درباره من
مطالب نوشته شده در وبلاگ بلاگر ( Blogger Blog) عقاید شخصی من میباشد و لزوما ممکن است تجربه مناسب یا نظر مفیدی برای سایرین نباشد.
شرایط و نحوه زندگی هر کس میتواند تجربه های متفاوتی از زندگی برای او داشته باشد.
نظرات شما قطعا" برای من عزیز و محترم خواهد بود .
کل نوشته ها در این وبلاگ و نظراتی که در دیگر بلاگها میگذارم نوشتن فکرم میباشد،مگر در دادن اطلاعات خاص که با ذکر منبع مشخص میکنم.
با احترام ، بلاگر
ادامه...
جمعه غروب های شاد !
جمعه غروباش سراسر از شادی و خوشیه ، مثل شبِ اول مهر و مثل خیلی روزا که خودمون بی جهت غمگینش کردیم !
میگید نه؟ امشب یه جورایی حالم خوبه که انگار 5 شنبس ! (با پوزش از 5 شنبه عزیزم و اینکه بهت هرگز خیانت نمیکنم !) ولی حالم خوبه !
برای اعتماد بیشتر ، برای اینکه بحثی نباشه ، برای آرامش بیشتر و برای ... کاش میشد همه حرفایی که توی اون اتاق زده میشد ، توی قدم زدنا گفته میشد ، توی شب تا صبح حرف زدنا ، توی چت ها و تلفن زدنها گفته میشد و ... ، یه کپی از اونا رو داشت !
ترسیدید؟ نترسید ، او به حرفاتون اعتماد کرده بود و چیزی را کپی نکرده ! راحت باشید !
اون لحظه ای که دارید حقی را بخودتون میدید و یکی را محکوم میکنید...قاضی عادلی هستید؟ هرگز خطا نکردید؟ قبلا خودتون محکوم نشدید؟ اگر اینجوره ، باشه... ادامه بدید و حکم را صادر کنید !
باورتون میشه که نوشته خودم را دوباره خواندم و بخودم گفتم هیچکسو تو این دنیا گناهکار نمیدونم و جرأت محکوم کردن کسی را ندارم ، من خودم محکومم !
فیلم آخر مرغ اناری ، دیگه زیرشو خاموش کردم .خودشو از اون پست کشوند تا اینجا ! (لبخند)
آی آدمای تنها ، از ثانیه ها لذت ببرید، فقط من به فکر خودم هستم ، منتظر کسی هم نیستم ، غیر خودتون کسی به دادتون نمیرسه !
آشپزی مردانه : مرغ اناری
دستور مرغ اناری :
مواد لازم :
یک عدد مرغ شکم خالی و درسته (با پوست) کوچیک
رب انار
آب انار (اگه طبیعیش نبود ، آبمیوه آمادش هم میشه )
پیاز
نمک و فلفل سیاه (اگه با تندی مشکل ندارید کمی هم قرمز)
آویشن (اختیاری)
***
پیاز را ریز خرد کنید و توی یه قابلمه بزرگ سرخ کنیدتا قهوه ای بشن ، 2 یا 3 قاشق پر رب انار + فلفل +نمک را اضافه کنید و بذارید آنها هم تفت بخوره
اگه فر با جوجه گردان دارید مرغ تمیز و شکم خالی را درسته بذارید تو فر تا کاملا برشته شه ، اگه ندارید یه قابلمه جدا بدون آب ، مرغ را بذارید توش و زیر گاز را کم کنید کمی روغن بریزید و بذارید خودش آب میندازه ، گاهی برش گردونید که هم بپزه و همه جاش برشته بشه(عجله نکنید!)
مرغ که برشته شد ،خودشو و آبی که انداخته را همونجور بریزید تو قابلمه ای که پیاز و ادویه را توش درست کردید، مواد را روی مرغ بریزید و و همینطور توی شکمش ، آب نریزید و درش را بذارید، زیر گاز را کم کنید ، که بخار پیاز و ادویه جذب مرغ بشه، گاهی برش گردونید و باز مواد را روش بریزید ، حداقل نیم ساعت .
بعدش دو لیوان آب انار بهش اضافه کنید و زیرشو کم کنید ، 3 ساعت بذارید قل بزنه.
من از طعم آویشن خوشم میاد ، 5 دقیقه آخر میتونید یه قاشق چایخوری آویشن بهش اضافه کنید یا نکنید ! (اختیاری)
میبایست خورشتش غلیظ باشه ، اگر آبدار بود درش را بردارید تا آبش کم بشه ، اگر کم بود بهش کمی آب انار اضافه کنید.بچشید اگر زیادی ترش شده بود، کمی شکر بهش اضافه کنید که طعمش ملس بشه.
از غذای ترش خوشم نمیاد ولی مرغ اناری با دستور بلاگر را بسیار دوست دارم !
دارم برای ناهار فردا امشب درست میکنم .
آشپزیت خوب نیست؟ حتما برو یاد بگیر یا با مردی ازدواج کن که آشپزی مادرشوهرت هم خوب نباشه ! (لبخند)
اونایی که منتظرن فیلم آخرو فقط ببینن و گیگشون مصرف نشه ، هیچوقت چیزی یاد نمیگیرن !
یه روزی حس کردی از هیچکس خوشت نمیاد ، خیلی تنهایی ، حس خوبی به چیزی نداری ، همه بهت خیانت کردن ، مرغ اناری بلاگر را بخور و همه چیزو فرآموش کن ! (لبخند)
وقتی به این غذا گفتی سخته ، ول کن ، حوصله داریا ، با زن بودنت خداحافظی کن ! گفته بودی؟ پس خداحافظ !
زیبایی در زیبایی !
امروز 6-5 ساعت در طبیعت بودم و حس بسیار خوبی دارم ، هوای عالی ، مناظر چشم نواز و ناهار خوب ،اگر انسان ها هم با طبیعت خودشون رفتار کنن ، از نظر من آن هم بسیار زیباست و بسیار بیشتر از وقتی که مصنوعی زیبا باشند !
خانمها و جدیدا آقایان ، لطفا کمتر آرایش کنید ! (لبخند)
دوست داشتم اینو گوش کنم نمیدونم چرا ، یاد خونگرمی جنوبیا افتادم ، اینجا هم هوا کولر زدنی شده !
پاییز و بهار !
فردا میخوام برم یه منطقه اطراف شهر ، پاییز و بهارش را خیلی دوست دارم ، حتما تو این دو فصل بهش سر میزنم ، یه رستوران هم همون اطراف هست که شعبه یه رستوران مشهور تو تهرانه ، غذاهاش خوبه ، البته نه در حد غذاهای بلاگر و اینو واقعی میگم !
پنجشنبه ، روشنی زندگی !
چه حالی دارم ، عطر 5 شنبه همه جا پیچیده ، روز خوب و مهربونم به آرومی بیدارم کرد و گفت لحظاتِ با من بودن و از دست نده !
دارم اینو گوش میکنم و حس میکنم 5 شنبه ایها دارن روزبروز زیاد میشن ! (لبخند)
این پست بروز میشود
تنها چیزی که میتونه برای یه انسان ";ترین"; باشه ، متاسفانه یا خوشبختانه یک انسانِ دیگس ! بدترین یا بهترین ! همیشه هم خودمون را سمت بهترین ندونیم ، بالاخره بدترین ها هم بین ما هستند دیگه !
دیگه گوگل هم متوجه پنجشنبه های بلاگر شده ، جستجو کنید " بلاگر پنجشنبه " !
بعضی وقتا فکر میکنی بردی ! تصور اینکه تونستی با کسی یه بازی راه بندازی و داری ماجرا را کنترل میکنی ! مواظب باش ، شاید یکم بری جلو ببینی جوری باختی که تا حالا کسی اینجور بازنده نبوده !
لزوما پایان هر بحث این نیست که یکی از آن دو بتواند دیگری را مغلوب کند و فکری را تحمیل !
وقتی حرف میزنیم داریم فکر خودمون را میگوییم ، خصوصا در زمینه مفاهیم ، از دیدِ من در پایان صحبت هم میشود بر سر عقاید ماند و ناراحت هم نبود !
اینکه اصرار داشته باشیم که نظر من درست تر است و میبایستی توسط طرف دیگر پذیرفته شود ، کارساز نیست و نتیجه بخش نخواهد بود.تا هر کس خودش مایل به پذیرفتن عقیده ای نباشد ، نهایتا آن را ظاهرا میپذیرد ولی در عین حال کار خودش را میکند.
وقتی مطلبی را قبول نداری ، آن را نپذیر یا وقتی میپذیری عملا همراه شو ، اعتماد را زنده نگه دار !
از شهر خودتان زن بگیرید و شوهر کنید ، فکر میکنین دختر و پسرهای شهر خودتون با جاهای دیگه فرق میکنن؟ همه یجورن با یه سری خوبیها و بدیها ، حداقل به خودتون و خانواده پدر و مادری رحم کنید که واسه یه دیدار ساده که چه مصیبت میبایست بکشند و بکشید !
هر وقت یکی آمد تو زندگیتون و نتونستین هیچ اشکالی ازش بگیرید و کاملا بی عیب و نقص بود ، به همین شک کنید ، از دید من آدمِ بی عیب و نقص در دنیای واقعی نداریم !
ساده ولی کاربردی !
وقتی از یه چیزیش لذت میبری ، اون داره راجب اون قضیه حسِ خوبی بهت میده ، همون موقع راجب همون قضیه به خودت فکر کن ، آیا شما هم داری همون کارو میکنی؟ آیا شما هم داری بهش لذت میدی؟ مثلا از نظم و دقت اون خوشت میاد و لذت میبری، خودتم منظم هستی؟
مردها اصولا شکمو هستند و با آشپزی خوب ، عاشق میشن ، البته نه اونایی که خودشون آشپزهایی خوبی هستند ! (لبخند)
میگی یه کسی را میخوام که با طبیعت خودش همراه باشه زن یا مردِ واقعی باشه ، خیلی هم خوب ، ولی در نظر داشته باشین نمیشه کسی که مردانگی تمام داره را باهاش بجنگی و ازش اطاعت نکنی یا با زنانگی یک زن از توقع های حسیش عبور کنی و اونا رو ندیده بگیری ،از نظر من زنانگی و مردانگی را نمیشه سفارشی کرد ، یک بسته یکجا هست و اگر چیزای مورد پسندت را میخوای میبایست بقیه چیزهایی را هم که ممکنه خیلی دوست نداشته باشی را هم قبول بکنی !
اگر فشار آب توی شیر ظرفشویی زیاده و همیشه پیرهنتون خیس میشه ، میتونید از طریق شیرهای سرد و گرم زیر سینک ظرفشویی (شیرهای پیسوار) اونا رو کم کنید.
بعضی فکر میکنند بجای شام اگه میوه بخورند کالری کمتری به بدنشون میرسه ! اینجور نیست مثلا شب شما یه پرتقال یه سیب و یه موز بخورید ، بیشتر از نصف پرس چلوکباب کالری وارد بدنتون کردید ، توصیه میکنم حساب کالری میوه ها را خصوصا در شب داشته باشید.
بعضی ها احساس و منطقشون دائم در حال نبردِ ! معمولا هم جنگ را احساس شروع میکنه و منطق هم مجبورِ پاسخ بده ، خوبه کاری بکنیم که بجای نبرد با هم همکاری کنند !
از دیدِ من وقتی با کسی حرف میزنید از موضوعاتی که برای هر دو جالب و خواستنی هستند صحبت کنید ، گاهی یه مطلب برای شما جذابیت داره ولی طرف دیگه تمایلی به شنیدن آن مطالب نداره ، حس کردید کسی داره بی حوصله به حرفاتون گوش میکنه و حواسش جای دیگس بدونید حرفاتون فقط برای خودتون جالبه و سریعتر موضوع را تغییر بدید.
دارم اینو گوش میکنم ، اینبار 5 شنبه دستمو گرفته ، به نظرتون بلند میشم؟ (لبخند) وقتی بین مفهوم شعر و ریتم ( 6 و 8) تضاد باشه خوشم میاد، این نمونه ای از این کارهاست البته صدای خواننده اصلی نیست ، کار آهنگساز و شاعر و تنظیم کننده فوق العاده است.
هر چی زندگی را بیشتر سخت بگیری ، اونم بیشتر به شما سخت میگیره !
احساس و منطقتون اگر با هم دوست باشن و همکاری کنند ، اگر بتونید اینکارو بکنید ، تازه متوجه میشید بلاگر چی میگه !
منظورم هم اصلا این نیست احساس را به کناری بذارید ، اجازه بدید خانه ای داشته باشید هم با پایه و ستون مستحکم هم با زیبایی و نشاط !
به عقیده من ، اون موقعی چشم گفتن ارزشمنده که خلافِ نظرتون باشه ، تو چیزایی که خودتم موافقی چشم بگی که کارِ خاصی نکردی !
دنبال آرزوهات باش ولی کمی هم فکر کن ! میتونی آرزو کنی دبیرکل سازمان ملل بشی ولی با امکانات و توانایی هات هماهنگه؟ از نظرِ من بهترِ بجای یه آرزوی نشدنیِ بزرگ ، به چند تا آرزوی دست یافتنی توی این عمر کوتاه برسی ، هر چند کوچیک !
حریم خصوصی هر کس محدوده ممنوعه برای دیگرانه ، توصیه میکنم مواظب باشید به هر علتی و دلیلی بهش وارد نشید ، حتی بعد از شروع زندگی هم ممکنه اون حریم کوچکتر بشه و دو نفر بهم خیلی نزدیک بشن ولی در هر صورت حریمی وجود خواهد داشت که هر دو میبایست بهش احترام بذارن ! زن میخواد با خواهرش یه سری حرفای خصوصی بزنه ، مرد میخواد با مادرش دردِ دلی داشته باشه ، بهش احترام بذارید !
این جمعه ایها آمدن نشستند پشت در ، صدای خنده هاشون میاد ! حق میدم بهشون ، داره میاد ، جمعشون ! چطور 4 شنبه شبا من سر راهش فرش گل پهن میکنم !
بلاگر و 5 شنبه در راه رفتن به خرید تا سر کوچه ، حواسم بهتون هست !
پنجشنبه حرف قشنگی زد ، گفت وقتی آدما میرن آنقدر همه چیزو خراب میکنن که اگه بخوان هم یه روزی برگردن ، روشون نمیشه ، من با اینکه میرم ولی جوری آروم و با محبت میرم که وقتی میخوام برگردم ، مطمئنم آغوشت برام بازه ! گفتم واو ، بیخود که 5 شنبه ای نشدم ! (لبخند)
وقتی کسی رو از ته دل دوست داری نمیتونی ناراحتیشو ببینی ، مثل دوست داشتن مادر یا پدر ! بعیده اونا به هر علتی، سختی و ناراحتی فرزندشونو بخوان ببینن، هر وقت این حسو به طرفِ دیگه داشتی و ناراحتیشو نتونستی تحمل کنی ، از ته ته دل دوسش داری وگرنه داری ادا در میاری !
وقتی نمیتونی چیزی را که میخواد بهش بدی ، چرا ازش میخوای یا توقع داری چیزی را که شما میخوای بهت بده؟ حالت خوبه؟!
پنجشنبه داره گریه میکنه ! (لبخند) چکارش کنم؟ مگه من میگم برو !
نفس می آید !
همیشه این ساعت ها که میرسه حس میکنم یه جورِ دیگه هستم ، انگار هوا هم فرق میکنه ، با هر نفس زندگی و زیباییهاش وجودمو پر میکنه ، دلم باز میشه ، میخوام دنیا رو بغل کنم 5 شنبه ها !
این پست بروز میشود
دارم اینو گوش میکنم ،شبِ 5 شنبس دیگه !
فیلم کوتاه شامِ شبِ پنجشنبه عزیزِ دلم ، عمرم ، نفسم ، نازنینم و ...
وقتی کسی جمله زیر را بهتون گفت ، در اکثر موارد بدونید میخواد که از سر باز و ترکتون کنه ، البته حرف بدی هم نیست و قابل استفاده و یه جاهایی هم کارسازه و بدرد میخوره ! (لبخند)
شما لیاقتت بیشتر از منه !
پیش خودت نقشه میکشی که این کارو میکنم ، اون کارو میکنم ، بهش اینو میگم و
اونو میگم ، تنهاش میذارم ، قهر مصلحتی میکنم ، که دلش برام تنگ بشه ،
قدرمو بدونه و از این حرفا ، یه چیزی رو فرآموش نکن ، وقتی داری این نقشه
ها رو میکشی و تنهاش گذاشتی و رهاش کردی ، کسای دیگه هم هستن که براش نقشه
بکشن و گاهی نقشه هاشون رو زودتر از شما عملی میکنن یا در زمینه نقشه کشی
ماهر تر از شما هستن ! دلتم به این خوش نکن که برام مهم نیست و اگه قراره
بره و با کس دیگه باشه همون بهتر که بره و ... اگه برات مهم نبود به نقشه
فکر نمیکردی !
دیگه نمیخواد شما رو؟ کاری کردی که رفته؟ دیگه نمیخواد که شمایی توی زندگیش حضور داشته باشی؟ مقصر شما بودی؟ اصرار نکن ، آدم زیاده ! انسان کمه !
باور کن وقتی زندگیت از عشق و عاشقی و این حرفا خالیه هم بد نمیگذره ، همه چیز به خودت بستگی داره که خودتو چقدر دوست داری ، وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم که کارِ درستی کردم به هیچکس اون 2 کلمه را نگفتم ! اگر هم میگفتم ، الان فقط افسوس میخوردم که چرا گفتم ! ممکنه کسی بگه چون نگفتی اینجور شده ! منم بهش میگم باشه ، حق با شماست ! (لبخند)
این 4 شنبه ایها ول نمیکنن، تازه جنوبیاشون اومدن وسط و دارن اینو گوش میکنن و یه سری حرکات موزون و ناموزون ! همینجور نشستم ببینم کی میرن سر خونه زندگیشون! (لبخند)
میدونستین علاوه بر سرتون ، فکر و روحتون هم چشم داره؟ وقتی به فکر کسی از طریق آثارش نزدیک میشین مثل یه نقاش ، یه آهنگساز ، یه نویسنده و... ، که تا حالا هم ندیدیش ، از نظرِ من اونو دیدید خیلی کاملتر ، دقیقتر و عمیق تر !
مهربونی اومد ...عزیزِ دلم آمد !
دزدیِ مفاهیم !
گاهی یه چیزِ مادی سرقت میشه ، بعد یه مدت فرآموش میشه و معمولا هم جایگزین میشه حتی گاهی با بهترش !
اگه کسی اعتمادِ شما را بدزده چی؟ چکار میشه کردش؟ بعد از اون یکی دیگه بیاد میتونید باز بهش اعتماد کنید؟ نه ، دیگه راحت نمیشه اینکارو کرد ، محبت ، وفاداری ، اعتماد ، صداقت و یک سری مفاهیم هستند که وقتی دزدیده بشن ، به این سادگی جایگزین نمیشن !
ممنون چهارشنبه ایها !
روز خوبی بود و سپاس از 4 شنبه ایها که اجازه دادن در روزشون این ساعتهای فوق العاده را داشته باشم ، 2 تا مرکز خرید رفتم ، مگا مال تو اکباتان و کوروش تو ستاری ، حقیقتش مگامال زیاد جالب نبود ، بعضی فروشگاه های لباسش خوب بود ، ولی کلا خلوت بود و مغازه هاش اکثرا تعطیل بودن ، بعد رفتم مر کز خرید کوروش تو بزرگراه ستاری ، اون خوب بود ، سفره هفت سین قشنگی گذاشته بودن ، ناهار هم تو فود کورتش خوردم ( پیده با ایزگارا بالیک که غذاهای ترکیه ای هستن و یادآور خاطرات خوبی بود) .
تنهایی؟
ممکنه تنها باشی ، یه چیزایی را کم داشته باشی ، بی حوصله باشی ، حسی تو وجودت نباشه ، کسی را دوست نداشته باشی و ... در عوض خیالت راحته کسی نیست که آرامشتو بهم بزنه ! (لبخند)
از ناراحتی و تنهایی زیاد دارم اینو گوش میکنم ! میبینی ؟ اینه روزگار آدمهای تنها !
فردا میخوام برم یه مرکز خرید که فود کورت داره ، یکم خرید کنم و ناهاری بخورم و بیام ، مواظب اینجا باشید !
شبتون خوش و برای شبِ 5 شنبه سعی میکنم کنارتون باشم
سخت ها !
بعضی آدمها سخت هستن، نزدیک شدن بهشون ، پیدا کردن اون دری که به احساسشون باز میشه ، پذیرفتن آدمهای دیگه ،تازه اونی که بهشون بتونه نزدیک بشه هم باز سختی داره ، حفظ کردنشون هم سخته !
با سخت ها نمیشه مثل آسون ها برخورد کرد ، سخت ها کم هستند ولی هر چیز سختی ارزشمنده !
پشیمونی؟
زندگی را شروع کردی و حس میکنی انتخابت بیشتر منطقی بوده تا با احساست؟ مشکل داری؟ اختلاف داری؟ اشتباه کردی؟ اونی نبود که میخواستی؟ یه جورایی پشیمونی؟ (بدون نگاه جنسیتی)
فکر میکنی با اون یکی ازدواج میکردی چه زندگی رویایی داشتی؟ اختلافی نبود و همه چیز خوب و شب و شمع و لحظات رمانتیک و شعر و گیتار و از این حرفا؟
بشین زندگیتو بکن ، اون یکی بود الان همدیگرو ... نکرده بودین خوب بود !(لبخند)
ارادهِ واقعی !
وسط یه بحث و در گیری حرفِ درستی میشنوی ، میپذیری و لجبازی نمیکنی و بحث را خاتمه میدی و از صمیم قلب عذر خواهی میکنی ، خیلی سخته ولی اون موقع ارادهِ واقعی خودشو نشون میده ، تو خوبی و خوشی که اراده داشتن مفهومی نداره !
از حسود ها تشکر کنید !
چرا از حسودی دیگران ناراحت میشید؟ معنی و مفهوم و علت حسودی آنها اینه که درک کردن یا چیزی داری که اونا ندارن یا اگرهم داشته باشن ، شما بهترشو داری ! اینبار وقتی کسی حسودی کرد ازش تشکر کن ، داره میگه از من بهتری ! (لبخند)
ناهار امروز بلاگر !
یکی از بهترین غذاهایی که دوست دارم و بسادگی هم آماده میشه ، توی یه فیلم متوسط ! طرز تهیشو گذاشتم
دانلود فیلم کوتاه ناهار عالی و بسیار خوشمزه بلاگر برای سوم فروردین 00
برنج زعفرانی برای ناهار امروز
نتیجه نهایی ، واقعا عالی شده بود ، خودم از خودم خوشم اومد ! (لبخند)
این پست بروز میشود
مردی را پیدا کردی که هر چی شما گفتی مطیع بود و چشم گفت و همینجور هم موند ، حرف آخر را قرار شد شما بزنی ، افسار زندگی دست شما بود و واقعا هم او خودشو و توانایی هاشو در اختیارتون گذاشت، هیچ کمبود و ضعفی هم نداشت ، حس خوبی هم بهتون میداد ، اطلاع بده که بعنوان یه کشف بزرگ ثبت بشه ، البته مشروط به اینکه میبایست مرد بودنش هم ثابت بشه!
نزدیک به سطح هم باشید، از هر نظر ، مادی ، معنوی و هر چیز ، باور کنید از دو دنیای متفاوت باشید ، زندگیتون هم در دو دنیای متفاوت میگذره ، کافیه اونی که خودشو بالاتر تصور میکنه حتی بی منظور حرفی بهتون بزنه ، میذاریدش بحساب اینکه خودشو داره برتر از شما میدونه و این عذابتون میده! (بدون نگاه جنسیتی)
قبلا هم گفته بودم چون از نظر من مهمه ، باز تکرار میکنم ، توی زندگی چرخی را که داره خوب میچرخه را بهش کاری نداشته باشید ، حتی توصیه میکنم برای بهتر شدنش هم باهاش ور نرید ، حالا که درست داره کارشو میکنه !
کمی فکر کنید ، به کارهایی که نتیجه خوب نگرفتید ، ببینید برای کدومش میتونستید با صبر و تحمل بیشتر ، نتیجه خوب بگیرید ؟ صبر قدرت بزرگیه ، کشفش کنید !
از نظر من برای هر رابطۀ عاطفی ، زندگی ، دوستی ،حتی همصحبتی و... هر دو طرف رابطه میبایستی همو انتخاب کنند ، اینکه فقط انتخاب بشید ، یعنی معیارهای او را داشتید،ولی مشخص نیست که او هم معیارهای شما را داشته یا نه !
برای هم وقت گذاشتن فقط مفهومش حضور فیزیکی کنار هم و بستنی خوردن نیست ، مهم اینه فکرهاتون هم برای هم وقت بذارن و همو ببینن !
به عقیده من با کسی قراری داشتید و فرضا با هم رفتید بیرون ، اگر پربار و لذتبخش نگفتید و نشنیدید بدونید هنوز همو ندیدید !
هستند کسایی که روزهایی از ماه را حس میکنن که اعتماد به نفس خوبی ندارند حتی وقتی جلو آینه میرن خودشون را مطلوب و مثل روزای دیگه نمیبینند ، توصیه میکنم اون روزها قرار استخدامی ، کاری یا عاطفی نذارید ، خراب میکنید ! (لبخند)
سپاسگزارم !
از نظر من آدمها همیشه در مقابل چیزی که میدن توقع گرفتن چیزی را هم دارن ، حالا مستقیم از شما یا از اعتقاداتشون ، در هر صورت وقتی داری حتی یه حس سادهِ خوب از کسی میگیری میبایست او هم چیزی دریافت کنه ، حتی منی که اینجا دارم مینویسم و چیزی میدم ، این خوبی را دارم میگیرم که حتی شده یک انسانِ دیگه داره فکرمو میخوانه و البته دریافتی بسیار خوبی هم برای بلاگر هست ، منتی که ندارم هیچ ، بسیار هم سپاسگزارم !
وبلاگ نویسی ، پیامک دادن نیست!
بعضی وبلاگ را بشکل یه پیام رسان میبینند و میخواهند با نوشته هاشون به شخص خاصی پیامی را برسانند !
این کار را اشتباه میبینم ، از دید من محیط وبلاگ یک مکان عمومی محسوب میشود و از نظر احترام گذاشتن به کل مخاطبین، خوبه که یا افکار نویسی باشه یا روزمره نگاری یا موارد مشابه که میبایست جامعیت نوشته هایمان را در آن رعایت نماییم.
وقتی به جمله ای یا پستی در وبلاگی بر میخورم که این مفهوم را به من میرساند که مخاطب خاص دارد ، حس خوبی نمیگیرم و قطعا از ادامه خواندن کل نوشته های آن وبلاگ منصرف میشم.
تقویم غذایی !
به این فکر کردید هر جمعه برای هفته آینده یه تقویم غذایی داشته باشید و ناهار و شام را مشخص کنید؟
اگر تقویم رومیزی یا دیواری دارید ، میتونید از شنبه تا 4 شنبه را مشخص کنید که چه چیزایی میخواهید درست کنید ، اینجوری میتونید همه مواد غذایی را سر فرصت تهیه کنید یا اگه لازمه بخوابونید و اینکه تنوع را رعایت کنید و متوجه میشید که مثلا تو برنامه غذایی حتما ماهی یا سبزیجات پخته هم در نظر بگیرید.
پنجشنبه (عزیزم) و جمعه را هم آزاد بذارید که هر چی دوست دارید بخورید یا از بیرون سفارش بدید.
***
این پست هم بروز میشود !
وقتی یه پیشنهادی به کسی میدم و مطمئنم که درسته بیشتر از اینکه حرفِ منو قبول کنه ، حقیقتش بیشتر از این لذت میبرم که حرفمو گوش نکنه و بعد بیاد بهم بگه حالا چکار کنم !
هر وقت آشپزخونه و سینک و روی کابینت ها تمیز باشه ، حس میکنم کل خونه تمیزه !
کار خونه برای مردها آسونه ، کار بیرون و کسب درآمد در حد مطلوب هم برای خانم ها آسونه؟!
وقتی با کسی آشنا شدی که رفتار متفاوت داشت و تا حالا حتی تجربه ای نزدیک بهش را هم نداشتی ، سعی نکن با روشهای قبلی باهاش برخورد کنی !
توصیه به آقایان ، اگر دختر خانمی که در شروع آشنایی برای زندگی مشترک از وضعیت مالی و دارایی های شما پرسید ، اصلا ناراحت نشوید ،بسیار هم مطلوب است ، او دارد منطق را هم در این رابطه در نظر میگیرد ، اگر نپرسید هم خودتان واقعیت را بگویید و بزرگنمایی هم نکنید (ترجیحا کوچک نمایی کنید !) در این صورت فردا هم نمیتواند خواسته های نامعقول داشته باشد (اینو میخوام اونو میخوام ) ، چون بهش گفته بودید توانتون در چه حد هست ! (لبخند)
وقتی با حرفای بسیار زیبا ، با جملات رویایی داری باهاش به اوج میرسی ، مواظب باش زمین نخوری ! اگه بی پشتوانه باشه ، هر چی بالاتر باشی شدتِ زمین خوردنت بیشترِ ! حرف گوش نکن و بعد بیا بگو حالا چکار کنم بلاگر؟ چی میشه منم یکم لذت ببرم؟
یه موقع یه چیزی میخورید ، یه جایی میرید ، یه حس خوب دارید ، میگید جاش خالی ، جای کی؟
کاش میشد همونقدر نه همونجور که پدر و مادر را دوست داشت ، او را هم دوست داشت !
یه سوال از خانمها ، اینو واقعی میپرسم ، اگر یه روزی پدرتون بنا به هر دلیلی باهاتون به تندی برخورد کنه ، همون حسی را دارید که اگر او این کارو باهاتون بکنه؟ چرا فرق میکنه؟ احترام احترامه ! پدر 20 یا 30 سال باهاتون بوده و او بقیه عمر را میبایست در کنارتون و مواظبتون باشه ، به او احترام بگذارید ، نه بیشتر از پدر ، در همان حدود ، مردِ زندگیته و سایه ای بر سر !
توهم دنیای بدی نیست ، گاهی آروممون میکنه ، حتی گاهی غرق شدن توش هم بد نیست ، میشه که توی توهم هر آنچه میخواهیم تصور کنیم و گاه به آرزوهایی برسیم که توی واقعی هرگز نمیشه بهش حتی فکر کنیم !
این سه شنبه ایها عجب مارِموذی هستند ، به من میگن بلند شو زیر پاتو تمیز کنیم این دوشنبه ایها حسابی کثیف کردن اینجارو ،دیگه نذاشتن بشینم ، حالا دستمو گرفتن میگن خوشگلا باید حرکات موزون داشته باشن ! آخه من؟ خوشگلا؟ هرچی میگم باید نگید ، بگید میبایست ، حرف گوش نمیکنن ، واقعا که ! (لبخند)
از دیدِ من ، مردی که از کار کردن گریزانه ، قابل اعتماد هم نیست ، در هیچ موردی !
خواب !
خاطرات بیداری تا مدتها خوب یادمون میمونه ، خواب هامون نه !
نصف زندگیمون را زود فرآموش میکنیم !
البته تو بعضی ها خیلی بیشتر از نصف ! (لبخند)
تیله ها !
چند بار یه مشت تیله رنگی رو بریزید زمین ، از نظر منطقی نگاشون کنید احتمال اینکه هر بار یه جور و دقیقا سر نقطه قبلی قرار بگیرند تقریبا صفره ، ولی از نظر حسی بهش نگاه کنید تقریبا یه شکل پخش شدن و شاید فرقشون را زیاد متوجه نشید، یه مشت تیله رو زمینند !
نگاه منطق و احساس آدمها به هم همینه !
مهمترین روز انسان؟
میدونید مهمترین روز انسان کی هست؟
از دید من مهمترین روز در زندگی هر کس امروزه !
نه دیروز نه فردا !
بعضی ها اینو روز آخرشون متوجه میشن !
دارم اینو گوش میدم بی کلام
دوشنبه ایهای سر در گم !
الان چند تا دوشنبه ای به من پیام دادن تا یه ربع دیگه ساعتها را میخوان یه ساعت بکشن جلو ، این نمیشه که ، ما کی بیاییم پس !
گفتم من 5 شنبه ای هستم ، مسئول روزای دیگه نیستم که ، چه میدونم ! (لبخند)
***
شمارش منفی امسالم شروع شد ، چشم به هم زدنی ، این یه سال هم میگذره !
شام یکشنبه شب بلاگر
امروز وقت نکردم آشپزی کنم ، هوس مرغ سوخاری کرده بودم ، سفارش دادم ، مرغاشون خوشمزس و با پودر اصل کنتاکی ، سریع هم میارن
شب دوشنبه خوبی داشته باشید .روز خیلی خوبی بود امروز
دمدمی رفتار !
الان اینجورم ، یه لحظه دیگه اونجور !
توقع داری طرف دیگه چطور باهاتون کنار بیاد؟ با کدوم شما؟ اینجورتون یا اونجورتون؟ نمیشه که توقع داشته باشی وقتی متغییر هستی ، او هم این رفتار را تحمل کنه ، یا برخورد پیش میاد یا رها میشه و میره ، وقتی اونجور هستی با چیزی تحت عنوان "اراده" که در ذاتِ همه انسانها هست ، خودتو کنترل کن !
نمیشه !
نمیشه بگی باش ولی اونجور که من میخوام ، میبایستی بگی باش اونجور که ما میخواهیم !
او فرق میکنه !
براش دلتنگی؟ غمگینی؟ دلت براش تنگ شده ؟سراغی ازت نمیگیره؟ آنقدری که شما در فکر او هستی ، حس میکنی او نیست؟ و از این حرفا؟
میبینی او اینطور نیست؟ شادِ و خوشحال داره زندگیشو میکنه؟ خب شما و او هر کدام یه فکرِ مستقل هستید ، نمیبایست تصور کنی همون حس و حالی را که داری او هم داشته باشه ، وقتی برای خودت یه فیلمِ رمانتیک ساختی که نقشِ اولش هنوز موافقتشو با شرکت در آن فیلم اعلام نکرده ، چرا انتظار داری او هم همون حس و حالِ شما را داشته باشه و نقششو توی اون فیلم اونجور که شما براش در نظر گرفتی بازی کنه ؟ تازه قرار داد هم باهاش ببندی ! بعدش هم باز او خودشه و دیدگاهش ممکنه راجب هر چیزی با شما متفاوت باشه !
فکر یا ظاهر؟
ابتدا به این فکر کنید اگر هر روز بهترین غذایی که دوست دارید را به شما بدن، تا کی میتونید ادامه بدید و اون غذا را بخورید؟ یه هفته؟ یه ماه؟ یه سال؟ دیگه اسم اون غذا را هم بیارن حالتون بد میشه !
وقتی علتِ شروعِ یه رابطه ظاهرِ کسی باشه و او را زیباترین در نظر بگیریم ،معمولا ظاهر تغییری نمیکنه و اگر هم بکند با گذر زمان به سمت بهتر شدن نمیره !
تصور کنید هر روز همان ظاهر زیبا را ببینید ، بدون اینکه بتونید ارتباط فکری مناسبی با او داشته باشید ، مانند همان مثال غذا میشود.
حالا تصور کنید انگیزه و علت شروع یک رابطه افکار باشد و ذهنی که بتوانید ارتباط مناسبی با او برقرار کنید و مسیری دو طرفه از جریان افکار به درون همدیگر داشته باشید ، فکر انسان سرشار از تنوع و تکثر است ، زوایایی دارد که حتی شاید بعد از سالها بتونید موارد جدید و تازه را در آن کشف کنید ، اگر فکری را پسندیده باشید هیچگاه برای شما یکنواخت نمیشود و هر روز سفره رنگین و متنوعی از غذای روح برای شما آماده میکند و اتفاقا گذر زمان زیباترش میکند !
رفتن یا مقابله؟
دو نفر وقتی وارد یک رابطه عاطفی میشن یه سری تعهدات ذاتی وجود داره که نیاز به صحبت و توافق نداره مثل اینکه بهم وفادار باشن یا صداقت داشته باشن و یه سری موارد هست که با هم توافق میکنند مثل اینکه حداقل هفته ای یه بار همو ببینند یا از نظر ظاهر چگونه باشن و چی بپوشن و یه سری درخواست های شخصی و خاص که ممکنه در هر زوجی متفاوت باشه.
حالا وقتی یه نفر از یکی یا تعدادی از تعهداتش عدول میکنه و توافقی را زیر پا میذاره ، برای طرفِ دیگه 2 حالت میشه تصور کرد:
1- کسایی هستند که میرن دنبال مقابله به مثل و رفتارهای متقابل و رابطه را ادامه میدن که معمولا با تنش و فشارهای عصبی همراه خواهد بود و در نهایت هم جدایی !
2- ولی افرادی که در زمینه رفتارهای خودشون به باورِ خاصی رسیدن ، نمیتونند اینکارو بکنند و حتی با زیر پا گذاشتن توافق و تعهد طرفِ دیگه ، قادر نیستند رفتار مشابه نشون بدن ، معمولا رها میکنن و میرن !