شخصیت آدمها عوض نمیشه ، ممکنه مثل یه فنر در یه مدت کوتاه و تحت فشار جمع بشه ، ولی یه روزی با شدت رها میشه و به حالت روز اولش برمیگرده ، عشق و عاشقی هم موقتا میتونه شخصیت کسی را دگرگون کنه ، بعد یه مدت که شوق و ذوق و هوس عشق و عاشقی رفت کنار آدمها برمیگردن به آن چیزی که بودن.
خصوصا" تو کسایی که در سن پایین مثلا 20 تا 30 سالگی به کسی نزدیک میشن و بنا به دلایلی سعی در پنهان کردن نقاط منفی شخصیتشون میکنن ، و طرف مقابل هم اگر تجربه مناسب نداشته باشه ، شاید متوجه نشه در پس این پنهانکاری چه ذات و فطرت متفاوتی نهفته .
وقتی درگیر حس و علاقه و عشق هستی ، همش به خودت این امید را میدی که او عوض میشه ، اونی میشه که من میخوام یا از این حرفا ، خیالتون را راحت کنم ، ذات و شخصیت هیچکس عوض نمیشه ، فقط میتونه موقتی تغییر پیدا کنه و یه روزی برمیگرده سر جای اولش.
اگر حرفی میزنید یا مطلبی مینویسید واقعی و از تراوشات ذهن و تجربیات خودتان باشد ،برای من یه عکس طبیعی نه چندان زیبا ، بهتر از یه کپی خیلی زیبای فتوشاپی میباشد.
هر چند ممکنه نوشته های وبلاگ نویسان زیاد بر مبنای قواعد گرامری و نوشتاری نباشه ولی اینکه میتونن فکر را به کلمه تبدیل کنن ، شایسته احترامه.
در حقیقت یه نویسنده کسی هستش که میتونه فکرشو بنویسه ، حالا چه یه رمان تخیلی باشه چه مطالبی که تو زندگی تجربه کرده.
حتی آنهایی که روزمرگی خودشون را مینویسن هم خواننده های خودشون را دارند از لابلای اون نوشته ها میشه نکاتی را استفاده کرد و تجربه های زندگی را منتقل و دریافت کرد.
کم یا زیاد وقتی کار میکنی و پول میسازی ، باید یه هدفی داشته باشی ، کسایی هستن که حالا حالاها چاله چوله دارن که باید پرش کنن ، کسایی هم هستن که زندگیشون به ثبات رسیده و چاله های زندگیشون کمتره ، کسایی را میشناسم که وضع مالی خیلی خوبی دارن و حسابی پولدارن ولی بجای اینکه حداقل از قسمتی از اون پول استفاده کنن و لذت زندگی را ببرن ، بازم حرص میزنن و از زندگی استفاده بهینه نمیکنن.
سوال من اینه که بعضی بخاطر نداشتن نمیتونن خرج کنن و بعضی ها دلشون نمیاد خرج کنن ، فرقشون چیه؟
وقتی پول داری و خرج نمیکنی با آدمی که نداره چه فرقی میکنی ، پس آدمی که داره و خرج نمیکنه در حقیقت نداره !
وقتی که حداقل های زندگی را داریم ،بهتره که زندگیمون را نذاریم پای پول درآوردن ، پول را بذاریم پای خوب زندگی کردن
یکی از نوشته هام با اجرای خودم ، مضمون این نوشته راجب آدمهایی که دیگه از عشقای مجنون وار خسته شدن ، بجای اینکه خودشون در نقش یه رمان تخیلی عاشقانه ببینن ، دنبال محبتی هستن که ساده باشه ، مثل اون روابط ساده ای که که ممکنه توی یه کوچه معمولی شکل بگیره ، از اینکه صرفآ کسی را با احساس بخوان بریدن و میخوان اگر احساسی هم هست بهمراه منطق باشه ، عقیده دارم وقتی احساس و منطق با هم باشن اون چیزی که بین 2 نفر بوجود میاد واقعی تر و پایدارتر است.
لطفا" جهت دانلود اینجا را کلیک نمایید.
اه همش گیر میده ، کشته منو ، یه بند داره غر میزنه ...این حرفا را شاید توی درددل بعضیا از زوج ها یا توی خانواده شنیده باشید.
دیدین تو زندگی یا دوستی یکی دائم گیر میده و نفر مقابل اصلا کاری بهش نداره ، یکی دائم در حال غر زدنه و آن یکی ساکت و خاموشه ؟
پیش خودتون فکر نکنید کسی که گیر میده آدم مشکل داریه ، آدما وقتی به چیزی گیر میدن و همش اونو طلب میکنن که بهش نرسیده باشن ، اونی که داره گیر میده و از اوضاع ناراضیه به خواسته اش نرسیده و اونی که ساکته و آرومه خواسته هاش برآورده شده.
توی این دور و زمونه و زندگی مشترک کسی را نداریم که پا روی توقعش بذاره و بگه ازش گذشتم ، اگر کمبودی از طرف مقابل احساس کنه بهش میگه و جهت رسیدن به خواسته اش براش میجنگه ، پس آدمهای گیر بده و غرغرو ، آدم خوبه داستان ما هستن که توقعات طرف مقابل را برآورده کردن و ناراحتن از اینکه خودشون به توقعاتشون نرسیدن .
البته تو زندگیهایی که هر دو طرف دارن به هم گیر میدن ، معلومه که هیچکس به هیچی نرسیده !
یه زمانی یه رستوران میرفتم انتهای خیابان سئول ، که جوجه کبابهای با استخوان بسیار لذیذی داشت + حلیم بادمجان های خیلی خوشمزه ، فکر کنم اسمش رویال ونک بود، همیشه تو ذهنم بود که اینا چطور این طعم را درمیارن از جوجه هاشون ، با آزمون و خطا ، فرمولش را درآوردم
یه بسته ساق ران مرغ پاک شده (بدون پوست) را با پیاز خرد شده (درشت خرد کنید) + روغن زیتون (یا معمولی) + *سس سویا (بخاطر سس سویا دیگه نمک نمیخواد) + فلفل سیاه یا قرمز (بستگی به ذائقه دارد) را 24 ساعت توی یه ظرف در بسته بخوابانید.
منقل ذغالی یا گازی را روی حرارت بسیار کم بگذارید (اگر ذغالی است ، باد نزنید) ، ران مرغها را در سیخ کوبیده ای (سیخ پهن) جوری که سر ران هر کدام در یک ترتیب باشد به سیخ بکشید. این مدل مرغ کبابی حدود 45 دقیقه باید روی منقل باید باشد تا هم روش برشته و هم مغزپخت شود.هر چند دقیقه سیخها را برگردانید .
پس روی حرارت باید خیلی مواظب باشید ، اگر زیاد باشد روش میسوزه و توش هنوز نپخته .
نکته مهم : روی این غذا حتما حتما بعد آماده شدن و قبل سرو شدن ، لیموی تازه بچکانید.
*در صورتی که سس سویا نداشتید ، نمک و زعفران اضافه نمایید.
یک ساعت کنارش بشین بذار رانندگی کنه ، از این موضوع هم چیزی بهش نگو ، اگر دیدی به حق دیگران احترام گذاشت به حق شما هم احترام میذاره ، اینو جدی میگم کسی که بی مبالات رانندگی میکنه تو زندگی هم همینه
اگر دیدی موقع رانندگی به دیگران با دیده حقارت نگاه میکنه ، نوبت شما هم میرسه !
اگر دیدی به کسی که به تصور خودش بد رانندگی میکنه توهین میکنه ، یه روزی به شما هم بی احترامی خواهد کرد.
اگر دیدی روی خط عابر پیاده حق او را در نظر نمیگیره و میبایستس عابر توقف کنه تا او زده بشه ، یه روزی حتی در جایی که شمامحق و صاحب حق هم باشی حقتو پایمال خواهد کرد.
اگر با سرعت غیر مجاز و همراه با حرکات مارپیچی و غیر عادی رانندگی میکنه ، آدم عصبی و تند مزاجیه ، و تصمیم های آنی میگیره که منطقی پشتشون نیست و از او در زندگی انتظار آرامش را نداشته باشید.
رانندگی مسئله ای است که شاید بشه گفت تمام حس های آدم را در یک محیط واقعی بروز میدهد ، کافیه که با دقت 2-1 ساعت به رانندگی کسی توجه کنید ، خیلی چیزها میتونین تشخیص بدین ، چه بسا از ماه ها رفت و آمد بیشتر !
گاهی میبینید بعضی ها کسی را آنقدر در ذهنشان بزرگ میکنن که وقتی به نبودنش و رفتنش فکر میکنن تصور میکنن قراره آسمون و زمین بهم بریزه و خورشید نتابه و ماه خودشو به در و دیوار آسمون بکوبه !
اون هم رفت و دیدی که بعد چند ماه یا سال فقط یه خاطره ازش مونده و بهترین روزهایی که میتونستی خوش باشی و پیشرفت کنی را از دست دادی !
به هر کس بیشتر از آنچه لازمه بها ندید ، خودتونو بیشتر از همه دوست داشته باشید ، اینجوری میتونید به دیگران هم محبت بدید ، کسی که خودش برای خودش مهم نیست ، چطور میتونه به دیگران اهمیت بده؟!
چون خودم مرد هستم و خیر و برکتی برای پدر و مادرم نداشتم ، میگم دختر !
حقیقتش دختر حتی وقتی هم ازدواج میکنه و میره ، نه تنها به فکر پدر و مادشه بلکه همسرشم میکشه به سمت خانواده خودش ، اگه دقت کرده باشین توی یه خانواده معمولی که زندگی آرومی دارن ، رفت و آمد بیشتر به سمت خانواده زن هست تا شوهر.
بعضی وقتا ادامایی را میبینم که 4-3 تا دختر دارن و دارن ادامه میدن که بالاخره صاحب یه پسر هم بشن ، حس جالبی نمیگیرم .
همون آدم اگه بچه اول و دومش پسر بود شاید دیگه ادامه نمیداد که حتما" دختر دار هم بشه.
تو یه قابلمه بزرگ ، بروکلی ، گل کلم ، کاهو خورد شده ، هویج برش داده شده ورقه ای و قارچ خرد شده و قارج خرد شده را میذاری رو حرارت کم و یه کم روغن میریزی ، به هیچی نمک نمیزنی ، به تعداد لازم نودل آماده میکنی و وقتی سبزیجاتت کمی برشته شد مرغ و نودل را میریزی تو قابلمه و حدود یه استکان سس سویا اضافه میکنی و درشو نذار که نودل خمیر نشه، بهم میزنی و نفری یه کفکیر میکشی براشون ، هم کم هزینه تره هم غذایی که شاید بعضی ها امتحانش نکردند. نکته مهم من فقط یه مدل سس سویا میشناسم که طعم واقعی سویا را میده ، سعی کنین از اینا پیدا کنین و بریزین، یه مدل دیگه هم هست که شبیه ایناس و لی اصلا بدرد نمیخوره و غذا را خراب میکنه
همیشه غروبای جمعه و هوای ابری باعث دلتنگی نمیشه ، بستگی به حالت روحی و درونیت داره ، که دنبال بهانه برای دلتنگی باشه یا نه !
***
در هر کاری ، وقتی نه به داره نه به باره و هنوز قطعیت نداره ، شیپور را برندارید و به همه اعلام کنید، اگر آن کار اتفاق نیفته اعتماد دیگران به شما و حرفاتون کم میشه !
***
تجربه خوبه بشرطی که ازش استفاده کنی ، نمیشه که یه اشتباه رو بارها مرتکب بشی و پشتش بگی اینم یه تجربه بود !
***
رژیم یا ورزش یا عشق را با شدت و سخت شروع نکنید وگرنه بعد مدتی رهاش میکنید ، تو هر کاری تعادل باعث دوام میشه
حتما تا حالا برات پیش آمده که حس کنی کسی را دوست داری و عاشقی ! و پیش خودت میگی این دیگه آخرشه و بدون این من نمیخوام دنیا باشه و من باید بهش برسم و از این حرفا
یه کم دقت کنی میبینی که راجب عشق قبلی هم همینا را میگفتی ، اون رفتش و اسمون به زمین نیومد و بعدی آمد ، اینم نشه همین حس و حرفا را به نفر بعدی خواهی گفت فقط با روزهای سختی که در پس رفتن هر کدامشون داشتی .
آن جایی متوقف میشی که صرفا نگی دوسش داری و عاشقشی ، بگی تو انتخاب احساس و منطق من تواما" هستی ، چون دیدت صرفا" حسی نبوده و منطقی هم داشته ، میگی اگر شد که خوبه اگر نشد مثل دفعه های قبل 3-2 ماه عزادار نمیمونی ، منطقی میپذیری که بنا به دلایلی نشده ، این آخرین زن یا مرد روی دنیا نیست که میتونه منو خوشبخت کنه ، میرم سراغ یکی دیگه که منو با داشته ها و نداشته هام بخواد.
عقیده من در رابطه با اشنایی در محیط اینترنت و فضای مجازی (مرد و زن هم فرقی نمیکنه ) :
فرق عمده فضای مجازی با واقعی در مورد آشنایی اینه که بشرط صداقت ، اینجا شما در ابتدا با فکر و عقیده و نظر یکی آشنا میشین و بعد با ظاهر و امکانات و مسائل مادی ، از این نظر کاملا منحصر بفرده و در دنیای واقعی کاملا برعکسه ، یه نفر را در خیابان میبینید و از نظر چهره یا اندام یا مدل ماشینش یا لباسش تصمیم میگیرن ، یا کسی را به شما معرفی میکنند و عکسی از او بهمراه اطلاعات کار و زندگی و چی داره چی نداره به شما میدهند ، یا در دانشگاه و محل کار ابتدا ظاهر را میبینید و در صورت ادامه رابطه با فکر و روح طرف اشنا میشین.
در مجازی مجبورین قبل از هر چیزی حرف بزنید و دریچه روح و فکر خود را به باز کنید.
البته همه اینها برمیگرده به اینکه 2 نفر تا چه حد صداقت داشته باشند .
یه فرق بزرگ مجازی هم اینه که شما بعد چند بار صحبت (نوشتاری ) در صورتی که از طرز فکر طرف مقابل خوشتون نیومد با یه کلیک همه چیزو تموم کنید ، در واقعی به این راحتی نیست ، آنجا مجبورین تلفن یا آدرس بدید و تا حدی هم خانواده ها میبایستی در جریان قرار بگیرند، طرف عکس و ظاهر شما را دیده یا اطلاعاتی از شما داره.
همه این موارد برمیگرده به داشتن صداقت و تشخیص آن از طرف شما + انگیزه آن آشنایی
چه اشکالی داره اگر از پسری خوشتون آمده با خانواده و گل و شیرینی برین خونشون خواستگاری؟ کی گفته و کجا نوشته که حتما" پسرا باید این کارو بکنن؟ میشینین و صحبت میکنین تو خانه مردی که ازش خوشتون آمده بهمراه خانواده ها ، ممکنه ادامه بدین یا ممکنه طرف باب میلتون نباشه و ارتباط را قطع کنین ، چیزی را از دست نمیدین، حتی میتونین تو خیابون بهش شماره بدین و بگین بده به مادرش و با هم هماهنگ کنید.
این ضعف نیست و به نظر من اوج اعتماد به نفسه ، شاید شما شایستگی های زیادی داشته باشین ولی تا وقتی دیده نشین و کشف نشین ، اون چیزای خوبی که دارین به چه درد میخوره؟ معمولا خانواده ها (مثلا مادر و پدر یا خواهر و برادر) ممکنه کسی را به شما معرفی نکنن ، از ترس اینکه فردای زندگی ممکنه بین شما مشکلی بوجود بیاد و از چشم اونا ببینین.
این مطلب من اصلا طنز و شوخی نیست ، تصور کنین که شاید اون مرد یا پسر هم از این حرکت شجاعانه شما خوشش بیاد و شروع یه آشنایی خوب باشه
بهتره زن و مردی که میخوان با هم زندگی کنن طرز تفکر متفاوت و متنوعی داشته باشن ، اگر از نظر سلیقه و طرز فکر و عقیده زیادی به هم شبیه باشند ، این حس میاد سراغت که داری با خودت زندگی میکنی !
دوستی که به شما آرامش میده حالا گاهی هم از مشکلاتی که داره درد دل میکنه ، دوست خوبیه ، از دوستایی که مدام ناآرامن و همیشه برای خودشون مشکل درست میکنن ، پرهیز کنید ، بعضی وقتا آنقدر میان از مشکلاتشون میگن ، آدم فکر میکنه خودش اون مشکل را داره !
زندگی پر از مبارزه و مسابقه است ، کنکور ، استخدام ، کسب درآمد و ... ، اگر حریف را زیادی بزرگ کنید تو ذهنتون ، قبل از شروع مسابقه ، باختین ...خیلی ها قبل شما این حریف را بردن ، شما هم میتونی !
کسی که سریع عصبانی میشه و کنترل خشم نداره ، شخصیتش اینه ، با عشق و عاشقی هم اگه بهتر بشه ، موقتی خواهد بود
اگر قراره یه چیز خوشمزه را فقط یه بار امتحان کنم و دیگه بهش دسترسی نداشته باشم ، ترجیح میدم همون یه بار هم امتحانش نکنم !
لزومی نداره که با کسایی که به نوعی ناتوانی جسمی یا روحی دارن ،متفاوت از دیگران برخورد کنید ، مطمئن باشید ترحم یا دلسوزی بیشتر آنها را آزار خواهد داد
یکی از اشعار زیبای حافظ با اجرای خودم :
لطفا" بر روی لینک زیر کلیک نمایید و فایل را دانلود کنید
معمولا با سوالات ساده شروع میشه
اصل بده (سن- جنسیت - کجا هستی)
بعد اگر جواب بدی به این سوالا ، سوالای دیگه شروع میشه ، بعدش که اونا رو جواب بدی میرسه به اینکه عکس بده با وب کم را باز کن ، و همینطور ادامه پیدا میکنه تا برسه به اینکه چی پوشیدی و ...
بهتره کسی که نمیخواد از فضای مجازی خارج بشه ، همون سوال های ساده اولیه را هم جواب نده ، من مخالفتی با بحث و تبادل نظر در فضای مجازی ندارم ولی شخصا" یه خط بین دنیای واقعی و مجازی کشیدم و نمیذارم هیچکدام وارد اون یکی بشن ، اینجا میتونیم تجربه هامونو با هم به اشتراک بذاریم و حتی به مشکلات فنی ، زندگی ، علمی و... هم پاسخ بدیم ولی همه چیز در مجازی بمونه و وقتی شات دان کردیم سیستمو ، دیگه نگران این نباشیم که دنیای واقعیمون را به مجازی کشوندیم یا برعکس.
یکی از این چند حالت در عدم تفاهم جنسی زن و شوهر پیش میاد :
- جدایی و طلاق
- تحمل زندگی بخاطر بچه یا مسائل مادی و زجر کشیدن
- خیانت
- مشکلات روحی ، روانی یا جسمی
توصیه میکنم حتما قبل ازدواج با مشاوره های مناسب در مراکز مخصوص (فکر میکنم جلسات مشکلات جنسی بصورت رایگان در بهزیستی هم برگزار بشه) با حداقل های نیازهای جنسی خود و همسرتون آشنا بشین ، ساده گرفتن و بی توجهی به مسئله ای که درصد بزرگی از یک رابطه زناشویی سالم را میسازه باعث میشه پیامدهای بالا شما را درگیر کنه
یکی از نوشته های قدیمیم با اجرای خودم :
اینجا را کلیک کنید و فایل را دانلود نمایید
از زبون کسی که رفته و اینکه چرا رفته ؟!
اصولا وقتی صحبت تفاهم میشه خیلی کلی و مبهم میگن باید با هم تفاهم داشته باشید !، خوب یعنی چی؟ مصداق باید گفت ، یه لیست از خواسته هاتونو بنویسید و دربارش با هم صحبت کنید من اینجا چند تاشو مینویسم:
1- تفاهم اخلاقی - نمیشه یکی زیادی مودب و یکی راحت صحبت کنه ، نمیشه یکی صادق باشه و دیگری دروغگو ، نمیشه یکی وفادار باشه و اون یکی نه ، نمیشه یکی همه چیزو برا خودش بخواد و روا باشه و همون کار به دیگری ناروا
2- تفاهم جنسی - بی رودرواسی و شفاف و واضح از خواسته های جنسیتون به هم بگید ، از مشاور کمک بگیرید یا از کسایی که با تجربن ، نمیشه یکی ماهی به بار بخواد یکی هر روز ! (یکی از دلایل مهم جدایی عدم تفاهم جنسیه)
3- تفاهم فرهنگی - موسیقی ، فیلم ، ورزش ، مسائل روحی و معنوی و معاشرت رفت آمد با دیگران موضوعاتی که میتونین با مصداق با هم حرف بزنید.
4- تفاهم خانوادگی - از اول بگین که وابستگی به خانوادتون تا چه حده و بدونین برعکس اون چیزی که بعضیا میگن که من میخوام با خودش زندگی کنم نه با خانوادش ، بعد ازدواج شما یه جورایی با خانواده طرف هم زندگی میکنید و نقش پررنگی تو زندگیتون خواهند داشت.
5- تفاهم فکری - اگر در تضاد فکری هستید و هر کدامتون متعلق به یه سیاره جدا ، بدونید که عشق و احساس تا یه مدت میتونه عدم تفاهم فکری را پنهان کنه ، یه روزی تعلقات محیطی که توش بزرگ شدید یا تفکر خانوادگیتون یا ذهنیت خاص خودتون و برداشتتون از سبک زندگی خودشو نشون میده و باعث مشکل میشه.
6- تفاهم مالی : صادقانه خواسته های مادی و مالیتونو بهم بگین ، اگر مرد توقع درآمد از زنشو داره یا زن توقع زندگی خاص یا ماشین بخصوصی را داره ، با هم حرف بزنید و بدونید وعده های توخالی مادی که منشاء احساس و عشق اوایل آشنایی را داره ، اگر به واقعیت نپیونده زندگیتون شدیدا" دچار تلاطم میشه.
7- تفاهم جغرافیایی : توصیه میکنم از یه شهر باشین ، بردن یه نفر به تنهایی در غربت ، علاوه بر مشکلات شروع زندگی ، مشکل تنهایی و دوری از شهر و خانواده را هم به سایر مسائل اضافه میکنه .
فکر کنید برای یک دیدار ساده خانوادگی باید یه سفر طولانی برید یا آنها به منزل شما بیایند که خود این رفت آمدهای فامیل و بستگان و شب ماندن آنها ، مسئله ساز خواهد شد.
موارد دیگه هم اگر بود به مرور اضافه میکنم .
اگر به کسی میخواهید کمک فکری بکنید سعی کنید با مصداق صحبت کنید ، کلی گویی باعث ابهام و سردرگمی شنونده خواهد شد.
اگر میخوای به کسی کمک فکری کنی ، واضح و شفاف و بی پرده بهش بگو و ترجیحا با مصداق مشخص ، مبهم گفتن و کلی گویی نشون میده فقط داری یه کلیشه را تکرار میکنی و بدتر طرف را گیج و سردرگم خواهی کرد
سعی کنین تا جایی که میتونین دروغ نگین ، به خود آدم فشار میاره ، گاهی عذاب وجدان میگیرید ، همیشه هم استرس افشا شدنش را دارید ، بهتره مطلبی را که مایل نیستید بگید در مقابل اصرار زیاد هم مقاومت کنید و بگید میخوام حریم خصوصیم حفظ بشه
صداقت توی رابطه مهمه ولی از اون مهمتر خواست به یک اندازه هر دو برای بودن با هم هست ، یکیشون یکم کمتر بخواد ، مشکل بوجود میاد
کسایی که براحتی عکس یا اطلاعات خصوصیشونو برای دیگران میفرستند بدونن چیزی که براحتی روی نت قرار میگیره ، جمع کردنش عملی نیست، وقتی میخوای دگمه ارسال را بزنی کمی فکر کن
اگه عکستو تو خیابون هم رو دیوار بذاری ، احتمال پخش شدنش کمتر از اینترنته ، عکساتو رو در و دیوار خیابون میچسبونی؟
اگر برای استخدام موقت تا زمانی که کار مناسب پیدا کنین ، جایی رفتین که مدرک دانشگاهیتون را لازم ندارن (فرضا" منشیگری یا بازاریابی) ، بگین دیپلم دارید ، خلاف هم نگفتین چون دیپلم هم دارید ، برای کارفرما که نیازی به مدرکتون نداره ، دیپلمه کم توقع تر به نظر میرسه ، چه بسا اگر بگبن کارشناسی یا بالاتر هم دارید ، اولویت استخدام را به فرد دیگری که دیپلم داره بدن
وقتی کاری برای یک نفر انجام میدی، اگر توقعی پشتش هست همون موقع بهش بگو ، اگر فردا خواسته ای ازش داشته باشی و جوابی نگیری ،نباید دلخور باشی
معمولا با یک سوال ساده شروع میشه ، وقتی اولی را جواب بدی به سوالات پیچیده هم میرسی ، اگه نمیخوای از مجازی بیرون بیای همون سوال ساده اول را هم جواب نده !