن پی ببره.

 اگر زن بودم همین وبلاگ را چطور مینوشتم ؟  ولی اینو میدونم این پست را همینجور مینوشتم که الان نوشتم ! چون مطمئن هستم این علامت سوال برای خانمها هم هست که مرد بودن یعنی چی؟

الان خوبی؟

الان خوبی ؟ آرومی؟ مشکلی نداری؟ حِست تامینه؟

هیچ کاری نکن ، سعی نکن بیشترش  یا کمترش بکنی ، بذار این چرخ بچرخه ، سعی نکن بهترش هم بکنی ، بدست آوردن یه همچین حسی سخته و اگه از دست بره به سادگی نمیتونی برش گردونی ، هر کسی هم بیاد بعیده همونو یا بیشترشو بهت بده ، انسان کارش مقایسه کردنه و به کمتر از اونی که داشته رضایت نمیده ، زندگیتو بکن !

زندگی دوباره؟

به هر دلیلی جدا شدید و مدتی هم تنها بودید (بدون نگاه جنسیتی) ، تجربه ها زندگی قبلی خوبن و میتونید ازشون استفاده کنید تا برای زندگی مجدد شخص هماهنگتری را با خودتون  انتخاب نمایید.

یک توصیه ، فقط بدنبال این نباشید که ببینید آیا شخص جدید مشکلات نفرقبل (البته از دیدِ شما) را داره یا نه و صرفا روی آنها تمرکز کنید ، این  کار باعث میشه سایر جنبه های رفتاری و شخصیتیِ او را نبینید که ممکنه اینبار از موارد دیگه ای دچار عدم تفاهم شوید!

در زندگی مجدد شاید از بارِ اول هم لازمه که بیشتر دقت بشه ، از دیدِ من در انتخاب بعدی بحث زمان هم مطرحه ، سن که بالاتر میره میبایست به این مسئله توجه کرد که فرصت چندانی هم برای آزمون و خطا باقی نمانده !